متن درباره مردانگی | اشعار و جملات خاص برای درک عمیق از مردانگی
مردانگی چیزی فراتر از ظاهر یا سنتهاست؛ یک ویژگی درونی که در شخصیت، رفتار و تعاملات انسانها نمود پیدا میکند. مردی واقعی نه تنها در برابر چالشها ایستادگی میکند، بلکه با شجاعت، صداقت و احترام به دیگران، جایگاه خود را در جامعه و در دل کسانی که با او در ارتباطند، پیدا میکند. مردانگی یعنی مسئولیتپذیری، فداکاری و توانایی درک عمق احساسات و همچنین احترام به دیگران. در این پست از دلبرانه تعدای شعر و متن درباره مردانگی برای کپشن و استوری برای شما آماده کرده ایم…
اشعار کوتاه و بلند درباره مردانگی
رفاقت کار هر خار و خَسی نیست
وفـا در فطرت هر نـاکسی نیست
صعــود از قلّــه مـردانــگی ها
عقـابـی را، امید از کَرکَسی نیست
تیغ را از رو ببستن نیست از مردانگی
بر سر مردم زدن باشد ره شاهانگی
زور داران ، ظالمان در پیشگاه ذوالجلال
جمله طاغوتند چو کوبند بر سر مردانگی
ای عجب! با نام دین، کار محارب می کنند!
نام خود بر دیگران ، این شد همه، مردانگی
کشتن و خون جوانان واژگونی آورد
پند گیرید ای ستم شاهان ! چرا دیوانگی؟
تیشه را بر ریشه ی خود می زنید ای نابکار!
پس ردای دین درآرید ، این بود مردانگی
بی سلاحان را نکوبید ای ردا داران دین!
گر دهید آنها سلامی، این بود مردانگی
غیر از این، نامردی خالص بوَد در نزد عقل
کشتن مردم حرام است، این بود مردانگی
عشق،خیالی بیش نیست
مردی بهسیبیلو ریشنیست
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُرد
ﻭﻗﺘﯽ تیغ رفت زیر ابروهای پسرا
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ نگاه به ناموس مردم شد زرنگ بازی
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻮﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﺑــﻮﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ با ﭘﻮﻝ ﺑﺎﺑﺎ ﭘُﺰ ﺩﺍﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺍﻟَﮑﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺴﺘﻦُ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌــــــــــﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﯼ ﺣﺮﻓﺖ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻧــــــﺸﻪ
سلامتی همه مردای واقعی
افسوس ز مردان قدیمی خبری نیست
در کوچه مردی و وفا رهگذری نیستافسوس مروت شده افسانه صد افسوس
از دوستی و دوست پرستی اثری نیستنی حرف مرام است و نی خوی مدارا
ای داد دگرلاتی و لوتی هنری نیستاف بر تو فلک ذات تو نامردی و جور است
پایان ؛ که ز مردانه گری ها خبری نیست
مردی کنار پنجره تنها نشسته است
مردی که بخش اعظم قلبش شکسته است
مردی که روح زخمی او درد می کند
مردی که تار وپود وی از هم گسسته است
کپشن درباره مردانگی برای
چیزی درون سینه او می خورد ترک
سنگی میان تنگ بلورش نشسته است
مردم در انتظار نوای نی اند و مرد
حتی نفس نمی کشد از بس که خسته است
با احتیاط می کند از زندگی عبور
مردی که مرگ بر سر او شرط بسته است
پیچیده بوی دوست در آن سوی پنجره
نفرین به هرچه پنجره وقتی که بسته است
مردی و مردانگی گم گشته است
منت از نامرد می باید کشید
تا طبیبانند اسیر سیم و زر
تا قیامت درد می باید کشید
بهر بودن تیغ بران جفا
بر رخ هر فرد می باید کشید
بر سر نعش عدالت پیشگان
هر نفس را سرد می باید کشید
این چه رسمی باشد اندر روزگار
کز طبیبان درد می باید کشید
ای فروتن رنگ رخساره دگر
جای گلگون، زرد می باید کشید
مردی ز شهرِ هرگزم از روزگارِ هیچ
جان از نتاجِ هرگز و تن از تبارِ هیچ
از شهر بیکرانهی هرگز رسیدهام
تا رخت خویش باز کنم در دیارِ هیچ
مردی نه به قُوَّت است و شمشیر زنی
آن است که جوری که توانی نکنی
مردی آن نیست که بر باد دهی بنیادی
مردی آن است که بر جای نهی آبادی
شما که زیبائید تا مردان
زیبایی را بستایند
و هر مردی که به راهی می شتابد
جادویی لبخندی از شماست
و هر مرد در آزادگی خویش
به زنجیر زرین عشقی ست پای بست
عشق تان را به ما دهید
شما که عشق تان زندگی ست!
