دوبیتی ولادت حضرت علی ،گلچینی از بهترین دوبیتی میلاد و مدح حضرت علی

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم مطلبی شامل ۱۱۰ دوبیتی ولادت حضرت علی به مناسبت ۱۳ رجب و روز پدر خدمت شما ارائه نماییم.

با توجه به فرا رسیدن ایام مبارک روز پدر و مرد ؛ شاید شما هم بخواهید این روز را به کسی تبریک بگویید یا اینکه در فضای مجازی مطلب منتشر کنید.

اگر دنبال دوبیتی ولادت حضرت علی زیبا هستید تا انتهای این پست با ما همراه باشید … امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

اشعار کوتاه درباره ولادت حضرت علی (ع)

بسم الله الرحمن الرحیم 

دوبیتی ولادت حضرت علی (۱)

بر مولود کعبه از دل و جان صلوات

تقدیم به ارواح شهیدان صلوات

میلاد امیر مومنان آمده است

بفرست بر آن گوهر تابان صلوات

دایم ز ولایت علی خواهم گفت

چون روح قدس ناد علی خواهم گفت

تا روح شود غمی که بر جان منست

کل هم و غم سینجلی خواهم گفت

گفتم ز چه کعبه را به عالم شرف است

وان خانه مطاف اهل دل صف به صف است

گفتا که گهر مایۀ ارج صدف است

این عاصمه زادگاه میر نجف است

میدان بلاغت است دیوان علی

کس چون بنهد قدم به میدان علی

هر نکته که بوی عشق می آید از آن

یا زان محمد است یا زان علی

تاراج دل به تیـــــغ دو ابروی دلبر است

مستی قلب عاشقم از جام کوثر است

بر سر در بهشت خدا حک شده چنین

بختش بلند هر که گرفتار حیدر است

تا حب علی و آل او یافته ایم

کام دل خویش مو به مو یافته ایم

وز دوستی علی و اولاد علی است

در هر دو جهان گر آبرو یافته ایم

دوبیتی ولادت حضرت علی (۲)

از کعبه ی حق بانگ جلی می آید

آوای خوش لم یزلی می آید

بشنو که سروش وحی حق می گوید

آغوش گشاییدعلی می آید

بیشتر بخوانید >> اشعار ولادت حضرت علی

برخیز که قدسیان جوابت بدهند

وز کوثر معرفت جوابت بدهند

چون ماه رجب باشد و اعیاد علی

این روز دعای مستجابت بدهند

هر کس که شود داخل حصن حیدر

ایمن بود از عذاب روز محشر

جز مهر علی و آل چیزی نبود

سرمایه ی طوبا و بهشت و کوثر

ناگهان یک صبح زیبا آسمان گل کرده بود

خاک تا هفت آسمان، بغض تغزل کرده بود

حتم دارم در شب میلادت، ای غوغاترین!

حضرت حق نیز در کارش تأمل کرده بود

هر فرشته، تا بیایی، ای معمایی ترین!

بال های خویش را دست توسل کرده بود

دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت

جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت

هنگام نهادن قدم بر سر خاک

دیوار حرم به احترام تو شکافت

حجت حق، از حریم حق، به امر حق عیان شد

روشن از نور رخش، ارض و سما، کون و مکان شد

خانه زاد حق ولادت یافت اندر خانه ی حق

حق به مرکز جا گرفت، باطل گریزان از میان شد

دوبیتی ولادت حضرت علی (۱۰)

ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است

جان من، جانان من، روح و روان من علی لست

تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی

شکر لله حاصل عمر گران من علی است

زد عشق تو خیمه در دل ما

حل شد زتو جمله مشکل ما

با مهر علی و آل بسرشت

از روز ازل خدا دل ما

یارب این ماه کدامین مه و امشب چه شب است

که فلک غرق نشاط است، زمین در طربست

شد مگر چشم مه امشب به جمالی روشن

کاین چنین خرم و تابنده و پر خنده لبست

آری از منظره ماه و کواکب پیداست

که شب سیزده ماه شریف رجب است

من از ازل به مهر علی خو گرفته‌ام

درس خداشناسی و نیرو گرفته‌ام

ار مرشد طریقت خود شاه لافتی

خوی محبت از کرم او گرفته‌ام

چون نامه اعمال مرا پیچیدند

بردند و به میزان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود ولی

ما را به محبت علی بخشیدند

نازد به خودش خدا که حیدر دارد

دریای فضائلی مطهر دارد

همتای علی نخواهد آمد والله

صد با اگر کعبه ترک بردارد

سر چشمه عشق با علی(ع) آمده است

گل کرده بهشت تا علی(ع) آمده است

شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)

