انشا ماه رمضان | ۲۰ انشا و متن ادبی در مورد روزه ماه رمضان

انشا ماه رمضان | ۲۰ انشا و متن ادبی در مورد روزه ماه رمضان

ماه رمضان کم کم از راه میرسد و ما را به حس حال روزه داری هایش ، سفره های افطار و سحرش ، شب های قدرش ، قرآن خوانی ها و عباداتش مهمان میکند و بعد کم کم میرود و ما را دلتنگ میگذارد تا سال بعد . در این ماه معمولا معلمان و مربیان برا آشنایی بیشتر دانش آموزان با مفاهمیم نهفته در این ماه عزیز از آنها میخواهند ، نقاشی ، کاردستی ، مقاله و یا انشا در مورد ماه مبارک رمضان تهیه کنند . ما در این نوشته برای کمک به این دسته از دانش آموزان ۲۰انشا ماه رمضان با موضعات مرتبط با این ماه مبارک (مثل خاطره اولین روزه ، شب های قدر ، حس و حال سفره های افطار و سحر و … ) برای سنین و پایه های مختلف تحصیلی گرد آوری کرده ایم که تقدیم میکنیم به امید این که مفید باشد.

انشا در مورد روزه داری در ماه رمضان

انشا ماه رمضانانشاء رمضان

انشا در مورد ماه رمضان شماره یک 

موضوع انشا :چرا روزه میگیرم

مقدمه : 

انشای خود را با نام او آغاز میکنم که بخشنده گناهان و پناه بندگان عاصی است.

انشا ماه رمضان کوتاه

متن انشا : 

نمیخواهم در این انشا مورد حس زیبای کنار هم بودن سر سفره افطار با شما سخن بگویم ، چون بعید میدانم هدف روزه دور هم بودن و خوردن افطاری های مفصل باشد.

نمیخواهم در مورد معنویت سحرگاهان با شما بگویم ، چون حتی ما روزه داران هم بیشتر از درک معنویت سحرگاهی درگیر خوردن سحری عجله ای و بعد هم خوابیدن هستیم .

نمیخواهم از خواص کاملا علمی روزه روی بدن انسان که حتی پزشکان هم به آن معترف هستند با شما بگویم چون باور نمیکنم خدا برای این روزه را به ما واجب کرده باشد که بدنمان سالم تر و قوی تر باشد.

نمیخواهم از ضرورت درک فقر و گرسنگی بگویم ، چون حتی وقتی روزه دار هستیم حال گرسنگان را متوجه نمیشویم چون مطمئن هستیم بعد از افطار یک عالمه خوراکی خوشمزه در انتظار ماست .

ما حتی در ماه رمضان هم حال فقرا و گرسنگانی که روزها را تنها با نان خالی سپری میکنند درک نمیکنیم ،چون سفره های رنگارنگ و متنوع افطار و سحر ما شباهتی به سفره های خالی فقرا ندارد .

انشا درمورد ماه رمضان

پس چرا روزه میگیرم ؟؟

ممکن است هر کس برای این سوال پاسخی داشته باشد …

من روزه میگیرم چون خداوند روزه داری را بر من واجب کرده است ،

روزه میگیرم که حتی یک بار در سال هم که شده افساری به نفس سرکش و طغیانگرم که مدام با هوس هایش مرا به سویی میراند بزنم.

انشا ماه مبارک رمضان

حداقل چند ساعت در روز انسان تر بودن را تمرین کنم

میتوانم شکیبا تر باشم ،

کمتر به فکر خودم باشم ،

کمتر دروغ بگویم ، غیبت کنم…قسم الکی بخورم

بیشتر حواسم به خدا باشد

و حتی ذره ای هم که شده انسان بهتری باشم…

برای من روزه داری تمرین سختی کشیدن برای بهتر شدن است .

انشا دربارهی ماه رمضان

مهم نیست این روزه روی جسمم ، معده و قلب و روده وکبدم اثر خوبی دارد یا نه ، اینبار مهم روح من است . اینکه یک ماه در سال هم شده اولویت به جای جسم و خورد و خوراک و لذت هایش … روح خسته ام باشد..

من در این ماه میخواهم کمی به داد روحم برسم …

که حتی با خواندن چند آیه کوتاه از قرآن سیراب شود ،

با انجام دادن یک کار خیر کوچک مهربان تر شود

و با تمرین صبر و شکیبایی بزرگ تر شود.

ان شاالله

انشا درباره رمضان

نتیجه گیری :

در پایان باید بگویم که میدانم احتمالا نمیتوانم به همیه این ها برسم اما خوب تمرین کردن هیچ وقت بی اثر نیست

و روزه گرفتن تمرین بندگی خداست. 

انشا ماه رمضان

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۱)

انشا ماه رمضان 

انشا در مورد ماه رمضان شماره دو

موضوع انشا : ماه رمضان (کوتاه – به زبان ساده )

مقدمه :

ماه رمضان ماه بندگان خداست و من میخوامی در مورد ماه مبارک رمضان انشا بنویسم.

انشا ماه رمضان کوتاه

متن انشا : 

در ماه رمضان بر همه مردم مسلمان واجب است که در آن سی روز روزه بگیریند .

یعنی از اذان صبح تا اذان شب هیچ چیز نخورند و گناه نکنند.

و گر نه روزه آنها باطل می‌شود.

اگر کسی به دلایلی کسی نتواند یک یا چند رو روزه بگیرد باید روزه‌اش را قضا کند.

البته نه تنها شکمشان باید روزه باشد چیزی نخوریم بلکه باید تمام اعضای بدنمان روزه باشد؛

دست زبان چشم و گوش روزه باشد یعنی دست به چیزهای نجس نزنیم.

چشممان روزه باشد یعنی با چشم به چیزهای بد نبینیم .

زبان روزه باشد یعنی سعی کنیم با گوشمان فحش و چیزهای بد نشنویم.

شب‌های قدر در ماه رمضان است.

ما در شب های قدر دعا میکنیم تا خدا چیزهایی خوبی برای سال جدید ما بنویسد .

اگر ما یک آیه در این ماه مبارک بخوانیم مثل این است که یک ختم قرآن در ماه‌های دیگر است.

البته نماز و روزه بر بچه‌های کوچک واجب نیست .

اما اگر بخواهند روزه بگیرند می‌توانند روزه را کله‌گنجشکی بگیرند .

و اگر روزه کله‌گنجشکی بگیرند هم ثواب دارد و این طوری هم به آرزویشان رسیده‌اند و هم ثواب برده‌اند.

انشاء ماه رمضان

نتیجه گیری :

ماه رمضان ماه بزرگی است . من با این که کودک هستم ولی سعی میکنم روزه بگیرم حتی اگر گرسنه شدم روزه کله گنجشکی میگیرم که هم ثواب کنم و هم خدا من را بیشتر دوست داشته باشد.

انشا درباره ماه رمضان

************************************************************

ماه مبارک رمضان – ۱۴۳۸

انشا درمورد ماه رمضان

انشا در مورد ماه رمضان شماره سه 

موضوع انشا :خاطره یک روز سخت روزه داری ( به زبان ادبی )

مقدمه : 

ماه برکت زِ آسمان می‌آید
صوت خوش قرآن و اذان می‌آید

انشا ماه مبارک رمضان

متن انشا : 

