متن شهادت امام موسی کاظم | گزیده اشعار و جملات تسلیت شهادت موسی بن جعفر

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم مطلبی شامل چندین متن شهادت امام موسی کاظم غمگین و زیبا را درج نماییم.

اگر شما هم قصد دارید این مناسبت و ایام را به کسی تسلیت بگویید یا در فضای مجازی مطلبی به این خاطر منتشر کنید.

به یک متن شهادت امام موسی کاظم یا شعر با این محتوا نیاز دارید که ما در اینجا برای شما عزیزان جمع آوری کرده ایم.

امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد … با ما همراه باشید…

متن شهادت امام موسی کاظم | گزیده اشعار و جملات تسلیت شهادت موسی بن جعفر

متن شهادت امام موسی کاظم

کی میام به کاظمین

تا کنم شیون و شین

بعد از اون یه سر برم

سر تربت حسین

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

امام کاظم(ع):

بدانید که بهاى تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.

شهادت مظلومانه ی هفتمین مولای غریب شیعیان تسلیت باد.

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

چهار چوب نگاهت به چهار دیواری

اگر چه روز نداری، همیشه بیداری

مکیده است توان تو را لب زنجیر

برای دادن جان، جان من توان داری؟

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

از جهان رفته با قلب خسته

نزد زهرای پهلو شکسته

راحت از جور و زنجیر کین شد

خاک غم بر سر مسلمین شد

✶◍✶◍✶

امشب شب عزای امام عالمین است

دل را هوای قبر غریب کاظمین است

باب الحوائج امشب حاجت روا گردیده

مهدی به یاد جدش، صاحب عزا گردیده

آجرک الله یا بقیه الله

✶◍✶◍✶

سخنی گهربار از هفتمین امام همام و نهمین معصوم مظلوم:

کم گویى ، حکمت بزرگى است، بر شما باد به خموشى

که شیوه اى نیکو و سبک بار و سبب تخفیف گناه است.

شهادتش تسلیت و تعزیت باد

✶◍✶◍✶

امام کاظم(ع):

هر که خشم خود را از مردم باز دارد،

خداوند عذاب روز قیامت را از او باز می دارد.

✶◍✶◍✶

ای بنای حرم عدل و امان را بانی

وی ز رخسار تو آفاقْ همه نورانی

که گمان داشت که با آن همه تشریف و جلال

یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی؟

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

کن روان اشک غم ای شیعه به دامان امروز

تسلیت ده به شهنشاه خراسان امروز

کشته شد موسی بن جعفر ز جفای هارون

زیر زنجیر بلا، گوشه ی زندان امروز

✶◍✶◍✶

کسی که روح الامین است طایر حرمش

هجوم حادثه بر هم زد آشیانش را

به حبس و بند و شهادت اگر چه راضی شد

به جان خرید بلاهای شیعیانش را . . .

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

پشت غزل شکست و قلم شد عصای او

هرجا که رفت، رفت قلم پا به پای او

شاعر «سکوت ـ ضجّه» زد و خُرد شد، ولی

نشنیده مانْد مثل همیشه صدای او

شهادت امام موسی کاظم تسلیت

✶◍✶◍✶

تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

درجوارحرم عشق همه خاک شویم

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت

✶◍✶◍✶

یا حضرت معصومه، ای یادگار زهرا

بزم عزا به پا کن امشب برای بابا

ای شیعیان بیارید عطر و گلاب و قرآن

موسی بن جعفر آزاد، گردد ز کنج زندان

شهادت غریبانه ی امام کاظم(ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
تفاوتی نکند صبح و شام در چشمم
ز دست دشمن خود دائما در آزارم

