انشا خدا | ۱۲ انشا با موضوع خداوند برای پایه های مختلف تحصیلی

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم تعداد ۱۲ انشا خدا را برای شما دانش آموزان عزیز درج نماییم.

با توجه به اینکه مکن در مدرسه به شما موضوعات مختلفی را برای نوشتن انشا تکلیف کنند.

یکی از موضوعات زیبایی که اغلب معلمان عزیز به دانش آموزان به عنوان موضوع انشا اعلام میکنند انشا خدا است.

ما درا ین نوشته مجموعه کاملی را برای شما عزیزان درج کرده ایم که شما میتوانید برای گرفتن ایده از این ها استفاده کنید.

با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان در تمامی مراحل زندگی از شما دعوت میکنیم با ما همراه باشید…

انشا خدا | ۱۲ انشا با موضوع خداوند برای پایه های مختلف تحصیلی

انشا خدا

شماره ۱ : انشا درباره خدا

همیشه خودم را سر یک دو راهی دیدم که یک طرفش خدا ایستاده و طرف دیگرش خدایی نیست.

و جالب اینکه این دوراهی در تمام مراحل زندگی پا به پای آدم می‌آید و امکان عبور از این دو راهی شک و یقین وجود ندارد.

برخی تا آخر عمر با خدا می‌مانند برخی هم تا دم مرگ بی‌خدا، بعضی در آخر عمر بی‌خدا می‌شوند و بعضی سر پیری خدا را می‌یابند.

بعضی هم مثل من دائم در حال پیچ خوردن هستن، گاهی زنگی زنگ و گاهی رُمی رُم و معلوم نیست سیستم‌شان چند چند است.

هنوز در ذهنشان وجود خدا یک معادله حل نشده است و تا مجهول این معادله را پیدا نکنند نمی‌توانند پا به جزیره امن اطمینان بگذارند.

گاهی نوری به زنگی‌شان می‌تابد، به سمت نور می‌دوند گاهی هم نور خاموش می‌شود و در تاریکی از راه بدر می‌شوند.

اما خودش گفته گر صد بار توبه شکستی بازآ، باز هم می‌آیم اما …

اما ما که راه بلد نیستیم، نقشه راه هم نداریم، تنها راهنمای ما نوری است که از جانب خدا می‌تابد.

ما هم مثل همان قوم بنی‌اسرائیل هستیم، تا نوری در کرانه آسمانه دیده می‌شود حرکت می‌کنیم و گر نور بایستد از حرک باز می‌مانیم و گر نور محو شود گمراه می‌شویم.

اما در تاریک مطلق هم قرار بگیریم باز ته دل می‌دانیم که خدایی است که در این نزدیکی است.

بیشتر بخوانید >> انشا نماز

انشا با موضوع خدا

شماره ۲ : انشا با موضوع خدا

خداوند خالق تمام موجودات است. یکی از صفات خدا، رزاق می باشد یعنی ” بسیار روزی دهنده “.

خداوند روزیِ تمام مخلوقاتش را میدهد، چه مخلوق خطاکار باشد چه درستکار، و این از رحمانیت و فضل او سرچشمه می گیرد.

خداوند جهان را آفرید و انسان را هم همینطور.

به انسان فرصت زندگی کردن داد تا در این جهان عظیم، با تلاش و تکاپوی خود، زیبا زندگی کند

و برای جهان دیگرش که جاودان و همیشگی است، توشه هایی از معنویت و اخلاص جمع کند.

خدا تنها کسی است که بی هیچ منتی می بخشد و بی هیچ چشم داشتی، مهربانی می کند.

او بی نیاز و یگانه است و برای کسانی که با عشق او را عبادت می کنند، جایگاهی والا در دنیا و آخرت قرار داده است.

خداوند بهترین دوست ما انسان هاست و همیشه خیر و صلاحمان را می خواهد.

ما آفریده های خداوند، از آنجا که مخلوق او هستیم و او با عشق خویش ما را خلق کرده، عبادتش می کنیم و تنها از او یاری می خواهیم.

خداوند اگر ببیند بنده اش یک قدم به سوی او بر می دارد، خودش ده قدم را سمت او بر خواهد داشت.

ما در کارهایمان به خدا توکل می کنیم و علاوه بر تلاشی که در کارهایمان میکنیم،

نتیجه کار را به خدا می سپاریم چراکه می دانیم خداست که بهترین ها را رقم می زند و نتایج امور را به خیر و نیکی پیش می برد.

خداوند ارحم الراحمین است یعنی مهربان ترین مهربان ها؛ حتی مهربانی او فراتر از مهربانی و محبت پدر و مادر است.