از خواب که بیدار می‌شوی در ظلمات شبانگاه و در مقابل سفره سحری ناگاه خود را بیدار و هشیار می‌یابی. با چشم‌هایی سرخ و خواب آلود، و در میان خواب و بیداری با بی میلی غذا را در دهان می‌گذاری. یازده ماه در ناز و نعمت و چشیدن هر نوع چرب و شیرین آزاد بوده‌ای اما از امروز یک ماه باید دلت را روزه‌سرا کنی. ناگاه بانگ اذان در گوش فلک دمیده می‌شود و همه و همه و همه این بار آماده‌اند.
موضوع انشا ماه رمضان
اذان را که گفتند تمام روز آینده را از خاطرات سال پیش به یاد آوردم که چگونه بی‌تاب می‌شدم. اما به راستی که به یاد آوردنش تا کی بود مانند دیدن؟ نماز را که خواندم، دوباره به بستر گرم و نرم بازمی‌گردم.
انشا دربارهی ماه رمضان
صبح و شاید کمی نزدیک به ظهر که از خواب بر می‌خیزم. تقریباً ساعت یازده ظهر است و من هیچ از روزه‌داری نمی‌دانم. هنوز گویی زندگی ام زندگی روز‌های عادی است. دقیقه‌ها و ثانیه‌ها مثل همیشه به سرعت می‌دوند و می‌روند و همه همانی هستند که بودند و تا ساعت دیگر نخواهند بود. سکوت زیبایی بر همه جا حاکم است.
انشا توصیف ماه رمضان
همه دشواری‌ها از بعدازظهر به من روی می‌آورند. در روزهای رمضان عشق و حال‌های روزانه مانند خورشیدی تابان در میان تابستانی داغ و سوزان در گرم‌ترین حالت خود طلوع می‌کنند و در تاریک‌ترین و نیمه جان‌ترین حالتشان در دم دم‌های شب غروب می‌کنند و بعد از نیم ساعت دوباره جانی دگر می‌گیرند و این بار چون ماه می‌شوند. به راستی که روزه در ساعات اول بهشت است ولی در ساعات آخر کوه کندن است.
انشا راجب ماه رمضان
در عصر در خانه با بی‌تابی از این اتاق تا آن اتاق می‌رفتم تا دقایق زود سپری شود اما دمادم غروب فقط چشمانم را بسته بودم. هر لحظه توانم نصف می‌شد. زمان و به خصوص یک ربع مانده به اذان مانند یک سال می‌گذشت. تا زمانی که ناگاه بانگ اذان مرا زنده کرد، چشم گشودم و لبخند زدم. و این پایانی برای ماموریتی سخت بود ولی آخرش خوش تا سحری دیگر و شروعی دوباره برای مبارزه با نفس آغاز گردد.
انشا یک خاطره از ماه رمضان
************************************************************
ماه مبارک رمضان – ۱۴۳۸

انشا در مورد ماه رمضان 

انشا در مورد ماه رمضان شماره چهار 

موضوع : در ماه رمضان چه کارهایی انجام میدهیم ؟  

مقدمه : 

ماه رمضان ماه مهمانی خداوند است و روزهای آن با روزهای دیگر سال تفاوت زیادی دارد. من میخواهیم در این انشا در مورد روزه داری در این ماه و کارهایی که در آن انجام میدهم برای شما انشا بنویسم .

انشا ادبی در مورد ماه رمضان

متن انشا :

روزه گرفتن برای من کمی سخت است اما این ماه را خیلی دوست دارم و به نظرم تحمل سختی غذا نخوردن و گرسنگی و تشنگی ارزش لحظه های افطار را دارد که همه ما دور سفره افطار چمع می شویم و در حالی که به دعاهای بعد از اذان مغرب گوش می کنیم روزه خود را با یک خرما یا یک قاچ هندوانه و یا یک استکان چای باز می کنیم.

انشا در مورد ماه رمضان سوم دبستان

مادرم همیشه به من یاداوری می کند که ماه رمضان فقط تحمل گرسنگی و تشنگی نیست بلکه در طول روزهای این ماه باید به این فکر کنیم که چگونه با روزه گرفتن انسان بهتری شویم، مثلا باید زبان خود را از گناه های غیبت و دروغ و تهمت زدن به دیگران پاک نگه داریم و با چند ساعت گرسنگی، بیشتر بتوانیم افراد فقیر را که خیلی وقت ها گرسنه می مانند درک کنیم.

انشا در مورد ماه رمضان کوتاه

من افطار را خیلی دوست دارم اما بیدار شدن در سحری برایم سخت است چون در آن موقع میل زیادی به غذا خوردن ندارم اما اگر در زمان بین افطار تا خوابیدن در خوردن زیاده روی نکنیم راحت تر می توانیم سحری بیدار شده و یک وعده غذای کامل بخوریم تا برای روزه گرفتن انرژی کافی داشته باشیم. من در شب های قدر به همراه پدر و مادرم به مسجد می رویم و تا سحر بیدار می مانیم، می دانم که شب قدر از هزار ماه بهتر است و سعی می کنم از این شب ها خوب استفاده کنم.

انشا در مورد ماه رمضان کودکانه

از زمانی که بچه بودم یادم هست که مادرم برای پختن غذای افطار و سحری زحمت های زیادی می کشد، او هر شب قبل از سحری زودتر از ما از خواب بیدار می شود و غذا را آماده می کند چون می گوید ما غذای تازه را بهتر می توانیم بخوریم. او سفره را می چیند، ما را از خواب بیدار می کند و بعد از غذا و نماز که ما می خوابیم بیشتر بیدار می ماند و کارهای باقی مانده را انجام می دهد. مادرم نقش مهمی در روزه داری من دارد و من همیشه و مخصوصا در ماه رمضان از خداوند می خواهم که سلامتی و عمر طولانی به مادرم بدهد.

انشاء در مورد ماه رمضان

نتیجه گیری :

با این که روزه داری بخصوص در روز های طولانی کار سختی است امام من همیشه وقتی ماه رمضان تمام میشود دلم برایش تنگ میشود چون حس و حال معنوی این ماه را دوست دارم و امیدوارم نماز و روزه همه کسانی که در این ماه روزه دار بوده اند مقبول درگاه الهی باشد. آمین .

مقاله در مورد ماه رمضان

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۴)

انشا زیبا در مورد ماه رمضان

انشا در مورد ماه رمضان شماره پنج

موضوع : انشا در مورد ماه مبارک رمضان 

مقدمه : 

با نام خداوند مهربان قلم در دست میگیرم تا در مورد ماه مبارک رمضان انشا بنویسم .

انشا در مورد ماه رمضان پایه هفتم

متن انشا : 

ماه رمضان نهمین ماه از ماههای قمری و بهترین ماه سال است. واژه رمضان از ریشه «رمض» و به معنای شدت تابش خورشید بر سنگریزه است.میگویند چون به هنگام نامگذاری ماه های عربی، این ماه در فصل گرمای تابستان قرار داشت، ماه «رمضان» نامیده شد، ولی از سوی دیگر، «رمضان» از اسماء الهی است.

انشا درباره ماه رمضان 

این ماه ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شب‌های قدر در آن قرار دارد. فضیلت ماه رمضان بسیار زیاد و نامحدود است.ماهه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ترین ماه‌های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می شود، و پرستش در یکی از شب‌های آن « شب قدر » بهتر از پرستش هزار ماه است.

انشا در مورد ماه رمضان با مقدمه و نتیجه

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است.

انشا درباره ماه رمضان کوتاه

بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما پرستش،، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.پس با نیتی درست و دلی پاکیزه،‌ پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسیی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد.

انشا درباره ماه رمضان با مقدمه

با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»آن گاه پیامبر اکرم وظیفه روزه‌داران را برشمرد و از صدقه بر فقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز پرستش و سجده های طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت.

انشا درباره ماه رمضان طنز

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۷)

انشاء درباره ماه رمضان

انشا در مورد ماه رمضان شماره شش

موضوع انشا : خاطره روزه گرفتن در کودکی 

مقدمه : 

ماه رمضان ماهی است که با همه ماه‌ها فرق دارد و ما در این ماه روزه می‌گیریم. من در انشای خود قصد دارم خاطره اولین روزی را که روزه گرفتم، بنویسم.

انشای درباره ماه رمضان

متن انشا : 

بچه که بودم همه ذوق و شوقم این بود که سحرها با پدر و مادرم بیدار شوم و سحری بخورم. اما مادرم همیشه ضعیف و نحیف بودن مرا بهانه می‌کرد و مرا برای سحری خوردن بیدار نمی‌کرد تا اینکه هفت ساله شدم و به مدرسه رفتم و از همکلاسی‌هایم شنیدم که روزه می‌گیرند، به همین خاطر از مادرم با اصرار خواستم که مرا برای سحری بیدار کند.
مقاله درباره ماه رمضان
چقدر آن سفره سحری را دوست داشتم. برای اولین بار در کنار خانواده‌ام نشستم و صدای روح بخش دعای سحر را شنیدم. احساس می‌کردم بزرگ شده‌ام. البته مادرم گفت که چون از بقیه کوچک‌تر هستم، نمی‌توانم روزه کامل بگیرم و روزه‌ام کله گنجشکی خواهد بود ولی خواهر و برادرم روزه کامل می‌گرفتند.
انشا درباره ماه رمضان با مقدمه و ندتیجه گیری
چند روز روزه کله گنجشکی گرفتم تا اینکه یک روز بالاخره قصد کردم که روزه کامل بگیرم. ظهر ناهار نخوردم و تشنگی و گرسنگی را تا عصر تحمل کردم. فقط چند ساعت به افطار مانده بود که تشنگی آنقدر به من فشار آورد که رفتم یک لیوان پر از آب خوردم.
بعد از اینکه تشنگی‌ام رفع شد، عذاب وجدان گرفتم و شروع کردم به گریه کردن! مادرم پیش من آمد و با مهربانی پرسید:«چرا گریه می‌کنی؟ امروز خدا از تو خیلی راضی است چون اولین روزه کامل را گرفتی.»
بهترین انشا درباره ماه رمضان
من که با این حرف داغ دلم تازه‌تر شده بود، گریه‌ام شدیدتر شد و با صدای بلند گریه کردم و گفتم: «مامان من روزم باطل شد چون آب خوردم!» مادرم با مهربانی دستی به سرم کشید و گفت: «عزیزم روزت باطل نشده و تو هنوز روزه‌ای چون هنوز به سن تکلیف نرسیدی روزه‌ات قبول است. تازه اگر حواست نباشد و چیزی بخوری، باز هم روزه‌ات باطل نمی‌شود.» از این حرف مادرم آنقدر خوشحال شدم که حد نداشت.

