دلیل اینکه شیعیان نماز را با دست باز می‌خوانند و اهل‌ سنت با دست بسته چیست؟

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم به بررسی اینکه شیعیان نماز را با دست باز می‌خوانند به طور کامل بپردازیم.

شاید برای شما هم این سوال مطرح شده باشد که چرا نماز ما با برادران اهل تسنن مقداری تفاوت دارد.

به همین دلیل برای پاسخ به این سوال این مطلب را برای شما از منابع معتبر جمع آوری کرده ایم.

امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد… در ادامه با ما همراه باشید….

دلیل اینکه شیعیان نماز را با دست باز می‌خوانند و اهل‌ سنت با دست بسته چیست؟

چرا شیعیان نماز را با دست باز می‌خوانند؟

قرار دادن دست راست بر روی دست چپ در نماز (دست بسته نماز خواندن) از اموری است که استحباب آن بین فقهای سه مذهب از مذاهب چهارگانه اهل سنّت مشهور است:

حنفی‌ها می‌گویند:روی هم گذاشتن دست‌ها در نماز، سنّت است وواجب نیست، و برای مرد بهتر است که کف دست راستش را بر پشت دست چپ، زیر ناف قرار دهد، و زن دست‌ها را بر سینه‌اش بگذارد.

شافعی‌ها می‌گویند: گذاشتن دست روی یکدیگر، در نماز، برای مرد و زن سنّت است و بهتر است که کف دست راست را بر پشت دست چپ زیر سینه و بالای ناف به سمت چپ قرار دهد.

حنبلی‌ها می‌گویند: گذاشتن دست‌ها روی هم، سنّت است و بهتر است که کف دست راست را بر پشت دست چپ نهاده، زیر ناف قرار دهند.

فرقه مالکیّه بر خلاف سه مذهب فوق می‌گویند: آویختنِ دست‌ها در نمازهای واجب، مستحب است، قبل از مالکی‌ها نیز جماعتی همین قول را گفته‌اند که از آن جمله‌اند:

عبداللّه بن زبیر، سعید بن مسیّب، سعید بن جبیر، عطاء، ابن جریح، نخعی، حسن بصری، ابن سیرین و جماعتی از فقها.

از امام اوزاعی منقول است که نمازگزار، بین آویختن دست‌ها یا روی هم قرار دادن آنها مخیر است.[۱]

امّا مشهور بین شیعه امامیّه آن است که قرار دادن دست‌ها روی یکدیگر در نماز، حرام، و موجب بطلان نماز است و به ندرت از فقهای شیعه کسی قائل به کراهت شده، مانند ابو الصلاح حلبی در کافی.[۲]

کیفیت نماز پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص)

با این که به جز مالکی‌ها، مذاهب دیگر اهل سنّت، قرار دادن دست چپ بر دست راست در نماز را جایز شمرده‌اند و درباره این مسأله سخن بسیار گفته‌اند، با این حال دلیل قانع کننده‌ای حتّی بر جواز آن ندارند،چه رسد بر استحباب.

بلکه می‌توان ادّعا کرد که دلایلی بر خلاف ادعای آنان وجود دارد و روایاتی که از فریقین (شیعه و سنّی) بیانگر طریقه نماز گزاردن رسول اکرم(ص) است

از گذاشتن دست‌ها بر یکدیگر سخنی به میان نیاورده است و امکان ندارد که پیامبر (ص) امر مستحبّی را در طول حیات خود(یا بخشی از آن) ترک نماید.

اکنون سه نمونه از این روایات، دو مورد از طریق اهل سنّت و دیگری از طریق شیعه امامیّه را ذکر می‌کنیم که هر دو روایت، چگونگی نماز پیامبر(ص) را بیان می‌کند و در هیچ‌یک کو‌چکترین اشاره‌ای به روی هم قرار دادن دست نشده، چه رسد به چگونگی آن:

حدیث ابی حُمید ساعدی

حدیث ابی حُمید ساعدی را برخی از محدّثان (سنّی) روایت کرده‌اند و ما از کتاب سنن بیهقی نقل می‌کنیم که گفت: او رو به اصحاب پیامبر کرد و گفت: من داناترین شما به نماز رسول خدا (ص) هستم.

گفتند: به چه سبب؟

زیرا تو نه بیش از ما پیرو آن حضرت بوده‌ای و نه افزونتر از ما مصاحبتش کرده‌ای. گفت: چرا، گفتند: پس (کیفیّت نماز آن حضرت را) بر ما عرضه کن. ابوحُمید گفت:

رسول خدا(ص) هرگاه می‌خواست به نماز بایستد، دست‌ها را تا برابر شانه‌هایش بالا می‌بُرد، سپس تکبیر می‌گفت و هنگامی که همه اعضایش به حال اعتدال در جای خود قرار می‌گرفت به قرائت می‌پرداخت.