انسان باید افتخار کند که خدایی دارد که همیشه پشتیبان اوست و هیچگاه دستش را رها نمی کند.

ما نباید به فرمان شیطان گوش کنیم و از فرمان خدا غافل شویم چراکه خداوند انسان را آفرید و دستور داد شیطان بر او سجده کند

اما شیطان به خاطر غرورش این کار را نکرد و از درگاه خداوند رانده و از آن روز به بعد دشمن انسانها شد تا آن ها را غافل کند.

از خدا می خواهیم که عشق خود را در دل ما بنهد و از غفلت دورمان سازد.

بیشتر بخوانید >> انشا ماه رمضان

انشا در مورد خدا

شماره ۳ : انشا در مورد خدا

بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند

و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشه ی من و تو.

خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.

بیشتر بخوانید >> انشا امام رضا

انشاء درباره از خدا چه میخواهید؟

شماره ۴ : انشاء درباره از خدا چه میخواهید؟

انسان یک موجودی است که هر چه قدر از مال و ثروت دنیا را داشته باشد باز به دنبال جمع اوری آن است و از مال اندوزی سیر نمیشود .

هر کس بنا به شرایط ومحیطی که در ان زندگی میکند از خداوند خواسته ای دارد افرادی که به ظاهر هر چیزی می نگرند.

خواسته های سطحی و زود گذری دارند به همین خاطر فورا از دنیا خسته میشوند .

ولی افراد با تجربه و پخته از خدا  چیزی نمی خواهند اگر هم بخواهند بر حسب تجربه شان چیزی را میخواهند که

نه تنها برای خود بلکه برای دیگران منفعت هم جسمی وهم معنوی داشته باشد.

اما من ناقابل اگر بدانم ارزشی در مقابل خداوند یکتا و فنا ناپذیر دارم و خواسته ام مورد مقبول خداوند قرار میگیرد .

حتما چیزی را میخواهم که واقعا به آن محتاجم و آن تن سالمی است که هر کسی لیاقت داشتن آن و نگهداری از آن را ندارم .

پس اگر خداوند این تن سالم را به من داده است من نباید به خاطر مادیات ظاهری دنیا که نابود شدنی است ناشکری و نا سپاسی بکنم .

و قدر آن را ندانم خداوند برای هر کسی به اقتضای شرایطش موقعیتی را قرار داده چون حکمتش را درآن دیده

همان طور که در  قرآن کریم  آمده است او دانا به همه امور است پس باید راضی به رضای او باشیم.

بیشتر بخوانید >> انشا آزاد

انشا کودکانه درباره خدا

شماره ۵ : انشا کودکانه درباره خدا

من خدا را خیلی دوست دارم. یکی از کارهای مهم خدا ساختن آدمها است.

او آنها را می‌سازد تا به جای آنهایی که می‌میرند بگذارد تا به اندازه کافی آدم باشد تا از پس کارهای روی زمین بر بیایند.

او آدم بزرگ نمی‌سازد، فقط بچه می‌سازد. فکر کنم چون بچه‌ها کوچکترند و ساختنشان آسانتر است.

و این طوری او مجبور نیست وقت با ارزشش را تلف کند تا به آنها راه رفتن و حرف زدن یاد بدهد.

و می‌تواند این کار را به عهده پدر و مادرها بگذارد. و فکر کنم تا حالا که خوب جواب داده.

دومین کار مهم خدا گوش دادن به دعاهاست و این یکی خیلی کار زیادی میبره چون بعضی از مردم حتی غیر از وقت گرفتاری و مشکل هم دعا می‌کنند.

حتی پدربزرگ و مادربزرگ بعد از خوردن غذا دعا می‌کنند. البته غیر از عصرانه‌ها.

خدا اصلاً وقت ندارد که به رادیو گوش دهد یا تلویزیون تماشا کند.

چون خدا همه چیز را می‌شنود باید خیلی صدا توی گوشش باشد مگر اینکه یه فکری برای کم کردن صداشون کرده باشه.

چونکه خدا همه چیز را می‌شنود و می‌بیند و همه جا هست، باعث میشه خیلی مشغول باشه.

پس شما نباید برید و وقتش رو با خواستن چیزهایی که اصلا مهم نیستند بگیرید

یا برید سراغ پدر و مادرها ازشون چیزهایی بخواید که گفتن نمی‌تونید داشته باشید.