نتیجه گیری :

از این انشا نتیجه می‌گیریم که سراسر دوران کودکی گذشته از خاطرات تلخ و شیرین و مهر و محبت والدین و همدلی در انجام واجبات دینی در خانواده پر است. همین‌طور خاطره اولین روزه‌، خاطره‌ شیرین روزی است که دیگر هیچ وقت در عمرمان تکرار نمی‌شود.
انشاء درباره ماه رمضان به زبان ساده و کودکانه
************************************************************
انشا در مورد ماه رمضان (۶)

متن ادبی ماه رمضان 

انشا در مورد ماه رمضان شماره هفت 

موضوع انشا : انشا ادبی درباره ماه رمضان

مقدمه : 

رمضان ماه مهربانی خداوند است … با نام خداوند آغاز میکنم تا در در مورد مهربانی و بکاتش در ماه رمضان انشا بنویسم .

انشا درمورد برکات رمضان 

متن انشا : 

خداوند در ماه پرفضیلت رمضان سفره ای پربرکت می چیند و تمامی بندگانش را به ضیافتی بزرگ دعوت می کند، چقدر زیباست مهمان مهمانی خداوند باشی و کنار سفره ای بنشینی که خداوند آن را برایت تدارک دیده است اما آیا از آداب مهمان شدن در محضر خداوند چیزی می دانیم و آیا شایستگی حضور در چنین مهمانی را داریم؟

انشا درباره خاطره روزه داری

اگر عمری باقی بماند، رمضانی دیگر فرا برسد و ما در صحت و سلامت کامل به سر ببریم یعنی خداوند از ما دعوت کرده، شاید لیاقت این مهمانی را نداشته باشیم، شاید از آداب مهمانی اش چیز زیادی ندانیم، اما او از ما دعوت می کند و در همین رمضان هایی که می آید و می رود آداب مهمانی اش را به ما یاد خواهد داد.

انشا برای ماه رمضون 

رمضان تمرین است، تمرین تسلیم، از خود گذشتن، دل بریدن از غرایز انسانی، تمرین گناه نکردن، تمرین استغفار و توبه کردن و شایسته و لایق مهمانی خدا شدن به خود ما بستگی دارد که رمضان بگذرد و بتوانیم از آن چه یاد گرفته ایم به خوبی در روزهای دیگر سال استفاده کنیم.

انشا در مورد روزه در کودکی  

فقیران را بهتر درک کنیم، با مردم مهربان تر برخورد کنیم، اعضای بدن را از گناه کردن دور نگه داریم و چشم ها را از آن چه نباید دید، دست ها را از آن چه نباید کرد، زبان را از آن چه نباید گفت و گوش ها ار از آن چه نباید شنید برحذر داریم.

انشا درباره ی روزه گرفتن 

نتیجه گیری :

بیا رمضان امسال را دریابیم و توفیق حضور را از دست ندهیم که بسیاری در رمضان های قبل بودند و امسال در میان ما حضور ندارند و بسیاری امسال هستند و سال دیگر نخواهند بود …. شاید ما نیز جزو همان بسیاری ها باشیم!

انشا ادبی در مورد ماه رمضون 

************************************************************

انشا در مورد ماه رمضان (۹)

موضوع انشا درباره فضیلت روزه داری 

انشا در مورد ماه رمضان شماره هشت 

موضوع انشا : انشا در مورد ماه رمضان ( طنز )

متن انشا : 

من فقرا را از نزدیک ندیده ام اما معلوم است که آنها زندگی خیلی سختی دارند و بیچاره ها خیلی زجر میکشند چون مامانم از یک هفته قبل از ماه رمضان همه ی اش دارد سبزی خرد میکند و گوشت ومرغ و ماهی هایی راکه پدرم خریده است رابه زور در داخل یخچال جا میدهد .

انشا ادبی درباره برکات روزه داری 

ما هرروز سحر از خواب بیدار می شویم و مامانم کلی غذا و سالاد و میوه و چایی و آب وماشعیر سر سفره می گذارد و تند تند به ما میگوید بخورید بخورید هم اکنون اذان میگه .بیچاره فقرا هرروز از صبح تا ظهر حالت تهوع دارند و از ظهر تا عصر غش وضعف دارند ودوباره از افطار تا آخر شب هم از بس که زولبیا وخرما و آب و غذا و سالاد و میوه و نوشابه می‌خورند حالت تهوع دارند .

انشا زیبا در مورد برکات ماه مهمانی خدا 

خلاصه فقرا خیلی زندگی سخت و دردناکی دارند. داود پسر همسایه مان میگوید آقای معلم دینی کلاس پنجمی ها گفته اگه دو بار به دختر همسایه نگاه کنید روزه تان باطل میشود و ما دیروز که دختر همسایه مان داشت از کوچه رد می‌شد همین جوری داشتیم یه نظر نگاهش میکردیم تا رد شود که خشمگین شد و گفت چیه مثه سگ نگاه میکنین داود میگوید آقای دینی گفته هر کس فحش بدهد روزه اش باطل میشود .

انشا در مورد ماه رمضون 

پدرم بعضی روزها که از اداره می‌آید خیلی بد اخلاق است و میگوید مرتیکه نگذاشته امروز بخوابیم . من فکر میکنم آقای مرتیکه از سر حسودی نمی گذارد پدرم در اداره بخوابد تا نتواند فقرا را درک کند .

انشا در مورد چرا روزه میگیریم ؟

************************************************************

انشا درباره ماه رمضان (۱)

مقاله در مورد علت روزه گرفتن 

انشا در مورد ماه رمضان شماره نه 

موضوع انشا : روزه دار حقیقی کیست ؟ روزه چه کسانی مقبول است ؟

مقدمه : 

با خود می اندیشم آیا همین که از اذان صبح تا اذن مغرب و عشاء روزه بگیرم کافی است ؟ این انشا را برای خودم مینویسم تا به خودم یا آوری کنم روزه داری تنها به گرسنگی و تشنگی کشیدن نیست و برای قبولی روزه و عبادات ماه رمضان باید انسان بهتری شوم …

انشا درباره فواید روزه گرفتن 

متن انشا : 

ماه رمضان ماهی است که به خاطر خصوصیات آن از دیگر ماه‌ها متمایز می‌شود و مهمترین ویژگی آن روزه‌دار بودن مسلمانان در این ماه است اما روزه با هر شرایط و در هر صورت قبول نمی‌شود.
انشا در مورد روزه ماه رمضون 

اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شب‌های احیایی را گذراندیم، روزه‏‌های متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلط هستیم و می‏توانیم جلو نفس اماره را بگیریم، این علامت قبولی روزه ماست.

انشاء در مورد ماه مهمانی خدا 
اما اگر ماه رمضانی گذشت و تمام شد و بهره ما از ماه رمضان- آن‏طور که پیغمبر اکرم فرمود که بعضی از مردم بهره و استفاده‌شان از روزه فقط گرسنگی و تشنگی است- فقط این بوده که یک ماه گرسنگی و تشنگی کشیدیم (اغلب هم از بس که سحر و افطار می‏خوریم تشنه و گرسنه هم نمی‏شویم ولی لااقل بدحال می‏شویم)، یک بدحالی پیدا کردیم و در نتیجه این بدحالی قدرت ما بر کارکردن کمتر شد و بعد آمدیم روزه را متهم کردیم که روزه هم شد کار در دنیا؟!
مقاله در مورد ماه رمضان 

بعضی از دانش‌آموزان می‌گویند من در تمام این ماه رمضان قدرت درس خواندنم کم می‌شود و بعضی هم که اهل کارهای سخت هستند می‌گویند قدرت کارم کم می‌شود و توان انجام کار ندارم، پس روزه بد چیزی است، این علامت قبول نشدن روزه ماست؛ چون روزه را باید از صمیم قلب بگیریم.