کز کعبه صدای یا علی(ع) آمده است

دوبیتی ولادت حضرت علی (۷)

از « عین » علی عیون ما بینا شد

وز « لام » علی لسان ما گویا شد

در « یای » علی نور خدا را دیدیم

زان نور محمد و علی پیدا شد

امروز به جهان ، نوری دگر ظاهر شد

از عرش به کعبه دل ، مولا ظاهر شد

ملائک دم به دم باذکر صلوات

نوری زنور اعلی ، علی ظاهر شد

با میلاد علی ، ولایت آغاز شد

در بیداد جهان، عدالت آغاز شد

جانا برخیز و بنگر به دو جهان

به یمن ولایت، سعادت آغاز شد

ای شاه ولایت ، علی جان بیا

ای ساقی کوثر ، علی جان بیا

همه منتظر ، پای بنه

ای حیدر کرار، علی جان بیا

ذوالفقار در نیام، خسته

درب خیبر در مدینه ، بسته

یتیمان درمانده و خسته

درب رحمت به زمین ، بسته

به روز ولادت مولا ، ملائک یا علی گفتند

زمین و خلایق لبیک یا علی گفتند

کو و دشت و بحر به یمن ولادت او

همصدا با کل آفرینش ، یا علی گفتند

دوبیتی ولادت حضرت علی (۳)

بیشتر بخوانید >> عکس پروفایل اسم علی

همه منتظرند تا یار آید

به کعبه آن کودک دلدار آید

شیر خدا بر زمین آید

خدا هم گوید که جانان آید

کویر تفتیده و تشنه

مظلوم ز بیداد، خسته

یتیم در کوچه تشسته

ملائک به کعبه دخیل بسته

با میلاد علی ، دل آرام گیرد

ز رحمت خدا، ابر باران گیرد

به کعبه می آید آن شیر خدا

عدالت در خلایق ، سامان گیرد

آسمانها، نور ببارید که علی می آید

زمین ، سبزه بیارید که علی می آید

ای کوه های خمیده، استواری مشق کنید

علی شاه ولایت می آید

یا رب بگشا زبان دل را

تا گویم من ، کلام دل را

چه گویم زعلی مولا

خود گوید به زبان حال دل را

جن و انس وکل خلایق ، گویند یا علی مدد

کوه و دشت و دریا جملگی ، گویندیا علی مدد

ای مدد رسان آفرینش ، ای ساقی کوثر

بهریاری دین ، خداهم گوید یاعلی مدد

امروز همه در انتظارند ، یا علی مدد

ملائک به کعبه دخیلند ، یاعلی مدد

یتیمان تاریخ بااشک و کاسه شیر

عشق و مهر و وفامنتظر،یاعلی مدد

تا پیشه شان شاعر آیینی شد

حال دل شان همین که می بینی شد

گفتند علی خداست گفتیم که نه!

این کفر چقدر کفر شیرینی شد

دوبیتی ولادت حضرت علی (۴)

مقصود من از بیان هر عرض تویی

دنیا همه مستحبّی و فرض تویی

خواندیم به سوره ای یقول الإنسان

انسان اذا زلزلت الأرض تویی

آن روز که کوهها همگی درتابند

آن روز که نقشه ها همه بر آبند

عشاق حسین (ع)بی خیال دنیا

بر روی پر حضرت حیدر(ع) خوابند

جنات اگرگل است،دشت است علی

طوفان زده رابگو که کشتی است علی

درپیش خدا نشد ندارد حرفش

توحاجت خود بگو که مشتی ست علی

صبا گر بگذری بر کوی یارم
بگو با دلبرم، زیبا نگارم
به جون هر چی عشقه توی دنیا
گلِ عشقی به جز حیدر ندارم