بیشتر بخوانید >> موضوع انشا آزاد

انشا زیبا درباره خدا

شماره ۶ : انشا زیبا درباره خدا

چه نام زیبایی است خدا! خدایی که آفرینش تمامی چیزها به میل وخواسته ی اوست، عظیم است و بی همتا

میدانی تمامی انسان ها خدا نمی خوانند مگر اینکه به کمک و توانایی او نیاز داشته باشند.

بعضی وقت ها برایشان مشکلی پیش می آید می گویند سرنوشت است.

اما سرنوشت این است که در چه خانواده ایی به دنیا می آیی فقیر یا ثروتمند، نامت چیست و چه دین و مذهبی داری وبقیه راه به افکار وکارهایی که انجام میدهی.

حتی خدا به تمامی انسان ها به یک اندازه توجه می کند اما گاهی انسان ها با بی دقتی یا سهل انگاری یا حتی از سر نادانی دچار حادثه میشوند.

در حقیقت این افراد با اشتباهات یا گناهانی که مرتکب میشوند خودشان را از حفاظت خداوند محروم می کنند .

و اگر خدا کمی آنها را امتحان کند می گویند: خدایا یه سوال بقیه باهات نسبتی دارن؟

خدا با ماست هر کجا که باشیم حتی خدا، در عشق بوسه ی مادر است خدا، درگرمی آغوش پدر است.

خدا همه جا هست حتی دور تر از دورترین ستاره های آسمان ها

خدایی که تمامی موجودات را آفرید، خم شو تا ببینی مورچه ای به آن کوچکی چگونه دانه ای بر پشت دارد آن را به سوی لانه اش می برد .

یا به پشت حشره نگاه کن که مثل جواهر می درخشد این همه را خدا آفریده است.

می دانی خدا به ما امید، آروز رویا ها را می دهد تا با آن ها زندگی را بهتر وزیبا تر ببینیم وبرای ادامه ی آن تلاش وکوشش کنیم.

بیشتر بخوانید >> انشا درباره بهار

انشا درباره تصور شما از خدا

شماره ۷ : انشا درباره تصور شما از خدا

شما خدا را چگونه تصور میکنید؟

فردی بزرگ در فراسوی آسمان ها؟ یک نور بزرگ طلایی در فضا؟

نه جانم. خدا آنقدر ها هم دور نیست. خدا به ما نزدیک است. بسیار نزدیک تر از آنچه تصور میکنید.

میدانی خدا کیست؟ خدا همان پیرزن گداییست که کنار خیابان از تو درخواست کمک کرد و تو کاملا بی تفاوت از کنارش رد شدی.

خدا در دستان پینه بسته پیرمردی است که خیلی زحمت کشیده و دیگر تاب و توان کار کردن ندارد.

خدا در چشمان کارگری است که سخت کار میکند و روز به روز پیرتر میشود ولی روزی سر سفره اش همیشه حلال است.

خدا در اشک های دخترکی است که در آن روز هیچکس گل های رزش را نخریده و شب را گرسنه سپری کرده است.

خدا در جسد زن جوانیست که برای حفاظت از جان فرزندش خودش را سپر کرده بود تا او آسیب نبیند و زنده بماند.

و در اخر خدا در قلب توست. رنگ و بوی خدایی بگیر، کمک کن و مهربان باش. بگذار همه بدانند خدا در دلت خانه ای بی منت و زیبا دارد.

نکند فکر کنی خانه خدا دور است. خدا همینجاست، او از رگ گردن به تو نزدیک تر است. خدا تنهاست. میدانی چرا؟

چون کسی به آن پیرزن بی خانمان کمک نکرد. کسی دست پینه بسته پیر مرد را نگرفت و کسی اشک دخترک گل فروش را پاک نکرد.

حالا فهمیدی رفیق جانم؟! خدا هم مثل ما تنهاست.

بیا خدا را از این تنهایی نجات دهیم. دستی را بگیر و خدا را در آغوش بکش. بگذار همه بدانند خدا بزرگ تر از درد های ماست.

بیشتر بخوانید >> انشا پاییز

انشا با موضوع خداوند

شماره ۸ : انشا با موضوع خداوند

بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند.

و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.

خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید.

ما خلیفه ی خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

آنکه خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند.

روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

-اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشه ی من و تو.

خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گرساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.

بیشتر بخوانید >> انشا عید نوروز

انشا درباره خدای مهربان 

شماره ۹ : انشا درباره خدای مهربان 

سعی می کنم یادم بماند که همیشه و همه جا کارهایم را با نام خدا شروع کنم،

وقتی نام خدا را قبل از شروع هر کاری می گویم احساس می کنم خداوند یارم شده و اینگونه کارهایم درست پیش می رود.