انشا زیبا در مورد چرا روزه میگیرم

درصورتی که اگر انسان در ماه رمضان روزه گیر واقعی باشد، اگر واقعاً به خودش گرسنگی بدهد و همین‏طور که گفته شده است سه وعده غذا را تبدیل به دو وعده کند، یعنی قبلاً یک صبحانه و یک ناهار و یک شام می‏خورد، حالا دیگر ناهار نداشته باشد، افطارش فقط به اندازه یک صبحانه مختصر باشد، بعد هم سحر نه خیلی زیاد بر معده تحمیل کند بلکه یک غذای متعارف بخورد، بعد احساس می‏کند که هم نیروی بدنی‏اش بر کار افزایش پیدا کرده است و هم نیروی روحی‏اش بر کار خیر و برای تسلط بر نفس. این حداقل عبادت است.

انشا کودکانه در مورد اثرات روزه داری 

نتیجه گیری :

از آنچه گفتیم نتیجه می‌گیریم که برای بهره بردن از ماه رمضان باید به قلبمان مراجعه کنیم و به جای اینکه به ظاهر روزه و گرسنگی و تشنگی دقت داشته باشیم، به این فکر کنیم که چگونه با روزه گرفتن تبدیل به انسانی بهتر شویم.

مقاله در مورد فضیلت ماه رمضان 
************************************************************
انشا در مورد ماه رمضان (۵)

انشا ادبی درباره مهمانی خدا 

انشا در مورد ماه رمضان شماره ده 

موضوع انشا : چرا روزه میگیریم ؟ 

مقدمه : 

به نام خدا

این انشا هم خاطره من از یک روز سخت روزه داری است و هم جواب این سوال که چرا ما با این که روزه گرفتن کار سختی است روزه میگیریم ؟

انشا روزه 

متن انشا : 

سال گذشته ماه رمضان، با بچه های محلمان می رفتیم فوتبال بازی می کردیم.

آنها روزه نمی گرفتند و البته چند تایشان به سن تکلیف نرسیده بودند، از این جهت عذرشان موجه بود.

من اما روزه می گرفتم. اما خیلی سخت بود،

روز اولی که رفتیم فوتبال هوا خیلی گرم بود

و منم چون کلی دویده بودم، حسابی خسته شده بودم.

عرق میریختم و خیلی به اینکه روزه ام فکر نمی کردم.

اما یک ساعتی که گذشت، کم کم دهانم خشک شده بود و به شدت تشنه بودم.

وسوسه شدم که روزه ام را بشکنم.

اولش کلی با خودم کلنجار رفتم که بروم یا نه، آب خنک گوشه ی زمین را بنوشم یا نه؟

خلاصه با اینکه بچه ها جلوی چشمم آب می خوردند، مقاومت کردم و روزه ام را نشکستم.

دلم می خواست ماه رمضان را کامل روزه بگیرم و البته به سخت بودن آن کاملا واقف بودم.

شب اول بعد از بازی وقتی رسیدم خانه خیلی تشنه ام بود. وحشتناک بود.

اما تحمل کردم و آب نخوردم.

وقتی اذان شد، با ولع تمام شروع کردم به آب خوردن، آنقدری که دلم کمی درد گرفت.

کمی که حالم جا آمد با خودم نشستم به فکر کردن.

تعریف از خودم نباشد از اینکه توانسته بودم مقاومت کنم خیلی احساس بزرگی می کردم

و حس خیلی خوبی به خودم داشتم.

لذت صبر کردن و روزه گرفتن برای خدا را فهمیدم.

انشا روزه ادبی 

فهمیدم که رمضان پر نعمت ترین ماه خداست و یکی از نعماتش صبر و شکیبایی و عزت نفس می باشد.

انشا درباره روزه 

نتیجه گیری :

در پایان از خدا ممنونم که چنان تجربه ای به من بخشید و انگیزه ای به من داد تا بتوانم کل ماه مبارک رمضان را روزه بگیرم و ممنونم که با قرار دادن مناسبت هایی مثل ماه رمضان به ما کمک میکند تا انسان های بهترو البته بنده های بهتری برای او باشیم .

انشا روزه کله گنجشکی 

************************************************************

انشا درباره ماه رمضان (۲)

انشا روزه گرفتن در ماه رمضون 

انشا در مورد ماه رمضان شماره یازده 

موضوع انشا : چرا در ماه رمضان روزه میگیریم ؟

مقدمه : 

قیافه بچه‌ها همیشه سر زنگ انشا دیدنی است! وقتی آقا معلم بطرف تخته می‌رود و روی آن‌ با ماژیک می‌نویسد: «موضوع انشا»؛ همه ی‌ی بچه‌ها سرک می‌کشند و آن‌ها که دورتر نشسته‌اند به تخته خیره می‌شوند. وقتی کلاس تمام می‌شود و زنگ می‌خورد، بچه‌ها غر می‌زنند که آخه چی بنویسیم؟ «ماه رمضان و فوائد روزه‌داری؟» امیر می‌گوید: «آخه روزه چه فایده داره؟» و حسن می‌گوید: «از کجا مطلب بیاریم؟» همین سؤال فکرم را اشغال کرده اما عزمم را جزم میکنم تا پاسخ سوالاتم را پیدا کنم…. بسم الله …

انشا در مورد میخواهم روزه بگیرم 

متن انشا : 

اولین جرقه‌ای که ذهنم را روشن می‌کند تو راه خانه است.نزدیک مسجد که می‌رسم یاد آقا جماعت مسجد می‌افتم! آقا جماعت مسجد روحانی جوانی است که عبای شکلاتی خوش‌رنگیمی‌پوشد و همیشه لبخند زیبایی بر لب دارد. ازآن لبخند‌هایی که به تو فرصت می‌دهد از او بپرسی و از حاج آقا بودنش نترسی! بهترین فرصت بعد از نماز است، وقتی نماز تمام می‌شود چند نفر قرآن به دست گرفته‌اند، توی صف ایستاده‌اند.

انشا روزه واجب در ماه مبارک رمضان 

گویا استخاره می‌خواهند. بالاخره نوبت من می‌شود. آقا جماعت یا همان لبخند مهربانش از من استقبال می‌کند:‌ پسرم اگر بخواهی می‌توانم ده‌ها صفحه درباره‌ی ماه روزه و پاداش آن برایت بگویم، اما بهتر است از فکر خودت چیزی بنویسی. من چند راهنمایی بهت می‌کنم، درباره‌ی چند موضوع و رابطه‌ی آن با ماه رمضان، خودت فکر کن و نتیجه‌اش را فرداشب برای من بیاور.

انشا در مورد روزه گرفتن

با راهنمایی حاج آقاتحقیق را شروع می‌کنم، به خانه می‌روم و از کتابخانه کوچک پدرم چند کتاب برمی‌دارم، تا چند ساعت پیش دنبال یک مطلب کوچک برای موضوع انشا می‌گشتم، اما وقتی موضوعات و راهنمایی حاج آقا را شنیدم ـ با استفاده از کتابخانه‌ی پدرم ـ آن‌قدر مطلب پیدا کردم که نمی‌دانستم کدام را بنویسم و سرانجام این‌طور نوشتم:

انشا درباره روزه

هنگامی که لب از خوردن و آشامیدن فرو می‌بندیم، لحظه‌ها و ساعت‌ها به سختی و کندی می‌گذرند، نگاهمان بر صفحه‌ی ساعت می‌ماند و ثانیه‌ها و دقیقه‌ها را می‌شمارد، بارها در ذهن خود به جمع و تفریق ساعت‌های گذشته و مانده از روز می‌پردازیم. تشنگی معنای خودرا در خشکی دهان و گلو به ما می‌فهماند و گرسنگی با ضعف و ناتوانی اندام‌ها و حالتی ویژه خودنمایی می‌کند، اکنون شکیبایی در همه ی‌ی لحظه‌ها و ساعت‌ها معنا می‌شود. از خود می‌پرسم یکی از موضوعات انشا من «صبر» و «شکیبایی» در ماه رمضان است،

انشا درباره ی روزه

چگونه در ماه رمضان می‌توان به این هدیه‌ی خدایی یعنی «شکیبایی» دست یافت؟

پاسخی که به ذهنم می‌رسد این است که: نخست بیش خود یادآور شویم در چه جایگاهی ایستاده‌ایم و نگاه پر مهر و صفای برترین و پرشکوه‌ترین موجود جهان حضرت حق «جلّ جلاله» رفتار و گفتار و کردار ما را می‌بیند و ثبت می‌کند و هرگز آنرا فراموش نمی‌کند و سپس به یاد آوریم که همه ی‌ی ثروت‌ها، خوبی‌ها و نیروها در دست او است، سپس کلام وحی را درباره‌ی پاداش «شکیبایان» به خاطر آوریم!