چشم همه تشنه ی آن روی توست
شیعه خمارِ خم ابروی توست
باد صبا چون که رسید از نجف
آن چه مشامم برسد بوی توست

عشق تو شد چون به دلم منجلی
بر همه گفتم نه و بر تو بلی
چون نفسی می کشم از سینه ام
هر نفسم نام تو گوید علی

حکایت تاب زلفان علی است
جهان مدهوش مژگان علی است
تو می دانی که عشق و عاشقی چیست؟
هدف از عشق چشمان علی است

من وارث آیین نبی الله ام
من شیر خدایم و وصلی الله ام
در بدر و حنین دیده ای رزمِ مرا
من حیدرم و علی ولی الله ام

امشب که سری خراب دارم
در سینه طلای ناب دارم
مستانه غزل خوان شده ام من
دل در ید بوتراب دارم

دوبیتی ولادت حضرت علی (۵)

دل من حرف خود را با علی(ع) گفت
دوباره جان گرفتش تا علی(ع) گفت
گمانم امشب از شوقِ ولایت
خداوند جلی هم یا علی(ع) گفت

در عرش و سماء نام علی(ع) تک شده است
در حلقه ی عاشقان چکامک شده است
دیده شب معراج دو چشمان نبی
بر بال فرشتگان علی(ع) حک شده است

ای عاشق خسته دان که مرهم آمد
بر سینه‌ی عقده‌دار تو دم آمد
آن یار که در قرب خدا جایش بود
با هیبت آدمی به عالم آمد

دل عاشق عشقِ بی‌عدد خواهد شد
آن عشق علی و تا ابد خواهد شد
در روز قیامت که شکافد دل‌ها
در دل که علی نبود ردّ خواهد شد

از پرده چو روی دلبرم ظاهر شد
معشوق به پیشِ چشمِ دل نادر شد
ای دل تو بدان مجوزِ عشق و جنون
با عشق محمّد و علی صادر شد

کعبه ام من حرم ایزد منان به کفم
من از این منسب والا همه دم در شعفم
کعبه ام، لیک خودم عاشق شهر نجفم
چون علی گوهر من بود من او را صدفم
حاجیان کوی من و من که به کوی علی ام
سرخوشم چون که خودم حاجی روی علی ام

ای شاه نجف فدای لطف و کرمت

جانم به فدای چارگوش حرمت

کی می شود از لطف بگویی یک بار

بعد از نجفم کربوبلا می برمت

امروز گلی شگفته در عالم شد

کز مقدم پاک او جنان خرم شد

در پیش علی دم از مسیحا کم زن

عیسی زدم علی مسیحا دم شد

مهر تو سرشته حق در آب و گل من

جا کرده چو جان در آب و گل من

از مهر علی و مهر اولاد علی

محصول دو عالم من و حاصل من

دوبیتی ولادت حضرت علی (۶)

 

در مخزن لایموت دردانه علی است

در کون و مکان امیر فرزانه علی است

در کعبه ظهور کرد تا بر همه کس

معلوم شود که صاحب خانه علی است

ای حیدر شهسوار وقت مدد است

ای زبده ی هشت و چار وقت مدد است

من عاجزم از جهان و دشمن بسیار

ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است

مولایه ما نمونه دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر میکنم
این خانه بی دلیل ترک بر نداشته است

نام علی در دل من مُنجَلیست

نماز بی حُب علی مَعطلیست

دل نگرانِ مَحشرم نیستم

رمزِ ورودم به بهشت یاعلیست

شب ، هست ز گیسوی علی میگیرد
خورشید رخ از روی علی میگیرد
از بس که زدم سنگ علی بر سینه
سنگ لحدم بوی علی میگیرد