مادرم همیشه با خدا حرف می زند، او می گوید بهترین دوست ما خداست، او در وقت نماز در تاریکی شب و صبح های زود می گوید:”خدایا ما را ببخش”.

او هر روز صدها بار می گوید:خدایا ما را ببخش. وقتی فکر کردم فهمیدم با این همه نعمتی که خدا به ما داده است

و ما از خیلی هایش به درستی استفاده نمی کنیم و خیلی از رفتارهای ما اشتباه است اگر روزی صد بار هم بگوییم خدایا ما را ببخش شاید کم هم باشد.

خدا می خواهد ما مثل او شویم تا جهان مان را پر از زیبایی و مهربانی کنیم، خورشید خدا با مهربانی می تابد،

آسمان با مهربانی برای ما باران می فرستد، گل ها با زیبایی به ما لبخند می زنند انگار همه دنیا می خواهد مثل خدا باشد پس چرا من مثل خدا نباشم؟!

من هم سعی می کنم همه را دوست داشته باشم و با همه مهربان باشم، با ادب باشم

و در مشکلات و سختی ها به خانواده و دوستانم کمک کنم و فرزند عالی و دوست خوبی باشم

و سعی می کنم مثل همه آفریده های خدا وظیفه ام را انجام دهم.

اگر خورشید امروز هوس می کرد که نتابد یا ماه امشب روشن نمی شد چه اتفاقی می افتاد؟

چقدر خدا ما را دوست دارد که با وجود این همه اشتباه ما را می بخشد.

خوب بودن سخت نیست فقط باید حواسمان به شیطان باشد و خدا خودش کمکمان می کند.

او بهترین حافظ و مهربان ترین مهربانان است.

امروز صبح موقع اذان من هم با همه عالم شروع به عبادت خداوند کردم و احساس می کنم حالا همه موجوداتی که خداوند آفریده است را دوست دارم.

احساس می کنم من هم مثل خدا شده ام!

بیشتر بخوانید >>  انشا خاطره نویسی

انشای ادبی درباره خدا

شماره ۱۰ : انشای ادبی درباره خدا

از همان لحظه که به این دنیای پر از شگفتی قدم نهادم نام تو بر قلبم حک شده و یاد تو در اعماق وجودم سکنی گزیده،

تو همیشه بودی و هستی … باران رحمتت همیشه جاری و گرمای محبتت قلبم را گرم کرده است.

بی آنکه بدانم همیشه تو را در همه جا دیده ام، مهرت را در خورشید، خشمت را در صدای رعد،

عشقت را در قلب مادران، سخاوتت را در آسمان، بزرگی ات را در کهکشان ها و زیبایی ات را در یک برگ گل رز دیده ام.

سعی کرده ام در سختی های زندگی یاد تو آرامبخش روح و قلبم باشد و در شادی هایم ذکر شکر تو بر زبانم جاری …

اگرچه بسیاری اوقات در این کار موفق نبوده ام و گاه با گله و شکایت به درگاهت آمده ام و گاه در اوج شادی ها از یادت غافل شده ام

اما تو می دانی که همیشه سعی ام را کرده ام و … من می دانم تو به قدر تلاش انسان ها، نیت آن ها و رقت قلب شان به آن ها توجه خواهی کرد.

هر بار دست نیاز به سویت دراز کرده ام و خالصانه تو را خوانده ام حرف هایم را شنیده ای،

گاهی در لحظه اجابتم کرده ای و گاهی که حکمتت دری را در مقابلم بسته، رحمتت بی درنگ گشایش گر دری دیگر بوده است.

می دانم هرچه دارم از توست و هر خیری که در مسیرم به من می رسد از رحمت بی انتهای توست و هر شر و گزندی نتیجه نفس جایز الخطای من!

پروردگارم! گرچه با روی سیاه و قلبی سیاه تر نزد تو می آیم اما تو این بنده ات را یاری کن تا هرگز از مسیر درست زندگی خارج نشود

و در لغزش ها و خطاها با پیام و نشانه ها او را از انحراف و کژی ها نجات بده. آمین

بیشتر بخوانید >> انشا در مورد حضرت محمد

انشا کوتاه درباره خدا

شماره ۱۱ : انشا کوتاه درباره خدا

خدا رو توی زندگیت باور کن تا ببینیش.