انشا فواید روزه داری

او علاوه بر آن‌که بارها در کلام وحی آیه‌هایی دارد که خداوند با صابران است و … . اما در یکی از آیه‌های قرآن نوید پاداشی بسیار بزرگ برای صابران داده است که از همه ی‌ی پاداش‌ها بزرگ تر و برتر است. آن روز آقا جماعت مسجد چند موضوع درباره‌ی ماه رمضان پیشنهاد کرده.

انشا در مورد ثواب روزه 

گفت هر یک از بچه‌های کلاستان می‌تواند درباره‌ی ماه رمضان و صبر، ماه رمضان و سلامتی روح و جسم، ماه رمضان و پرستش خدا، ماه رمضان و امت‌های پیشین و چند موضوع دیگر بنویسد، من ماه رمضان و صبر را انتخاب کردم و وقتی پاداش صبر را بررسی کردم، دیدم خداوند رحمان برای پرستش‌های دیگر، پاداش‌های مختلفی درنظر گرفته است و گفته است که با حساب و کتاب به آن‌ها پاداش خواهد داد «جَزاءً مِنْ رَبِّکَ عَطاءً حِسابًا»۱ اما آن‌چه بعنوان پاداش صبر درنظر گرفته، چنان سترگ و حیرت‌انگیز است که با هیچ یک از کارهای خوب دیگر برابر نیست.

انشا در مورد روزه در سن تکلیف

خداوند رحمان گفته است: «پاداش شکیبایان را بدون حساب پرداخت خواهد کرد»۲ در معجم المفهرس ـ قرآن کریم لیست واژگان قرآن ـ با واژه‌ی «اجر» به جستجو می‌پردازم و به این نتیجه‌ی زیبا و شگفت‌انگیز می‌رسم که یکی از دست‌آوردهای پرارزش‌ ماه رمضان و روزه‌های آن، رسیدن به صبر است، همان صبری که خداوند برای آن پاداشی بی‌حساب درنظر گرفته است. خدایا اگر این انشا و نتایج تحقیق را پیش آقا جماعت مسجد ببرم.

موضوع انشا فواید روزه گرفتن در ماه رمضان 

نتیجه گیری :

در پایان به این می اندیشم که چه خواهد شد و اگر این انشا را در کلاس بخوانم چه نمره‌ی خواهم گرفت؟! اما از همه ی مهم‌تر آن‌که خودم فهمیدم ماه رمضان چه قدر مهم است و چه موضوعاتی درباره‌ی آن می‌توان نوشت.

انشا در مورد روزه در ماه رمضان 

************************************************************

انشا درباره ماه رمضان (۳)

انشا در مورد روزه گرفتن

انشا در مورد ماه رمضان شماره دوازده 

موضوع انشا : آشنایی با ماه مبارک رمضان 

متن انشا : 

ماه رمضان به عنوان خجسته‌ترین و بهترین ماه در اسلام شناخته می‌شود.

از این ماه به عنوان ماه میهمانی خدا نیز نامبرده می‌شود.

رمضان نهمین ماه قمری بوده،

و شب قدر بنابر روایات در یکی از ۳ شب نوزدهم، بیست‌ و یکم یا بیست ‌و سوم این ماه واقع شده است.

رمضان با شروع ماه شوال پایان می‌پذیرد.

در روز اول شوال نیز عید فطر برای جشن یک ماه روزه‌ داری مسلمانان برپا می‌شود.

مهمترین پرهیز این ماه روزه است.

روزه داران قبل از طلوع تا غروب آفتاب از خوردن و آشامیدن خودداری می‌کنند.

انشا در مورد اولین روزه

از پیامبر اسلام در این زمینه نقل شده است که :

رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏ اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

به گفته پیامبر اسلام :

خواندن یک آیه از قرآن در این ماه مانند یک ختم قرآن است.

به گفته علی بن ابیطالب:

خواب روزه دار عبادت است، سکوتش تسبیح است، دعایش پذیرفته و عملش دو برابر است.

همینطور در اسلام از رمضان با عنوان ماه خدا یاد شده است.

از دیگر مزایای این ماه نسبت به ماه های دیگر این است که پیامبر اسلام گفته است که:

در این ماه درهای جهنم به روی مردم بسته و درهای بهشت باز می شود.

انشاء در مورد روزه گرفتن من 

یکی از دلایل دیگری که ماه رمضان از ماههای دیگر برتر است، نزول قرآن در این ماه است.

فلسفه روزه برای این است که مومن را به خداوند نزدیک تر کند

و همچنین رنج های افراد ندار و فقیر را به آن ها یادآوری کند.

مسلمانان معمولاً در طول این ماه به خیریه ها کمک میکنند و به افراد فقیر غذا می دهند.

انشا در مورد ماه روزه

نتیجه گیری :

از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم ، ماه رمضان فرصتی است برای رها شدن از لذت های دنیوی و تمرکز کردن بر روی عبادت. انسان همواره باید مراقب خویشتن باشد و ماه رمضان و روزه‌داری فرصتی مفید برای خودشناسی، خودسازی و مراقبت از خویشتن است.

انشا درباره روزه داری 

************************************************************

انشا درباره ماه رمضان (۴)

انشا در مورد ماه رمضان شماره سیزده

موضوع انشا: بعد از سپری شدن ماه رمضان چه احساسی دارید؟

دیگر بید دشت زندگی من، نمی رقصد و شمع هایی که بر گیسوان آن آویخته شده بودند، خاموشند.

یادم هست، وقتی که رفت قاصدک ماه شوال، دیوانه وار بر دقایق آخر آن زل زد.

حال که رفته، من نباید همچون ماهی ای باشم که دور از نگاه روشن آفتاب خوبی ها، در دل مرداب گناه زندگی کند.

نباید همانند کسی باشم که تصویروار، در قفس قاب بدی ها، روزگارش را سپری کند.

بدون رمضان سخت است. روزه تمرین تقواست. نباید مثل شبتابی باشم که خفاش بی تقوایی همدمم شود.

اینک رمضان ماه خوب خدا با تمام خوبی هایش رفته، و من در سایه سار قلبم، مانند مسافری هستم که دنبال عطر عیار میخک می گردد.

حال ماه مسلمانان رمضان، رفته است و انتظار آخرین ثانیه های آن، به سر آمده.

حس می کنم مثل اناری هستم که از غم فراق ماه رمضان، ترک خورده است.

سروش من، به حال خود گریه کن که رمضان رفت و تو قدر ثانیه های سپیدش را ندانستی.

فراقش سخت است. شیطان، بال های سیاهش را تیز کرده و می خواهد موسیقی خونبار گناه را در آسمان قلب و دل من بنوازد.

ولی نمی تواند چون در رمضان آموختم، از گناه دوری کنم. همانند کسی که از چنگال بدی ها می گریزد.

ولی با تمام اینکه فراق رمضان دشوار است، می دانم که روزی باز خواهد گشت.

خوش بحال کسی که نقشه راهش را در این رمضان گرفت و تا رمضان بعدی، مسیر درست را در پیش رو دارد.

انشا در مورد ماه رمضان شماره چهارده

انشا ادبی در مورد ماه رمضان

رمضان ماه ضیافت عشق است. خداوند رحمان در این ماه سفره ای به وسعت تمام آسمان ها و زمین می گستراند

و بندگانش را به سوی خود فرا می خواند، و آنان که از عشق الهی سر شار هستند دعوت او را لبیک می گویند

و بر سر سفره اش می نشینند، این بندگان، مهمان خدا هستند

و برای آن ها هیچ لذتی بالاتر از این نیست که با معبود خویش هم نشین باشند.

رمضان ماه جدا شدن از منیّت است، و پرورش تفکر یست که دیگران، چه دوست و چه غریبه را مقدم بر خود بدانی و از حال آنان آگاه باشی.

این ماه، ماه رهایی از زمین و آسمانی شدن را به آدمی می آموزد.