آنگاه تکبیر می‌گفت و دست‌ها را تا برابر شانه بالا می‌بُرد، پس از آن به رکوع می‌رفت و دو کف دست را بر زانوها می‌گذاشت و در حال اعتدال که نه سرش را بالا می‌گرفت و نه پایین می‌انداخت، رکوع را انجام می‌داد.

سپس از رکوع سر بلند می‌کرد(می‌ایستاد) و می‌گفت: سمع اللّه لمن حمده. آنگاه دست‌ها را تا برابر شانه‌ها بالا می‌بُرد و تکبیر می‌گفت

سپس (برای سجده) متوجّه زمین شده و دست‌هایش را (در سجده) از پهلوهایش جدا می‌گرفت، آنگاه سر از سجده برمی‌داشت و پای چپش را خم می‌کرد و بر آن می‌نشست.

انگشتان پاهایش را در سجده باز می‌نمود و سجده دوم را نیز همین‌گونه انجام می‌داد و پس از سجده، تکبیر می‌گفت، سپس پایش را خم کرده بر آن می‌نشست در حالی که هر عضوی به حال اعتدال قرار می‌گرفت.

رکعت بعدی را هم به همین کیفیّت انجام می‌داد و پس از دو رکعت در حال قیام تکبیر می‌گفت و دست‌هایش را تا برابر شانه‌ها بالا می‌برد همانگونه که تکبیر افتتاحیّه را انجام می‌داد و در بقیّه نمازش نیز همین‌طور عمل می‌کرد تا به سجده آخر.

پس از آن سلام می‌گفت، پای چپ را عقب قرار می‌داد و بر سمت چپ بر وَرِک[۳] می‌نشست.

همه گفتند: ابوحمید راست گفت، رسول خدا(ص) بدین گونه نماز می‌گزارد.[۴]

این بود حدیثی در مقام بیان کیفیّت نماز رسول خدا(ص) که از طریق اهل سنّت روایت شده که وجه دلالت آن را دانستیم. اکنون به حدیثی که شیعه امامیه روایت کرده توجه کنید:

حدیث حمّاد بن عیسی

حمّاد بن عیسی از امام جعفر صادق (ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: چه قدر ناپسند است برای مردی که ۶۰یا ۷۰ سال از عمرش بگذرد و یک نماز با شرایط کامل انجام نداده باشد.

حمّاد گفت: (از این سخن امام (ع)) در دلم احساس حقارت کردم و عرض کردم: فدایت شوم، نماز را (با شرایط کامل) به من تعلیم فرما.

پس ابوعبداللّه (ع) (جعفر بن محمّد‘) راست قامت رو به قبله ایستاد و دست‌هایش را با انگشتان بسته بر روی رانهایش انداخت و پاهایش را نزدیک به هم به فاصله سه انگشت باز قرار داد و انگشتان پاهایش همه رو به قبله بود و آنها را از قبله منحرف نمی‌کرد و با خشوع و فروتنی تمام بود.

پس تکبیر گفت و سوره حمد و قل هو اللّه احد را با ترتیل قرائت کرد، سپس به اندازه نفس کشیدنی در حال قیام صبر کرد و پس از آن تکبیر گفت در حالی که هنوز ایستاده بود، آنگاه به رکوع رفت و دو کف دستش را با انگشتان باز روی کاسه زانوهایش قرار داد و زانوها را به عقب داد تا پشتش صاف شد به طوری که اگر قطره‌ای آب یا روغن بر پشتش ریخته می‌شد به واسطه راست بودن پشتش به هیچ طرف مایل نمی‌گشت.

امام گردنش را (در رکوع) راست گرفت و چشمانش را بست و سه مرتبه با ترتیل تسبیح (سبحان رَبّی العظیم وبحمده) گفت، سپس راست قامت ایستاد و چون کاملاً به حال قیام درآمد، گفت:

«سمع اللّه لمن حمده» و بعد از آن در همان حال قیام، تکبیر گفت و دستها را تا مقابل صورت بالا آورد، و آنگاه به سجده رفت و دستهایش را قبل از زانوها بر زمین گذاشت و سه مرتبه گفت:

سبحان ربّی الأعلى وبحمده، و (در سجده) عضوی از بدنش را بر عضو دیگر نگذاشت و بر هشت موضع سجده کرد:

پیشانی، دو کف دست، دو کاسه زانو، دو انگشت ابهام پا، و بینی، ( گذاشتن هفت موضع در سجده بر زمین واجب و گذاشتن بینی بر خاک سنّت است که اِرغام نامیده می‌شود).