یا رب بحق ناد علیاَ – سینجلی

یا رب بحق شاه نجف مرتضی علی

افتادگان وادی غم را بگیر دست

یا مصطفی محمد و یا مرتضی علی

هـرگز فــریب حــیلۀ مردم نمیخورم

من در بهشت عشق تو گندم نمیخورم

دانشجوی جنونم و استاد من عــلیست

من پای بحث عشق عــلی جُم نمیخورم

اگــر گـیــری وضـو بـا آب زمــزم

اگــر سجـاده گـردد عـرش اعظـم

اگــر گـویـی اذان بـر بـام افـلـاک

اگــر از تکـبیر گردد سینه ات چاک

اگــر ضرب المـثل گردد خضوعت

مــبــادا بــر نـمـاز خــود بـنــازی

عـــلـی را گــر نـداری بی نمـازی

صد  قافله  از  پوریا  ، محو  مرام  مرتضاست

یک آسمان سیمرغ و زاغ ، بالای بام مرتضاست

رستم که خود افسانه ایران و توران گشته است

خدمت  گزار  مرکب  تحت  لگام  مرتضاست

چاه  را با خود مبر ، ای مرد  تنهای زمین

بعد تو چونان که رفت ، مردانگی از اهل دین

هر زمان من هم دلم،حال و هوای گریه داشت

می کنم گریه به نامت یا امیرالمونین

اگر  بر  شاخه ی  گریه  نشستی

بیا  بی  بال  و  پر  ها  ر ا صدا کن

هر آنجایی که اشک بر دیده ات بود

تو  را  مولا  کمی  هم  یاد  ما کن

همان هایی که یوم بدر ،ماهند

ولی  در نهـروان ها بی وفایند

الا ای مسلمین صد آه و افسوس

علی رفت و علیمردان کجایند؟

جز مرتضی ، از درد دین ، کس بر در یاهو نزد

سر بر سرای اهل فقر ، مرد و زنی ، با او نزد

وقتی یگانه مظهر دریای عدل ، شد سوی رود

در کشتی ایتام شهر ، دیگر کسی پارو نزد

جهان به خاک عبای علی نمی ارزد

سما به فرش عزای علی نمی ارزد

تمام جنت و فردوس مقابل نفسی

میان صحن و سرای علی نمی ارزد

ای نقطه بای اول بسم الله

تک جلوه گر حقیقت بسم الله

این گردن و این تیغ دو دم ناقابل

یا حضرت مرتضی علی بسم الله

الا ای هم نشین درد شبها

برای هر یتیم کوفه بابا

مرو از پیش من در این شب قدر

یتیمت پشت درها مانده تنها

گرفته یا علی لبهای ما را

ندارد هیچ کس مولای ما را

اگر می شد غزل می گفتم اما

»دوبیتی» بسته دست و پای ما را

دوبیتی ولادت حضرت علی (۹)

من آوای جلی را دوست دارم

دعای «ینجلی »را دوست دارم

«دوبیتی» جا ندارد تا بگویم …

چقدر آقا علی را دوست دارم

حقا که حقیقتا علی حق باشد

حق است علی ز حق که بر حق باشد

دیدیم خطی به دفتر لم یزلی

حق با علی و علی مع الحق باشد

به دوزخ جنب و جوشش راببیند

شعوروعقل وهوشش راببیند

عدوی مرتضی وجنت حق

مگرکه پشت گوشش راببیند

میلاد مرتضی اسدالله حیدر است
جشن ولادت علی(ع) آن میر صفدر است
زوجی برای فاطمه حق آفریده است
این زادروز همسر زهرای اطهر است

تا که بر لب نامت ای زیباترین، می آورم
آسمان ها را تو گویی بر زمین می آورم
تو طلوع آفتابی، من اذان مغربم
زیر لب نام امیرالمؤمنین می آورم

دلم شده غرق سرور و شعف
کعبه شده بهر علی یک صدف
مرغ دلم رها شده به سوی
ایوان باصفای شاه نجف

شاهی که وصی بود و ولی بود، علی بود

سلطان سخا و کرم و جود، علی بود

آن شیر دلاور که زبهر طمع نفس

در خوان جهان پنجه نیالود، علی بود

آسمان ریزه خور دست علیست

کهکشان یکسره پابست علیست

کوثرم جرعه ای از زمزم اوست

دم من بازدمم از دم اوست

بر بلندای فلک ذکر ملائک یا علی

هر که گوید یا علی در روز محشر با علی

ای مسیحی، ای یهودی ، ای مسلمان ، ای فلان

رکن کعبه چلچراغ مسجد الاقصی علی

ملائک بر علی تصمیم کرده

در خیبر به او تعظیم کرده

بیاموز از علی درس مروت

به قاتل چون که او تکریم کرده

علی عشق خدا وانبیا بود

علی فرمانروای اتقیا بود

علی نوری که عالم تاب گردید

ز سیمایش خجل مهتاب گردید

دوبیتی ولادت حضرت علی (۸)