مخلوقی که غرق در روزمره های زندگی ست و سرگردان شده و به دنبال گمشده اش می گردد،

در سحر ها و افطار ها به درگاه معبود می رود و از او می خواهد که حال پریشانش را تسکین باشد،

و گمشده اش که همانا خود معبود است را به او بر گرداند.

روزه داران ماه رمضان از معبود می خواهند که قلب شان از وسوسه های شیطانی نجات یابد و تقرب خدا نصیب شان شود

آن ها می خواهند به واسطه ی روزه، آن چه را نمی دیدند را ببینند و آن چه را نمی شنیدند را بشنوند.

جسم و روح این افراد همه تسبیح خدای را می گویند، نفس کشیدن شان نیز عبادت است و ملائکه بر آنان درود و رحمت می فرستند.

طاعت و عبادت ما باید زینت بخش این ماه باشد و از او که رحمان و رحیم است می خواهیم که ما را یاری کند

تا در آن چه که باید انجام دهیم سستی نکنیم.

انشا در مورد ماه رمضان شماره پانزده

موضوع انشا: ماه رمضان خود را چگونه گذراندید؟

ماه رمضان خیلی خوب است. و هر کس در ماه رمضان روزه بگیرد خدا او را به بهشت میبرد و هر چقدر خوراکی بخواهد به او میدهد.

امسال ماه رمضان خیلی سخت بود و ما خیلی گشنه و تشنه میشدیم چون روزها خیلی دراز است.

مادرم میگفت برای شما خیلی سخت است.

و خدای نکرده تلف میشوید اما من و برادرم خیلی دوست داریم که به بهشت برویم من ماه رمضان را خیلی دوست دارم.

ما هر روز شب برای سحری بیدار میشدیم و من و مادرم و برادرم خیلی میخوردیم تا فردا گرسنه  و تشنه نشویم.

اما هر چقدر میخوردیم پدرم بیشتر از ما میخورد و مادرم هم هر چقدر میگفت کمتر بخور فردا معده ات درد میگیرد گوش نمیکرد.

بعد وقتی الله اکبر یا اذان را میگفتند دهانش را میشست است.

ما هم مسواک میزدیم و بعد از نماز همه کمی میخوابیدیم مادرم صبح موقع ظهر ما را بیدار میکرد

و میگفت اگر کسی بیاید و ببیند تا الان خوابیده ایم آبرویمان میرود .

بعد به جلسه ی قران میرفت و ما کمی میخوابیدیم بعد مادرم وقتی می امد ما را بیدار میکرد تا نمازمان را بخوانیم .

من همیشه نمازم را تند تند میخواندم که بعدش کمی بخوابم چون مادرم میگوید خوابیدن روزه دارها هم عبادت است.

و من دوست دارم زیاد عبادت کنم  تا خدا من را دوست داشته باشد و وقتی من را به بهشت برد هر چیزی خواستم به من بدهد .

من مادرم را خیلی دوست دارم چون او برایمان افطاری و شام درست میکند

و بعد ما را بیدار میکرد پدرم موقع افطار چای را در نعلبکی میریخت و بالا می اورد و منتظر میماند تا الله اکبر را بگویند.

اما وقتی اذان تمام میشد پدرم هم از سر سفره بلند میشد.

ما همه بعد از افطار فیلم نگاه میکردیم پدرم اولش یک بار با عصبانیت گفت کی شیشه ی تلویزون را شکسته است.

و من و برادرم به او خندیدیم چون شیشه ی تلویزون نشکسته بود و در فیلم انطور بود و پدرم فکر میکرد شیشه ی تلویزون شکسته است.

بعد به مسجد میرفتیم و بعد به خانه می امدیم و بعد میخوابیدیم تا فردا از اول دوباره روزه بگیریم و عبادت کنیم.

ما از این انشا نتیجه میگیریم که من از تلویزیون شنیدم بودم که ماه رمضان خیلی پر برکت است.

و به خاطر همین من الان که ماه رمضان تمام شده است.

یک کمی چاق شده ام و دیگر لاغر مردنی نیستم و مادرم میگوید به خاطر همان است.

و من خیلی خوشحال هستم. چون دیگر من را در مدرسه خیلی مسخره نمیکنند.

گفتنی است که انشای بالا با چاشنی طنز نگارش شده است.

انشا در مورد ماه رمضان شماره ۱۶

موضوع انشا: ماه رمضان چه ماهی است

با شروع ماه مبارک رمضان همه ی مسلمانانی که به سن تکلیف رسیده اند و مریض نیستند باید روزه بگیرند. آن ها هر روز قبل از اذان صبح از خواب بیدار شده و سحری می خورند و بعد از اذان مغرب افطار می کنند.

در ماه رمضان همه سعی می کنند از گناه دوری کنند و کار های خوب انجام دهند تا گناهان شان بخشیده شود. ما هم می توانیم با کار های خوبی که انجام می دهیم از ثواب این ماه بهره منده شویم، مثلا می توانیم در کار ها به مادر خود کمک کنیم یا حتی کم تر شلوغ کنیم تا آن ها مجبور نباشند از دست ما حرص بخورند.

همچنین می توانیم روز هایی از ماه رمضان را همراه بزرگ ترها روزه باشیم، اما چون نمی توانیم کل روز را گرسنه بمانیم پس روزه ی کله گنجشکی می گیریم، یعنی فقط نصف روز را روزه هستیم.

یکی دیگر از کار هایی که می توانیم انجام دهیم این است که نماز خواندن را همراه با بزرگ تر ها تمرین کنیم تا آن را خوب یاد بگیریم و همیشه نماز خود را درست و به موقع بخوانیم.

در این ماه بیش تر فامیل، ما را افطاری دعوت می کنند یا مادرم آن ها را برای افطاری به خانه ی ما دعوت می کند و غذا های خیلی خوشمزه ای برای سفره ی افطار میپزد. ماه رمضان باعث می شود یاد بگیریم که به فکر فقرا و کسانی که شرایط سختی دارند باشیم و به آن ها کمک کنیم.

من ماه رمضان را دوست دارم چون فکر می کنم در این ماه همه با هم مهربان تر شده اند و سعی می کنند به یکدیگر کمک کنند.

انشا در مورد ماه رمضان شماره ۱۷

موضوع انشا: انشای طنز درباره ماه رمضان

در روزهای رمضان عشق و حال های روزانه مانند خورشیدی تابان در بین تابستانی داغ و سوزان در گرم ترین حالت خود طلوع می کنند ودر تاریک ترین و نیمه جان ترین حالتشان در دم دم های شب غروب می کنند و بعد از نیم ساعت دوباره جانی دگر میگیرند و این بار چون ماه می شوند.

حوصله ی آدم ها در ماه رمضان مثل ماه در اول رمضان از مو هم نازک تر است اما تا به وسط های رمضان می‌رسد بدن هم مثل روح عاشق روزه داری می شود و بازهم بعد ازآن شروع به خستگی می کنند تا … به راستی که روزه در ساعات اول بهشت است ولی در ساعات آخر کوه کندن است.

فقط در خانه با بیتابی از این اتاق تا آن اتاق می رفتم و نیرو ی عظیمی را از طرف یخچال و آشپز خانه و مخصوصا شیر آب احساس میکردم. آشپزخانه مانند آهنربایی روحم را دفع و جانم را جذب می‌کرد و من هم مانده بود در تناقضی عجیب.

با چشمانی خسته و به قول بعضی ها صبحانه نخورده می‌نشینم پشت لپ‎تاپ تا مدتی از ابر آهنربای یخچال دور بمانم . تقریباً ساعت های ظهر بود.

هر کجا که صحبتی آغاز می شد، تمام نمی شد مگر این که وسطش از غذا و آب حرفی گفته شود. همه ی جا حتی در کلاس رشید هم ممکن بود حرف از غذا بیاید و من چون شیری گرسنه فقط صبر میکردم. زمان دیر دیر می گذشت. هر ثانیه گویی دو برابر ثانیه ی قبلش بود.صبح را جوری با لپتاپ و بازی و نرم افزار خودرا سرگرم کردم اما گویی فایده نداشت.

یاد باد دو ماه قبل که بعد از مدرسه تا بازی ها را از روی سیستم اجرا میکردیم می‌دیدیم نیم ساعت گذشته است و از درسمان هیچ چیز پیش نرفته است اما امروز که درس نیست هیچ انگیزه ای هم مثل قبل برای بازی کردن نیست.

خلاصه ی کلام که بالاخره بعد از بازی و خواندن درس های زبان در دقیقه ی نود، وقت کلاس زبان و دیدار رشید می‌رسد. ناگاه در این زمان بود که یک چیزی مانند خوره به مغزم و جانم میزند و من در عین خامی و جوانی هوس میکنم که با دوچرخه بزنم تا کلاس زبان.