و خشم تان را به دشمنان ما
شما که خشم تان مرگ است
به مردی رو در آن دینی که هستی
که نامردیست در دین بتپرستی
گر به دولت برسی مست نگردی ، مردی
گر به ذلت برسی پست نگردی ، مردی
اهل عالم همه بازیچه ی دست هوساند
گر تو بازیچه ی این دست نگردی ، مردی
رسم مردانگی به داد زدن نیست
کسانی که مردانه وار زندگی میکنن
مردانگیشون از رفتارشون مشخصه نه از داد زدنشون
متن طولانی در مورد مردانگی
مرد سرزمین من
من ازتمام مردانگی تو
فقط یک حس را میخواهم
همان حسی که وقتی مرا درکوچه و خیابان می بینی، به تو می گوید:
سرپایین بینداز چشم فرو ببند
مرا ازین حسّ زیبایت محروم نکن
مرد باش
بگذر بی نگاه
مردانگی ات را
با غرور بی اندازه ات به دختری که عاشق توست
ثابت نکن
مردانگی را
زمانی میتوانی نشان دهی که دختری
با تمام تنهایی اش به تو تکیه کرده
و با تکیه به غرور تو
به قدرت تو
در این دنیای پر از نامردی
قدم بر میدارد
جوانمردان راحتِ خلق اند
نه وحشتِ خلقایشان را صحبت با خدای است از خلق
و از خدای به خلق نگرندصحبت
با آن دار که باطن و ظاهر
به صحبتِ او روشن شود
در تنور مردانگی سردی مکن
در مقام عشق نامردی مکن
لاف مردی میزنی، مردانه باش
در سرای دوستی افسانه باش
ماندن
مرد می خواهد
پشتِ کسی که آمده ای و اهلی اش کرده ای را دم به دقیقه خالی نکردن
مرد می خواهد
مردانگی به منطقی بودن نیست
عشق و عاشقی کردن
مرد می خواهد
احساس امنیت مرد می خواهد
شانه شدن برای دلتنگی های زنی که دوستت دارد
مرد می خواهد
از مرد بودن تا مردانگی فاصله هاست. خیلی ها مرد هستند اما بویی از مردانگی نبرده اند
تکیه گاه یک زن غیرت یک مرد است، مردانگی یک مرد است. یک مرد صرفاً جهت اینکه یک مرد است، نمی تواند تکیه گاه خوبی برای زن باشد
مردانگی یعنی تکیهگاه بودن، مسئولیتپذیری، شجاعت، وفاداری و مهربانی
مردانگی صرفاً قدرت بدنی نیست، بلکه قدرت روح و اراده است
متن کوتاه درباره مردونگی
مرد باش، نه فقط با جسمت، با نگاهت، با احساست، با آغوشت
مردانگی یعنی محافظت از کسانی که دوستشان داری
مردانگی ستونی است که آسمان زندگی را بر دوش میکشد
مردانگی شمشیر برندهای است که در دست انسان شریف، عدالت را برقرار میکند
مردانگی شبیه به ماشین گران قیمت و حساب بانکی قوی نیست، مردانگی دسته پینه بستهای است که در روز به سختی کار کرده و به وقت شب، نوازشگر و مهربان است
مرد بودن تنها به جسم و ظاهر مربوط نیست، بلکه به آن است که فرد چگونه در موقعیتهای زندگی تصمیم میگیرد و رفتار میکند
همانطور که هر نری مرد نیست، «مردی» و «مردانگی» هم هیچ ربطی به هم ندارند. گول شباهت ظاهری کلمات را نخورید
مردی و مردونگی خصلت انسانهای بزرگ است و بدون آنها انسانیت رنگ و جلوه خود را از دست خواهد داد