قاتل حضرت فاطمه کیست ؟ + نام مهاجمان به خانه حضرت زهرا (س)

قاتل حضرت فاطمه (ص) کیست ؟ یکی  از سوالاتی که در ذهن همه شیعیان است این است که قاتل مادر امت شیعه یعنی حضرت زهرا کیست؟

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم به اینکه قاتل حضرت فاطمه کیست و همچنین نام های مهاجمان به خانه حضرت بپردازیم.

امیدواریم مورد توجه شما قرار گیرد با ما همراه باشید….

قاتل حضرت فاطمه کیست؟ + نام مهاجمان به خانه حضرت زهرا (س)

قاتل حضرت فاطمه کیست

قاتل حضرت فاطمه کیست ؟

مرحوم محدّث قمی، اقوال محدّثان بزرگ اهل تشیّع و تسنّن درباره شهادت حضرت زهرا (س) و عاملان به شهادت رساندن حضرت را در کتاب بیت‌الاحزان{۱} ذکر کرده که خلاصه‌ای از آن چنین است:

۱. ابو محمد بن عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری، از عالمان معروف اهل تسنّن در کتاب الامامْ و السیاسه می‌نویسد:

ابوبکر دستور داد عدّه‌ای از اصحاب را که با او بیعت نکرده بودند، برای گرفتن بیعت حاضر کنند؛

ولی افراد ابوبکر آن‌ها را نزد امام علی (ع) یافتند.

در این هنگام عمر به خانه حضرت علی (ع) رفت و فریاد زد: بیرون بیایید.

وگرنه سوگند به کسی که جان عمر در دست او است، خانه را با اهل آن به آتش می‌کشم.

بعضی از حاضران به عمر گفتند: حضرت فاطمه (س) در این خانه است.

عمر گفت: اگر فاطمه هم در خانه باشد، باز هم آن را آتش می‌زنم.{۲}

۲. دانشمند معروف اهل تسنّن، ابن ابی الحدید در شرح نهج‌البلاغه می‌نویسد:

در فتح مکّه (سال ششم هجری) شخصی به نام هبار بن أسوده، زینب دختر رسول خدا (ص) را که در محمل نشسته بود، با نیزه ترسانیده، و سبب شده بود که وی فرزندش را سقط کند.

پیامبر (ص) برای خون هبار احترام قائل نشد، و او را به اعدام محکوم کرد.

{۳} ابن ابی الحدید می‌گوید: من این خبر را برای استادم ابو جعفر نقیب نقل کردم.

استادم فرمود: اگر رسول خدا ریختن خون هبار بن أسود را جایز بداند از آن رو که او زینب را ترسانیده و سبب سقط جنین او شده،

لازمه این حکم آن است که اگر حضرت پیامبر زنده بود، ریختن خون آن کس را که حضرت فاطمه (س) را ترسانیده بود به طوری که سبب سقط فرزند حضرت شد نیز جایز می‌دانست.{۴}

در کتاب عبقات الانوار، از کتاب الوافی بالوفیات، تألیف صلاح‌الدین صفدی که از عالمان اهل تسنّن است، در شرح زندگی نظام از استادان و عالمان بزرگ اهل تسنّن نقل می‌کند که نظام گفت:

پیامبر تصریح کرد که مقام امامت از آن علی (ع) است و حضرت را به فرمان حق تعالی برای امامت معرّفی کرد؛

به طوری که همه اصحاب از آن آگاه شدند؛

ولی عمر آن را به سبب ابوبکر، کتمان کرد.

وی در ادامه سخن می‌گوید:

عمر در روز بیعت با ابوبکر به پهلوی حضرت فاطمه (س) ضربه زد که بر اثر آن، محسن فاطمه سقط شد

محدّث قمی در بیت الاحزان می‌نویسد:

محمد بن جریر طبری امامی به سند معتبر از ابو بصیر نقل می‌کند که امام صادق (ع) فرمود:

حضرت فاطمه (س) روز سه‌شنبه، سوم جمادی‌الثانی، سال یازدهم هجری از دنیا رفت

و علّت وفات حضرت، ضربت قنفذ غلام عمر بن خطاب بود که به دستور عمر با غلاف شمشیر بهحضرت ضربه زد؛

به طوری که فرزندش محسن سقط شد و همین امر، بیماری شدید حضرت را در پی داشت.{۵}

همچنین نامه عمر به معاویه که شرح این حادثه را به طور گسترده بیان می‌کند، خواندنی است.