با چشمانی سرخ و بدنی خیس و با سرعتی بین یک و صفر و کاملا غیر عقلانی. همان ده میلی لیتر آبی را هم که در بدنم مانده نصیب پوستم می شود.

هر لحظه سرعتم کمتر می شود. با چهره ای رنگ پریده و فرو انسانی و رو به موت می‌شوم مضحکه ی پیکان هایی که رد میشوند و میروند و گویی فاصله هر لحظه دورتر می شود و در این میان آدم هایی را میتوان دید که معلوم نیست روزه گرفته اند یا روزه آنها را گرفته است؟

انشا در مورد ماه رمضان شماره ۱۸

موضوع انشا: ماه رمضان

از خواب که بیدار میشوی کل ماجرای فردایت جلوی چشمانت می‌آید. ناگاه خودرا بیدار و هشیار می‌یابی. در ظلمات شبانگاه ودر مقابل سفره ی سحری. با چشم هایی سرخ و خواب آلود، و در بین خواب و بیداری با بی میلی غذا را در دهان می گذاری. یازده ماه در ناز و نعمت و عشق و حال بوده ای اما از امروز یک ماه باید دلت را روزه سرا کنی. ناگاه بانگ اذان در گوش فلک دمیده می شود و همه ی و همه ی و همه ی اینبار آماده اند.

اذان راکه گفتند تمام روز آینده را اما با اندکی تخلص به یاد آوردم. اما به راستی که به یاد آوردنش تا کی بود مانند دیدن.از خواب که بیدار می شوی کل ماجرای فردایت جلوی چشمانت می‌آید. ناگاه خودرا بیدار و هشیار می یابی.

در ظلمات شبانگاه ودر مقابل سفره ی سحری. با چشم هایی سرخ و خواب آلود، و در بین خواب و بیداری با بی میلی غذا را در دهان می گذاری. یازده ماه در ناز و نعمت و عشق و حال بوده ای اما از امروز یک ماه باید دلت را روزه سرا کنی. ناگاه بانگ اذان در گوش فلک دمیده می شود و همه ی و همه ی و همه ی اینبار آماده اند.

اذان راکه گفتند تمام روز آینده را اما با اندکی تخلص به یاد آوردم. اما به راستی که به یاد آوردنش تا کی بود مانند دیدن.صبح گراییده به ظهر ، از خواب بر می خیزم. تقریباً ساعت یازده ظهر است و من هیچ از روزه داری نمی‌دانم.

هنوز گویی زندگی ام زندگی روز های عادی است. دقیقه ها و ثانیه ها مثل همیشه به سرعت می دوند و میروند و همه ی همانی هستند که بودند و تا ساعت دیگر نخواهند بود. سکوت زیبایی بر همه ی جا حاکم است … بقیه انشا در ادامه این پست

در روز های رمضان عشق و حال های روزانه مانند خورشیدی تابان در بین تابستانی داغ و سوزان در گرم ترین حالت خود طلوع می کنند ودر تاریک ترین و نیمه جان ترین حالتشان در دم دم های شب غروب می کنند و بعد از نیم ساعت دوباره جانی دگر میگیرند و اینبار چون ماه میشوند.

حوصله ی آدم ها در ماه رمضان مثل ماه در اول رمضان از مو هم نازک تر است اما تا به وسط های رمضان می‌رسد بدن هم مثل روح عاشق روزه داری می شود و بازهم بعد ازآن شروع به خستگی می کنند تا … به راستی که روزه در ساعات اول بهشت است ولی در ساعات آخر کوه کندن است.

فقط در خانه با بیتابی از این اتاق تا آن اتاق می رفتم و نیرو ی عظیمی را از طرف یخچال و آشپز خانه و مخصوصا شیر آب احساس میکردم. آشپزخانه مانند آهنربایی روحم را دفع و جانم را جذب می‌کرد و من هم مانده بود در تناقضی عجیب. با چشمانی خسته و به قول بعضی ها صبحانه نخورده می‌نشینم پشت لپ‎تاپ تا مدتی از ابر آهنربای یخچال دور بمانم . تقریباً ساعت های ظهر بود.

هر کجا که صحبتی آغاز می شد، تمام نمی شد مگر این که وسطش از غذا و آب حرفی گفته شود. همه ی جا حتی در کلاس رشید هم ممکن بود حرف از غذا بیاید و من چون شیری گرسنه فقط صبر میکردم. زمان دیر دیر می گذشت. هر ثانیه گویی دو برابر ثانیه ی قبلش بود.صبح را جوری با لپتاپ و بازی و نرم افزار خودرا سرگرم کردم اما گویی فایده نداشت.

یاد باد دو ماه قبل که بعد از مدرسه تا بازی ها را از روی سیستم اجرا میکردیم می‌دیدیم نیم ساعت گذشته است و از درسمان هیچ چیز پیش نرفته است اما امروز که درس نیست هیچ انگیزه ای هم مثل قبل برای بازی کردن نیست. خلاصه ی کلام که بالاخره بعد از بازی و خواندن درس های زبان در دقیقه ی نود ، وقت کلاس زبان و دیدار رشید می‌رسد. ناگاه در این زمان بود

که یک چیزی مانند خوره به مغزم و جانم میزند و من در عین خامی و جوانی هوس میکنم که با دوچرخه بزنم تا کلاس زبان. با چشمانی سرخ و بدنی خیس و با سرعتی بین یک و صفر و کاملا غیر عقلانی. همان ده میلی لیتر آبی را هم که در بدنم مانده نصیب پوستم می شود.

هر لحضه سرعتم کمتر می شود. با چهره ای رنگ پریده و فروانسانی و رو به موت می‌شوم مضحکه ی پیکان هایی که رد میشوند و میروند و گویی فاصله هر لحظه دورتر می شود ودر این میان آدم هایی را میتوان دید که معلوم نیست روزه گرفته اند یا روزه آنها را گرفته است؟

گویی شیطان قبل از هر شخصی آفتاب را وسوسه کرده بود. پرتو جان زدای آفتاب مثل هر سال دیگر چشم دیدن نداشت. اما پس از مدتی رسیدم به عمارت الرشید. داخل شدم ، شاید نخستین نفراتی که مرا در آنجا دیدند یاد روز های بارانی بهار افتادند. تنم کاملا خیس بود.

با بدنی گرم و حالی گرسنه و تشنه پس از کمی گپ زدن های همیشگی در مورد بازی ها و کلاس های تابستانی و اینطور چیز ها بازهم رشید ما را مجنون کرد ودر کلاسش را برای ما باز کرد. کلاس رشید جهنمی آتشین و سوزان بود ، نه به خاطر گرمایش و بلکه بخاطر رشیدش و بخاطر درس هایش.

در کلاس رشید فقط یک ساعت اول است که زود می گذرد ولی صبر و حوصله ی ما مانند دریایی است دو در دو و از یک سرش می‌توانی طرف دیگرش را ببینی ودر کلاس رشید گویی این دریای کراندار وادار است جهانی را سیراب کند و بهمین دلیل است که نیم ساعت آخر کلاس رشید مانند یکسال می گذرد.

کلاس رشید با گرما و گرامر و گیر و گور هایش به پایان رسید. اما حالا که فکر می‌کنم زنده به کلاس رفتم و با حال موت داشتم از کلاس بیرون میزدم. هنوز هیچکس باور نکرده بود که واقعا از زندان رشید آزاد شده است و هیچکس باور نمی‌کند که تقریباً صد دقیقه در جوار رشید بوده است.

خیلی ها از کلاس فرار می کنند. هر وقت که رشید درباره ی تکالیف جلسه ی بعد می پرسد همه ی نفسی به نشان فراغت میکشند. اما امان از زمانی که رشید شاکی باشد.

به هرحال بازهم میرسیم به تکرار مسیر خانه تا کلاس اینبار گویی با انگیزه ی بالاتر و انرژی کمتری این مسیر را طی کنم و بهمین دلیل بود که وادار شدم میانبر بزنم و از یک مسیر آسان تر برسم به خانه. اما به خانه که می‌رسم مستقیم روی تخت خواب شیرجه می‌زنم و فقط چشمانم را می بندم. چشمانم سیاهی می‌رود حالم خراب است و مثل شیپورچی های آنجوری

چشمانم را بسته بودم. فقط فکر می‌کردم و همان ابزار فکر کردنم هم داشت کم کم غزل خداحافظی را میخواند. هر لحظه توانم نصف می شد. و زمان و به خصوص یک ربع مانده به اذان مانند یکسال می گذشت.