سپس سر از سجده برداشت و هنگامی که راست نشست، تکبیر گفت و ساق پای چپ را خم کرده، روی آن نشست و پشت پای راستش را بر کف پای چپش گذاشت و گفت:

«أستغفر اللّه ربّی و أتوب إلیه»، و در همان حال نشسته تکبیر گفت و بعد سجده دوم را مانند سجده اوّل بجا آورد و همان ذکر تسبیح را در سجده دوم نیز گفت و از عضوی از بدنش برای عضو دیگر در رکوع و سجود کمک نگرفت و در حال سجده دست‌هایش را به صورت بال از بدنش جدا گرفت و ذراعِ دستها را بر زمین نگذاشت و بدین ترتیب دو رکعت نماز بجا آورد .

سپس فرمود: ای حمّاد، این گونه نماز بخوان، و در نماز به هیچ سویی التفات مکن و با دست‌ها و انگشتانت بازی مکن و آب دهان به راست و چپ یا پیش رویت مینداز.[۵]

چنان که ملاحظه می‌شود هر دو روایت در صدد بیان کیفیّت نماز واجب است و در هیچکدام کوچکترین اشاره‌ای به روی هم گذاشتن دست‌ها نشده است، زیرا اگر گرفتن دست سنّت بود،

امام صادق (ع) در بیان خود آن را ترک نمی‌کرد و حال این که آن حضرت با عمل خود، نماز رسول خدا (ص) را برای ما مجسّم می‌کرد، چون او از پدرش امام باقر(ع) و امام باقر(ع) از پدرانش و آنها از امیرمؤمنان(ع) و او از رسول اعظم صلوات اللّه علیهم اجمعین گرفته‌اند.

بنابراین، دست روی دست گذاشتن در نماز بدعت است؛ زیرا گرفتن دست در واقع داخل کردن چیزی است در شریعت که از شریعت نیست.

آموزش نماز به کسی که نماز صحیح نمی‌خواند

در میان محدثان اهل سنت حدیثی است به نام «حدیث المسیء صلاتُه» یعنی حدیث کسی که نماز خود را صحیح نمی‌خواند، در این حدیث چنین آمده است:

ابوهریره می‌گوید: پیامبر وارد مسجد شد، مردی نیز وارد مسجد شد و نماز گزارد، سپس به حضور پیامبر آمد و سلام کرد. پیامبر سلام او را پاسخ گفت و فرمود: برگرد و دو مرتبه نماز بخوان، رفت و نماز گزارد و به سوی پیامبر بازگشت، پیامبر نیز فرمود: برگرد باز نماز بگزار، این کار سه بار تکرار شد، سرانجام آن مرد عرض کرد: سوگند به خدایی که تو را به حق مبعوث کرده است، من جز آنچه انجام می‌دهم، چیزی نمی‌دانم، چه بهتر که نماز را به من بیاموزی.

در این هنگام پیامبر فرمود: هرگاه به نماز ایستادی تکبیر بگو، سپس آنچه از آیات قرآن می‌دانی، بخوان، سپس رکوع کن به گونه‌ای که بدنت آرام گردد، آنگاه پیامبر دیگر اجزا و شروط نماز را به او می‌آموخت[۶] و هیچ اشاره‌ای به گذاردن دست راست بر دست چپ نمی‌کند، در حالی که اگر این کار واجب و یا مستحب مؤکد بود، از گفتن آن خودداری نمی‌کرد.

نظر ائمّه اهل بیت(علیهم السلام)

با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، روشن گردید که سنت بودن دست روی دست گذاشتن در نماز ثابت نشده است.

بدین جهت می‌بینیم که ائمّه اهل بیت(علیهم السلام) از این عمل (گرفتن دست در نماز)، احتراز می‌کردند و آن را از افعال مجوس در مقابل پادشاه می‌دانستند.

محمّد بن مسلم از امام جعفر صادق یا امام محمّد باقر ‘روایت کرده، می‌گوید: به آن حضرت عرض کردم: حکم کسی که دستش را در نماز بر دست دیگر می‌گذارد، چیست؟ فرمود: این عمل، تکفیر است و نباید انجام شود.(تکفیر به معنی تعظیم در مقابل پادشاهان است).

زراره از حضرت امام محمّد باقر (ع) روایت کرده که فرمود: بر تو باد توجه به نماز، و در نماز تکفیر مکن(دستهایت را بر هم مگذار)، زیرا مجوس این عمل را انجام می‌دهند.