مشروح این نامه را علاّمه مجلسی، در کتاب بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۲۲، چاپ قدیم از کتاب دلائل الامامه، ج ۲ نقل کرده است/

اقوال دیگری از عالمان تسنّن و تشیّع در این زمینه نقل شده است که مجالی برای نقل آن نیست.

به هر حال، از مجموع آرای ناقلان این حادثه استفاده می‌شود این واقعه دردناک که آن افراد برای حضرت زهرا (س) پیش آوردند.

سرانجام سبب شهادت آن اسوه تقوا و هدایت شد/

——————————————————————–
[۱]. بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، ص ۱۲۳، دارالحکمْ، قم المقدسه، ۱۴۱۲ ه’ ق/
[۲]. الامامْ و السیاسه، ابن قتیبه الدینوری، ج ۱، ص ۳۰، اوّل، انتشارات شریف رضی/
[۳]. سیره ابن هشام، محمد بن اسحاق بن یسار المطلبی، ج ۲، ص ۴۸۲، مکتبْ محمد علی صبیح و أولاده.
[۴]. شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی حدید، ج ۱۴، ص ۱۹۳، داراحیأ الکتب العربیه/
[۵]. بیت‌الاحزان، شیخ عباس قمی، ص ۱۸۹، دارالحکمه ۱۴۱۲ ه’. ق/

منبع:erfan.ir 

سکوت در مورد قاتل حضرت فاطمه

قاتل حضرت فاطمه کیست ؟

سکوت در مورد قاتل حضرت فاطمه

سید مرتضی درباره طفره رفتن علمای اهل سنت در مورد قاتل حضرت فاطمه (س) می‏گوید:

در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارت هایی که به ساحت دختر پیامبر گرامی اسلام (ص) وارد شده امتناع نمی‏کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفه با فشار، درب را بر فاطمه (س) زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود و قنفذ به امر عمر، فاطمه زهرا (س) را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفاء سازگاری ندارد؛ لذا از نقل آنها خودداری نمودند.

قاتل حضرت فاطمه از دیدگاه مسعودی

مسعودی در قسمتی از کتاب خود آورده است:

«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ… وَ ضَغَطُوا سَیدَهَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا»؛

پس (عمر و همراهان) به خانه علی (ع) رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛

با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود.

دیدگاه شهرستانی

عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (۵۴۸ – ۴۷۹ ق.) نقل کرده:

اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَهَ یَوْمَ الْبَیْعَهِ حَتی اَلْقَتْاَلْ جَنینَ مِنْ بَطْنِها؛

به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمه (س) وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.

همین قول را اسفرائینی (متوفای ۴۲۹ ق)، به نظام نسبت داده و گفته است که او قائل بود:

اَن عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَهَ وَ مَنَعَ میراثَ الْعِتْرَهِ؛

عمر، فاطمه (س) را زد و از ارث اهل بیت (س) جلوگیری کرد.

دیدگاه صفدی

صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت می‏گوید: اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَهَ یَوْمَ الْبَیْعَهِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها؛

به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.

دیدگاه بن عطیه

مقاتل بن عطیه می‏گوید:

ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت.

عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا (س) فرستاد.

عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید.

هنگامی که فاطمه زهرا (س) پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند.

عمر آن چنان حضرت فاطمه (س) را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود

و میخ در به سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت.

اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا

قاتل حضرت فاطمه کیست ؟

لیست اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا (س)

حجت‌الاسلام احمد عابدی رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم به مناسبت ایام فاطمیه یادداشتی را با عنوان آتش در خانه وحی در پایگاه شخصی خود نوشته و طی آن اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا(س) و حاضران در این خانه را نام برده است. خانه امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) تنها خانه‌ای بود که یک درب به داخل مسجد النبی(ص) و یک درب به بیرون داشت.(و سدّ الابواب الّا بابه) این خانه چند بار مورد تعدّی و حرمت‌شکنی قرار گرفت، عبدالملک مروان این خانه را تخریب کرد (مناقب ابن شهر آشوب، جلد ۲، صفحه ۲۱۱) و در موقع اخذ بیعت برای خلافت خلیفه اول و برای تثبیت موقعیت او این خانه مورد هجوم واقع شده و به آتش کشیده شد.

مسعودی در «اثبات الوصیه» صفحه ۱۲۳ گوید: فهجموا علیه و اُحرقوا بابه.

 مشهور بودن آتش زدن خانه فاطمه(س) و استناد عبدالله‌بن زیبر به آن

آتش زده شدن خانه حضرت فاطمه(س) چنان معروف و مشهور بوده که وقتی عبدالله بن زبیر بر شهر مکه مسلط شد، اعلام کرد:

هر کس با من بیعت نکند خانه او را آتش می‌زنم، آن گونه که خانه فاطمه را آتش زدند

و سپس حسن بن محمد بن حنفیه که بیعت نکرده بود را دستگیر و زندانی کرد و خانه او را آتش زد و بنی‌هاشم را در شعب جمع کرده و می‌خواست آن‌ها را زنده زنده در آتش بسوزاند. (مروج الذهب، جلد ۳، صفحه ۷۷)

این هم یک نوعی آزادی و دموکراسی است که اول بر حکومت مسلط شوند و سپس شروع به بیعت گرفتن کرده و هر کس مخالف باشد، باید خانه او را آتش زده و اهل خانه نیز در آتش سوزانده شوند! در شهر مدینه تمام مردم انصار- که اکثریت شهر بودند- و بخش عمده‌ای از مهاجر طرفدار حضرت علی(ع) بودند،

اینان که اکثریت را تشکیل می‌دادند مخالف بیعت با خلیفه اول بودند و چون حکومت آنان مشروعیت الهی نداشت سعی کردند مشروعیت مردمی را با تهدید و تطمیع دست و پا کنند. کسی که بعداً خودش خلیفه شد به درب منزل حضرت علی(ع) آمد – در حالی‌که حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) و طلحه و زبیر و عده‌ای از بزرگان قبایل مهاجر و انصار داخل منزل بودند و از بیعت خود داری می‌کردند

و گفت: یا برای بیعت با ابوبکر بیرون می‌آیید و یا آنکه خانه را با اهل آن به آتش می‌کشم، زبیر شمشیر خود را برهنه کرد و از منزل بیرون آمد ولی مهاجمان به خانه، او را سنگ باران کرده و سپس او را دستگیر کردند.(تاریخ طبری، جلد ۲، صفحه ۴۴۳). و این گونه مخالفان را سرکوب کردند. آنان که طرفدار مشروعیت الهی و خواهان اجرای دستورات رسول خدا(ص) بودند مورد تهدید و آتش زده شدن خانه و فرزندان شدند و نوع جدیدی از دموکراسی پایه ریزی شد که امروزه نیز شبیه آن در کشور بحرین و عربستان مشاهده می شود.

اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا به شرح ذیل است

۱- خلیفه اول، وی موقع مرگ خود از این تهاجم اظهار تأسف می‌کرد، بنابراین معلوم می‌شود به دستور او انجام شده است.

(شرح نهج البلاغه ابن ابی‌الحدید، جلد ۶، صفحه ۵۱).

۲- خلیفه دوم (تاریخ طبری، جلد ۲، صفحه ۴۳۳ و کنزالعمال جلد ۵، صفحه ۶۵۱).

۳- اسید بن حضیر ( الامامه و السیاسه جلد ۱، صفحه ۱۱) نام وی را برخی اسید بن حصین گفته‌اند. (احقاق الحق، جلد ۲، صفحه ۳۷۰).