✶◍✶◍✶

وارث غربت حسین
بى تو هستم به شور و شین

قبله ى قلب من کجاست
حرم عشق کاظمین

✶◍✶◍✶

مهدى بیا از گوشه ى زندان نظر کن

با دیده گریان عیادت از پدر کن

برگو به زهرا مادرت سرت سلامت

دیدار موسى و تو در روز قیامت

✶◍✶◍✶

در کنج سیه چال بلا غرق دعایی

جان از غم مادر دهی و سوى خدایی

عمرت شده طى گوشه ى زندان و به غربت

عالم شده مبهوت تو از این همه محنت

✶◍✶◍✶

در عزایت شده، فاطمه نوحه گر

بر دل دخترت، رفتنت زد شرر

فداى تو، که زندگى ات پر بلاست

آخر سر، گریه کنِ تو امام رضاست

✶◍✶◍✶

اى که در ماتمت، دل پر از غم شده

قامت آسمان، از غمت خم شده

بخوان نماز، که خود دل از وضو برفت

که حلقه ‏ها، بر تن پاکت فرو برفت

✶◍✶◍✶

امشب رضا ز سوز جگر گریه می کند

مانند سیل ز ابر بصر گریه می کند

تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم

از داغ جانگداز پدر گریه مى ‏کند

✶◍✶◍✶

اى بر همه خلق مقتدا ادرکنى

اى روح و روان مرتضى ادرکنى

اى موسى کاظم اى امام محبوس

اى یوسف آل مصطفى ادرکنى

✶◍✶◍✶

هر گه که نسیم از ره بغداد آید

ما را ز حدیث عشق و خون‏یادآید

اى گل که به گردن تو غل افکندند

از صبر تو زنجیر به فریاد آید

✶◍✶◍✶

آنچنان ز هر ستم انداخت مرا

که اجل ره سپر باغ جنان ساخت مرا

عجبى نیست اگر وقت عیادت پسرم

دید با این تن کاهیده و نشناخت مرا

✶◍✶◍✶

می خواستند داغ تو را شعله ور کنند
وقتی که سوختی همه را با خبر کنند
می خواستند دفن شوی زیر خاکها
تا زنده زنده از سر خاکت گذر کنند
می خواستند شام غریبان بپا کنند
تا بچه های فاطمه را در به در کنند
از ناسزا بگو که چه آورده بر سرت
می خواستند باز تو را خونجگر کنند
زنجیر دست شما بسته باشد و
مثل مدینه فاطمه ات را سپر کنند
قوم یهود را به مصافت کشیده اند
تا تازیانه ها به مراتب اثر کنند
حالا بیا بگو که ملائک یکی یکی
فکری برای این تن بی پال و پر کنند
این اشک ها مسافر یک جسم بی سرند
وقتش رسیده است به آنجا سفر کنند

✶◍✶◍✶

دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت
از بال من شکسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم که تازه بود
با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت
بد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت
راضی نشد به بالش سختی که داشتم
زنجیرهای زیر سرم را کشید و رفت
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بود
با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت
روزم لگد نخورده به آخر نمی رسید
با درد بود اگر شب و روزم رسید و رفت
دیروز صبح با نوک شلاق پا شدم
پلکم به زخم رو زد و در خون طپید و رفت
از چند جا ضریح تنم متصل نبود
پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت
تابوت از شکستگی ام کار می گرفت
گاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت

✶◍✶◍✶

مثل یک تکه عبا روی زمین است تنش

آن قدر حال ندارد که نیفتد بدنش

جا به جا گر نشود سلسه بد می چسبد

آن چنانی که محال است دگر وا شدنش

نفسش وقت مناجات چه اعجازی داشت

زن بدکاره به یک باره عوض شد سخنش

آه مانند گلیمی چقدر پا خورده

بی سبب نیست اگر پاره شده پیرهنش

از کلیم اللهی حضرت ما کم نشود

گر چه هر دفعه بیاید بزند بر دهنش

به رگ غیرت این مرد فقط دست مزن

بعد از آن هر چه که خواهی بزنی اش، بزنش

بستنش نیز برایش به خدا فایده داشت

مدد سلسله ها بود نمی ریختنش

با چنین وضع کفن کردن او پس سخت است

آه آه از پسرش آه به وقت کفنش

✶◍✶◍✶

ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
دست خالی نروند از در احسان کریم

حاجت خواسته را چند برابر داده است
طیب الله به این لطف دو چندان کریم

کاظمینی نشدیم و دلمان هم پر بود
بار بستیم به سوی شاه خراسان کریم

بی نیاز از همه ام تا که رضا را دارم
به قسم های خداوند به قرآن کریم

طلب رزق نکردیم ز دربار کسی
نان هر سفره حرام است مگر نان کریم

هر کسی وقت مناجات ضریحی دارد
دست ما هم رسیده است به دامان کریم

نا امیدم مکنید از کرمش فرض کنید
باز بدکاره ای امشب شده مهمان کریم

سپر درد و بلایش نشدیم و دیدیم
سپر درد و بلای همه شد جان کریم

ظاهرش فقر ولی باطن او عین غنا
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم

✶◍✶◍✶

آه هر چند غل جامعه بر پیکر داشت
بر تنش باغ گل لاله و نیلوفر داشت

مثل گودال دچار کمی جا شده بود
فرقش این بود فقط سایه ی بالا سر داشت

زحمت چکمه ی سنگین کسی را نکشید
یعنی پامال نشد تا نفس آخر داشت

لطف زنجیر همین بود که عریان نشود
هرچه هم بود ولی پیرهنی در بر داشت

دختری داشت ولی روسری اش دست نخورد
دختری داشت ولی دختر او معجر داشت

یک نفر کشته شد و هفت کفن آوردند
پاره هم میشد اگر، یک کفن دیگر داشت

السلام ای بدن بی کفن کربلا
سوره ی یوسف بی پیرهن کربلا

✶◍✶◍✶

ای شام تیره با مه انور چه می کنی؟
با اختران منظره گستر چه می کنی؟

گسترده ای تو پرده ای از ابر بر زمین
با آفتاب صبح منور چه می کنی؟

ای روزگار تیره به هم داده ای جهان
مبهوت مانده ایم که دیگر چه می کنی !؟

زنجیر روسیاه چرا حلقه می شدی
هان ای قفس به دور کبوتر چه می کنی؟

ای صاحب سریر امان دادن بهشت
بر روی تخته پاره ای از در چه می کنی؟

حالا سرت به دامن مادر رسیده است
یاس کبود باغ پیمبر چه می کنی ؟

گودال قتلگاه چرا اینچنین شده
هان ای سکینه با تن بی سر چه می کنی؟

✶◍✶◍✶

پسرش نیست ، که تا گریه کند
بر پدرش پس شما گریه بر آن کشته بیداد کنید
نگـذاریـد کـه مـعـصومــه خبــردار شــود
رحـم بـر حـال دل دخـتـر نـاشــاد کنید