تا زمانی که ناگاه بانگ اذان همان طور که مرا ۱۸ ساعت قبل می راند اینبار مرا زنده کرد. و این پایانی بود ، پایانی بود برای ماموریتی سخت ولی آخرش خوشی بود تا سحری دیگر و چرخه ای دیگر ، از زندگی تا مرگ… یا به عبارت بهتر دیدن چهرۀ مرگ

چقدر این روز ها بد شده ایم … حال قدری فکر کنیم که چقدر امروز بی دروغ و بی غیبت و بدون دل شکستن زندگی کردیم!! چقدر توانستیم آنی باشیم که خدا خواسته است. چقدر آنی بودیم که امتی کل عمشان را آن گونه بودند؟ چقدر ستم است که یک روز را هم نمی‌توانی بدون دروغ و غیبت بگذرانی … چقدر! پس چرا روزه ی جسم اینقدر آسان تر از روزه ی روح است؟

انشا در مورد ماه رمضان شماره ۱۹

موضوع انشا: توصیف ماه رمضان برای پایه های بالای تحصیلی

ماه مبارک رمضان ماه روزه داری و بندگی خداوند است، شب های قدر که شب های نزول قرآن است در این ماه قرار دارد و همین موضوع اهمیت ماه مبارک رمضان را چند برابر کرده است.

روز ها و شب های این ماه عزیز از بهترین اوقات عمر انسان است که انسان باید قدر آن ها را بداند و نهایت استفاده را از این روز ها و شب ها ببرد.

در ماه مبارک رمضان درهای رحمت الهی گشوده می شود و هیچ بنده ای نیست که نا امید و دست خالی از درگاه الهی باز گردد. در واقع این ماه فرصتی است که ما از گناهانی که انجام داده ایم توبه کرده و راه درست را برای زندگی انتخاب کنیم.

روزه داری در روز های ماه رمضان باعث می شود تا درک بیش تری از شرایط دیگران داشته باشیم و در حد توان خود به کسانی که محتاج هستند کمک کنیم.

وظیفه ی هر مسلمانی است که در ماه رمضان علاوه بر روزه گرفتن، آداب آن را نیز یاد گرفته باشد و آن ها را رعایت کند، زیرا روزه داری تنها نخوردن و نیاشامیدن نیست بلکه تمام اعضای بدن فرد روزه دار باید روزه باشد.

برای مثال غیبت کردن، خبر چینی و دروغ چند نمونه از مواردی هستند که روزه را باطل می کنند و باید از انجام دادن آن ها بپرهیزیم.

همچین انجام دادن برخی از کار ها مثل صدقه دادن، دانش اندوزی، خواندن قرآن و صلوات فرستادن و اعتکاف و عبادت در این ماه بسیار سفارش شده است و ثواب بیش تری نسبت به ماه های دیگر سال دارد.

با وجود این که روزه گرفتن واجب است و بسیار سفارش شده اما اگر روزه گرفتن برای شخصی ضرر داشته باشد و یا آن شخص مریض باشد روزه بر او واجب نیست.

در ماه رمضان همه تلاش می کنیم تا از گناهان دوری کنیم و به خداوند نزدیک تر شویم، به فکر یک دیگر باشیم و به نیکی با هم رفتار کنیم.

انشا در مورد ماه رمضان شماره ۲۰

موضوع انشا: انشای تحقیقی درباره ماه رمضان

ماه رمضان یک برنامه آموزشی یک ماهه برای تغییر زندگی مسلمانان است. روزه گرفتن برای بزرگسالانی است که به سن تکلیف رسیده اند اما کودکان هم می‌تواند در کنار خانواده عبادت کنند و بر سر سفره سحر و افطار حاضر شوند تا از لذت معنوی آن بهره مند شوند. در طول این ماه، آنها به دعا و مغفرت از خدا می پردازند، شب و روز قرآن را تلاوت و تأمل می کنند، نماز شب را اقامه می کنند و در کلاسها و جلسات ویژه اسلامی شرکت می کنند. بسیاری از مومنان در ده شب آخر ماه رمضان در مساجد اعتکاف انجام می دهند و همه کارهای دنیوی را برای برقراری ارتباط نزدیک با خدا رها می کنند.

هدف از عبادات ماه رمضان این است که ارزش ها، معنویت، صبر و سخاوت را در مسلمانان ایجاد کند. مسلمانان این فرصت را دارند که در روابط خود با خدا عمیق‌تر کنند، روح خود را جستجو کنند و در امور دینی تمرکز کنند. علاوه بر این، ماه رمضان فصل سخاوتمندی ایثارگرانه است.

مسلمانان در این ماه به خاطر همه خطاها، گناهان و اشتباهاتی که مرتکب شده اند توبه می کنند. عبادات این ماه درخواست راهنمایی الهی برای جلوگیری از گناه است. ماه رمضان برای بالا بردن خویشتن داری و ایمان است. بیشتر و بیشتر وقت به کارهایی اختصاص می یابد که فرد را به خدا نزدیک می کند. این ماه همچنین زمانی است برای شادی همه مسلمانان، زیرا آنها انتظار دارند در این ماه با عبادات خود پاداش مضاعف بگیرند و گناهان سال گذشته آنها بخشوده شود.

ماه رمضان ماه بسیار مفیدی برای مسلمانان است، تشنگی و گرسنگی که در این ماه تجربه می‌کنند باعث همدردی با افرادی می‌شود که دچار تنگدستی و فقر هستند. در نتیجه مسلمانان در این ماه نسبت به فقرا خیرخواه هستند. همچنین ماه رمضان یادآوری کننده این است که انسان‌ هر چه دارند، از جمله زندگی متعلق به خداست.

صبر ویژگی دیگری است که در ماه رمضان از طریق روزه‌داری بدست می آید. وقتی فرد از پیش از سحر تا غروب روزه می‌گیرد، برای چند ساعت غذا و نوشیدنی و روابط زناشویی را ترک می‌کند، تمرین خویشتنداری و صبر می‌کند. مسلمانان باید با اراده قوی و صبور باشند تا در مقابل دشمنان خدا دچار تزلزل نشوند. خود کنترلی که افراد دارند هم بسیار مهم است زیرا باعث ایجاد رفتار خوب و گفتار مناسب می‌شود.

علاوه بر این، روزه داری برای سلامتی مفید است، به خصوص از دست دادن وزن اضافی و رعایت استفاده از مواد غذایی مناسب به بهبود شرایط بدن کمک می‌کند. ماه رمضان یک فرصت عالی برای بدن فراهم می‌کند تا از سموم عامل بیماری خلاص شود.

روزه داری در ماه رمضان این احساس را به وجود می‌آورد که خداوند بندگانش را تماشا می‌کند. در نتیجه قبل از هر کاری از خود می‌پرسند که آیا خدا این عمل را دوست دارد؟ آیا خدا از این عمل راضی است؟ پس مراقب اعمال خود هستند. طبق حدیثی از پیامبر، خداوند فرموده است: “روزه برای من است و من پاداش آن را می‌دهم.” خداوند روزه را از عبادات دیگر جدا می‌کند و می‌گوید: “روزه برای من است”، زیرا هیچکس نمی‌دانید شما روزه دارید یا نه، به جز خدا. سایر اعمال خیر و ثواب مثل صدقه دادن، نماز یا طواف را همه مردم تماشا می‌کنند و تفاوت روزه در این است.

منبع : دلبرانه ، ستاره ، پارس ناز ، baranenoor

بیشتر بخوانید : 

نقاشی ماه رمضان | ۷۰ نقاشی و رنگ آمیزی روزه و افطار رمضان

حلالیت | متن حلالیت و عکس نوشته حلالم کنید بری سفر و شب قدر

عکس سفره افطار | ۳۰ عکس زیبا و دلنشین از تزیین سفره افطاری ایرانی

تزیین زولبیا بامیه | ۳۵ ایده زیبا و ساده برای تزیین بامیه زولبیا و خرما افطار

تزیین نون و پنیر و سبزی | ۴۰ مدل تزیین نان و پنیر سفره افطار و سفره عقد

تزیین آش | ۷۰ مدل زیبای تزیین آش + آموزش چند روش ساده تزیین آش


ممکن است شما دوست داشته باشید
2 نظرات
  1. زری می گوید

    ممنون

    1. saeed می گوید

      امیدواریم مفید بوده باشه.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.