۴- سلمه بن سلامه (شرح نهج البلاغه، جلد ۶ ، صفحه ۴۷)

۵- ثابت بن قیس خزرجی (همان مدرک)

۶- خالد بن ولید (همان مدرک).

۷- محمد بن مسلمه (همان مدرک، صفحه ۴۸).

۸- بشیر بن سعد (احتجاج، جلد ۱، صفحه ۴۱۴ و اختصاص مفید، صفحه ۱۸۵).

۹- مغیره بن شعبه (همان مدرک).

۱۰- ابوعبیده بن جراح (اختصاص مفید، صفحه ۱۸۵)

۱۱- سالم مولی ابی حذیفه (همان مدرک)

۱۲- معاذ بن جبل (الوافی بالوفیات، جلد ۶ صفحه ۱۷. ملل و نحل، جلد ۱ صفحه ۵. الامامه و السیاسه، جلد ۱ صفحه ۱۲).

۱۳- قنفذ (همان مدرک)

۱۴- عثمان (اختصاص مفید، صفحات ۱۸۴ و ۱۸۷)

۱۵- عبدالرحمن بن عوف (شرح نهج البلاغه، جلد ۶، صفحه ۶۸. البدایه و النهایه، جلد ۵ ، صفحه ۲۵۰. سیر اعلام النبلاء، صفحه ۲۶)

۱۶- زیاد بن لبید (شرح نهج البلاغه، جلد ۶، صفحه ۶۸)

۱۷- معاویه بن ابی‌سفیان (وقعه صفین، صفحه ۱۶۳)

۱۸- عمروبن عاص (همان مدرک).

۱۹- زید بن اسلم (احقاق الحق، جلد ۲، صفحه ۳۷۰).

اینان کسانی هستند که نام خود را بر پیشانی تاریخ به عنوان «مهاجمان و آتش زنندگان به خانه وحی» ثبت کردند.

قاتل حضرت فاطمه کیست ؟

و اما برخی از کسانی که داخل منزل بودند عبارتند از:

۱- حضرت علی(ع)

۲- حضرت فاطمه زهرا(س)

۳- امام حسن(ع)

۴- امام حسین(ع)

۵- زبیر (تاریخ طبری، جلد ۲، صفحه ۴۴۳)

۶- طلحه (همان مدرک)

۷- ثابت بن قیس (شرح نهج البلاغه، جلد۲، صفحه ۵۰)

۸- سعد بن ابی‌وقاص (همان مدرک)

۹- مقداد (همان مدرک)

۱۰- سلمان (کتاب سلیم، جلد ۲ ، صفحه ۵۸۰).

۱۱- ابوذر (همان مدرک)

۱۲- عباس بن عبدالمطلب (الامامه و السیاسه، جلد ۱، صفحه ۱۱)

۱۳- اکثر بنی هاشم، ابن ابی الحدید یک مرتبه گفته جمهور هاشمیین و سادات داخل خانه بودند (شرح نهج البلاغه، جلد ۶ ، صفحه ۴۸) و یک مرتبه گفته مردمی از بنی‌هاشم داخل خانه بودند(شرح نهج البلاغه، جلد ۲، صفحه ۵۶).

به هرحال جای این سؤال باقی است که حکومتی که مشروعیتی نداشت و هنوز عده زیادی با آن بیعت نکرده بودند،

چگونه حق داشت خانه وحی را به آتش کشد، انسان‌های بی‌گناه بلکه معصوم را بکشد

و عده‌ای را تهدید و مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار دهد؟

و چگونه عده‌ای این گونه حکومتی را جانشین حکومت رسول خدا(ص) می‌دانند؟

امیرالمؤمنین علیه‌السلام خلیفه و جانشین حکومت رسول خدا است که می‌گوید:

اگر همه دنیا را به من بدهند در برابر آنکه به مورچه‌ای ستم کنم هرگز نخواهم پذیرفت.

منبع >> khabaronline


ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. سعید می گوید

    یافاطمه.لعنت خدابرقاتلان دخت پیامبر

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.