علی بخشایش هر دو جهان است

علی آرامش روح و روان است

علی شادی فزای مردمان است

علی آری امیر مومنان است

در گوشه کتاب تو بنوشته دست حق

بود و نبود عالم و تقدر نه طبق

گردید کعبه ، کعبه ی آمال عارفان

پر زد چو نور طلعت رویت در آن شفق

اگر خواهی که تا دانی علی کیست

علی با اذن حق مولای هستی است

مسلّم در نهاد آفرینش

خدا را خانه زادی جز علی نیست

انسان تمام و جوهر پاک علیست

گلواژه گلشن نُه افلاک علیست

بر تارک آفرینش از کون و مکان

مقصود خدا ز شرح لولاک علیست

حق بشارت داده امشب ، زاده بنت الاسد را

خوانده اشهد ، رانده بر لب ، قل هو الله احد را

گل بیارید و بریزید بر قدوم عشق حیدر

آورده آیات ناب و نیک الله الصمد را

از عین علی دیده ما بینا شد

از لام علی لوای دین برپا شد

با یای یداللهی آن سر وجود

منشور سعادت بشر امضا شد

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند

بردند و به میدان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود ولی

ما را به محبت علی بخشیدند

ورد لبها ذکر ونام یا امیرالمونین است

وارث پیغمبر است و حافظ دین مبین است

هرزمان اندوه بر من زیادت می کند

بر لب و جان و دلم نام امیرالمونین است

روی زیبایش درخشد همچو ماه

می کند خیل ملائک او را نگاه

در صف محشر امیر المونین

می دهد بر شیعیان خود پناه

سیزده ماه رجب آمد به دنیا مرتضی

مژده ای اهل ولا ، او هست وصی مصطفی

بهر زهرا همسر و باب حسین و حسن است

فاتح خیبر، شفیع مومنین روز جزا

از مدح و جلالت علی خدا می گوید

از صبر و شجاعت علی خدا میگوید

کرار خیبر و خط شکن بدر واحد

هر لحظه ی عمر خود ذکر خدا میگوید

مصراع نخست: من شدم غلام حیدر

در مصرع بعد هم شدم غلام حیدر

اصلا به که چه من شدم غلام حیدر

شعر خودم است من شدم غلام حیدر

در ماه رجب نور خدا می تابد

از روی علی نور خدا میتابد

در خانه حق حقیقتی شد نهان

پرورده ی دست حق علی می آید

چون علی را به کعبه مادر زاد

بهر تعظیم حق به سجده افتاد

سر چو از سجده آن پسر برداشت

وحده لا شریک بر لب داشت

ای دل به علی نگر خدا را بشناس
وز روی علی رمز ولا را بشناس
خواهی که مقام عشق را بشناسی
برخیز و علی مرتضی را بشناس

به جمال تو قمر مبهوت است

به دعای تو سحر مبهوت است

به کمال تو پدر مبهوت است

به تو و اوج کمالت صلوات

ای رخت آینۀ مصطفوی

در تن پاک تو روح علوی

صفت و خلق و خصالت نبوی

به تو و خلق و خصالت صلوات

حقا که علی ولی مطلق باشد
حق با علی و علی مع الحق باشد
انکار ولایت شهنشاه نجف
کفر است چه کفر،کفر مطلق باشد

گمان کردم که دین ،صوم وصلات است

جهاد و خمس و حج و است و زکات است

ولی بشنیدم از روشن ضمیری

که مهر دوست اسباب نجات است

شنیدم هاتفی مستانه میگفت:

اگر آتش به زیر پوست داری

نسوزی گر علی را دوست داری

اگر حب علی در سینه ات نیست

بسوزی گر هزاران پوست داری

 

به بام کعبه بانگ یا علی بود

امام بت شکن مولا علی بود

همان بت هم که یک روزی خدا بود

دلش خوش بود یکجا با علی بود


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.