✶◍✶◍✶

السلام علی الْمُعَذَّبِ فی قَعْرِ السُّجوُنِ
وَظُلَمِ الْمَطامیرِ
ذِی السّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیوُدِ …
سلام من به امامی که صیدِ زندان شد
میان اوج بلا کوه صبر و ایمان شد
سلام من به نمازی که حلقه ی زنجیر
به جای دانه‌ی تسبیح، مونس آن شد
سلام من به نوایی که همچو آه علی
میان قعرِ سیه چال خصم پنهان شد
سلام من به مناجات و ذکر یا زهرا
که مَحرم دل سوزان او به زندان شد
شهادت امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

در کنج سیه چال بلا غرق دعایی
جان از غم مادر دهی و سوی خدایی
عمرت شده طی گوشه زندان و بـه غربت
عالم شده مبهوت تو از این همه محنت
شهادت حضرت موسی بن جعفر تسلیت باد

✶◍✶◍✶

در پشت ابر، ماه تمام تو تا به کی؟
با پای خسته گرم طلب شیعه تا کجا؟
أین الامام؟ یا حسن عسگری، دخیل
در انتظار سامره توست، کربلا

✶◍✶◍✶

ای حجت داور موسی بن جعفر
گل یاس پرپر موسی بن جعفر
اشکم گره خورد با سوز و آهت
زندان بغداد شد قتلگاهت
شهادت امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

ایام سوگواری موسی ابن جعفر است
آن نازنین امام که فرزند حیدر است
باب الحوائج است و هفتمین امام
آن قبله مراد که ذات اکبر است
شهادت امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست
دیده خورشید بر آن ماه خوش منظر گریست
او که خود مظلوم و در بند ستمگر بود اسیر
بر غریبی شهید کربلا یک سر گریست
شهادت امام کاظم (ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

باز هم دستان پاییز کدورت
یاس غربت دیده ای را چیده هردم
شهادت امام کاظم تسلیت باد

✶◍✶◍✶

چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست
دیده خورشید بر آن ماه خوش منظر گریست
او که خود مظلوم و در بند ستمگر بود اسیر
بر غریبی شهید کربلا یک سر گریست
شهادت غریبانه امام کاظم(ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

بر روی لب‌هایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
زنجیرها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می‌آید صدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوان نیست
شهادت غریبانه امام کاظم (ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت
از بالِ من شکسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم که تازه بود
با یک اشاره روی لباسم چکـید و رفت
شهادت امام موسی کاظم (ع) بر شما تسلیت باد

✶◍✶◍✶

چو باغبان درغم گل، زهجر و سنگینی غل
خمیده گردیده، قدّ رسای موسی ابن جعفر
رضا کند آه و زاری به موج غم گشته جاری
ز چشم معصومه، اشک عزای موسی ابن جعفر
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد

✶◍✶◍✶

تا که ما همسفر عشق به افلاک شویم
بارالها! مددی کن که همه پاک شویم
دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان
در جوار حرم عشق همه خاک شویم
شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت

✶◍✶◍✶

حصار پشت حصار آفتاب در زنجیر و صبر
سجده کند در کجاوه تقدیر و سقف ابری زندان چقدر کوتاه است
برای آن که شود خواب کهنه ای تعبیر
شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد.

✶◍✶◍✶

این سان که چشم اهل دل از خون دل تر است
بهر عزای حضرت موسی ابن جعفر است
خاک زمین شهر مدینه ز داغ او
چون آسمان سینه ما لاله پرور است

✶◍✶◍✶

در پشت ابر، ماه تمام تو تا به کی؟
با پای خسته گرم طلب شیعه تا کجا؟
أین الامام؟ یا حسن عسگری، دخیل
در انتظار سامره توست، کربلا

✶◍✶◍✶

ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ
ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻ‌ﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ
ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ شهادتش تسلیت و تعزیت

✶◍✶◍✶

آه هر چند غل جامعه بر پیکر داشت
بَر تنش باغ گل لاله و نیلوفر داشت
مثل گودال دچار کمی جا شده بود
فرقش این بود فقط سایه ی بالا سر داشت
شهادت امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد

✶◍✶◍✶

مهدی بیا از گوشه ی زندان نظر کن
با دیده گریان عیادت از پدر کن
برگو به زهرا مادرت سرت سلامت
دیدار موسی و تو در روز قیامت

✶◍✶◍✶

راحت شدى اى مولاى من
ازاین گرداب هایلى که هیچش کناره نیست
شهادت امام کاظم تسلیت عرض می‌کنم


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.