بعضیا میگن خدایی که دیده نمیشه و خدایی که خودش رو نشون نمیده به چه دردی میخوره و کجای زندگی ماست؟

مسئله اینه که خدا توی قلب ماست و دیده نمیشه اما باور میشه،

وقتی که خدا رو باور کنی اون موقع میتونی رد پاش رو توی قسمت های مختلف زندگیت ببینی،

اون موقع میتونی موقعیت هایی از زندگیت رو ببینی که اگه خدا در اونها نقش نداشت قطعا تو شکست میخوردی

و در همون موقعیت ها طعم خوش زندگیت به پایان میرسید.

بعضی ها به دنبال اینن که خدا رو با چشم سر ببینن و حرفش رو با گوش سر بشنون اما نکته ای که هست اینه که خدا با این ها دیده و شنیده نمیشه،

خدا با چشم دل دیده میشه و صداش با گوش دل شنیده میشه.

هر وقت تونستی خدا رو در قلب باور کنی، یعنی با چشم دل اون رو دیدی و با گوش دل صداش رو شنیدی.

چقد خوبه که ما آدما دستمون رو به سمت کسی به غیر از خدا دراز نکنیم.

خالق تموم کسایی که ما توی ذهنمون داریم تا برای کمک به سمتشون بریم کیه؟ خداست!

این خدا خالق من و تو هم هست پس چرا وقتی که میتونیم دست مون رو به سمت خدا دراز کنیم تا اون دستمون رو بگیره،

دستمون رو به سمت بنده خدا دراز می کنیم؟

این مسئله ای هست که باید توی ذهنمون حلش کنیم.

تا وقتی که دستمون رو به سمت غیر دراز کنیم، ارزشمون رو کمتر و کمتر میکنیم و ممکنه حتی پاسخی هم نگیریم اما وقتی که دستمون رو به سمت خدا دراز می کنیم،

نه تنها ارزش مون از قبل بیشتر میشه بلکه پاسخی هم که قراره از اون بگیریم حتمی هست

و خدا حتما پاسخی به ما میده تا به واسطه اون بتونیم چالشی که در اون گرفتار شدیم رو برطرف کرده و از بین ببریم.

بیشتر بخوانید >> انشا ایران

انشا درباره توجه به خدا در زندگی

شماره ۱۲ : انشا درباره توجه به خدا در زندگی

منتظری تا فلان شخص خاص کمکت کنه؟ منتظری تا به کمکت بیاد و تو رو در دل چالشی که به اون گرفتار شدی یاری کنه؟

برات دعا میکنم تا خدا رو در زندگیت کشف کنی! اون همراهی هست که بدون اینکه ازش درخواست همراهی کنی کنارته،

اون همدمی هست که بدون اینکه ازش بخوای همدمت توی لحظات سخت و آسون زندگیته،

اون همرازی هست که میتونی باهاش هر رازی رو در رابطه با موقعیتی که در اون گرفتار شدی در میون بذاری تا بهت کمک کنه،

اون انیس و مونسی هست که وقتی از فلان موقعیت خاص طاقتت سر اومد میتونی به سایه اون پناه ببری تا آرومت کنه.

خدا بهترین یار و همراه زندگی آدماست و اگه تو منتظر کسی غیر از خدا هستی،

براتون دعا میکنم تا خدا رو در زندگیت کشف کنی تا اون موقع بفهمی تا به اون موقع چه یار و یاوری رو از دست دادی

که میتونست توی همه موقعیت های زندگیت کنارت باشه و بهت قدرت بده.

ایمانی که به خدا داری توی لحظات سخت خودش رو نشون میده.

اینکه توی شرایط آسون و سهل بگی خدا رو باور دارم و فقط به اون تکیه میکنم خیلی آسونه،

اما ایمان واقعی وقتی خودش رو نشون میده که درگیر شرایط سخت و دشوار شدی،

درگیر چالش های سخت زندگیت شدی، درگیر اتفاقاتی شدی که اون آسایش همیشگیت رو ازت میگیرن.

در چنین مواقعی نشون میدی که چقدر به خدا ایمان داری! هر چقدر که تونستی آرامشت رو حفظ کنی،

هر چقدر که تونستی توی این راه روی خدا حساب باز کنی و آسایشت رو از دست ندی یعنی به خدا ایمان و باور داری.

کسی که باور داره خدا کنارشه، کسی که باور داره خدا همراهشه، کسی که باور داره که دست یاریگر خدا همواره توی دست های اونه،

باز هم توی سخت ترین شرایط آرامشش رو حفظ میکنه و به خودش میگه که خدا تکیه گاه منه

پس لازم نیست که به دلم ترس راه بدم چون خدا اون مشکل و چالش رو از بین میبره.

بیشتر بخوانید >> انشا معلم


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.