صدوق به سندی از امیر مؤمنان علی (ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: مسلمان دستهایش را در نماز جمع نمی‌کند و در حالی که در مقابل خدای عزّ وجلّ ایستاده است، تشبّه به اهل کفر (یعنی مجوس) نمی‌ورزد.[۷]

در خاتمه یادآوری می‌کنیم که آقای دکتر علی سالوس بعد از نقل نظریات و فتاوای فقهای شیعه و سنّی، (در مورد نهادن دست‌ها بر یکدیگر در حال نماز) به کسانی که دست روی دست گذاشتن را حرام می‌دانند حمله کرده و می‌گوید: «کسانی که قائل به حرمت و مبطل بودن این عمل هستند یا تنها آن را حرام می‌دانند، به واسطه تعصب مذهبی، بین مسلمین اختلاف و تفرقه ایجاد می‌کنند».[۸]

جا دارد از ایشان پرسیده شود: اگر تلاش و بررسی وتحقیق در کتاب و سنّت، شیعه را به این نتیجه رسانده که گرفتن دست در نماز، امری است که بعد از نبی اکرم(ص) پیدا شده و مردم در زمان خلفا به آن امر می‌شدند، گناه شیعه چیست؟

و در این صورت هر کس گمان کند که آن عمل جزئی از نماز است چه واجب باشد یا مستحب، تحقیقاً در دین امری را بدعت نهاده که از دین نیست.

آیا جزای کسی که در کتاب و سنّت اجتهاد و تحقیق نماید این است که با تیر اتّهام به تعصّب مذهبی و ایجاد اختلاف، مورد هدف قرار گیرد؟

اگر این اتّهام بجا باشد، آیا امام مالک را نیز می‌توان این گونه متّهم کرد؟ زیرا او گرفتن دست را مطلقاً، یا در نمازِ واجب، مکروه می‌داند. آیا می‌توان امام دارالهجره را به تعصّب مذهبی و ایجاد خلاف متّهم کرد؟

به چه دلیل دست بسته نماز خواندن را نشانه تعصّب مذهبی و میل به اختلاف بین مسلمین نمی‌دانید؟ قضاوت با شماست.

——————————————————————————–
[۱] . محمّد جواد مغنیه: الفقه علی المذاهب الخمسه، ص ۱۱۰، وملاحظه شود «رساله مختصره السدل» ا از دکتر عبدالحمید، ص ۵.
[۲] . محمد حسن نجفی، جواهر الکلام:۱۱/۱۵ـ۱۶.
[۳] . تورک عبارت است از این که انسان در حال نشستن بر روی پای چپ بنشیند، وروی پای راست را بر کف پای چپ قرار دهد.
[۴] . سنن بیهقی:۲/۷۲، ۷۳، ۱۰۱، ۱۰۲; سنن أبی داود:۱/۱۹۴، باب افتتاح الصّلاه، حدیث ۷۳۰ـ۷۳۶; سنن ترمذی:۲/۹۸، باب صفه الصّلاه.
[۵] . شیخ حرّ عاملی: وسائل الشیعه، ۴، باب ۱ از ابواب افعال نماز، حدیث ۱، و باب ۱۷،
حدیث ۱و۲.
[۶] . صحیح بخاری، ج۱، ص ۱۸۹، شماره ۷۹۳; صحیح مسلم:۲/۱۱.
[۷] . شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه:۴، باب ۱۵ از ابواب قواطع الصّلاه، حدیث ۱، ۲و ۷.
[۸] . فقه الشیعه الإمامیه ومواضع الخلاف بینه و بین المذاهب الأربعه:۱۸۳.

فرق نماز شیعیان با اهل تسنن

قبل از پاسخ به این سؤال لازم می دانم معنای تکتف  و یا همان دست بسته نماز خواندن را در لغت و نظر ائمه و فقهای شیعه بیان کنم

  • تکتف در لغت:

دسته بسته یا بر سینه گذاشتن دست ها در نماز

همه مذاهب اسلامی در اینکه بستن دست‏ها در نماز واجب نیست، اتفاق نظر دارند. یعنی نمازگزار می‏تواند با دست باز نماز بخواند/ حنفیه، شافعیه و حنابله بستن دست‏ها را در هنگام نماز سنت می‏دانند/ مالکیه بستن دست‏ها را در نماز مستحبی، جایز اما در نمازهای واجب، باز بودن دست‏ها را مستحب می‏دانند. برخی دیگر از تابعین و علمای اهل سنت نظیر عبدالله زبیر، حسن بصری، ابن سیرین و لیث بن سعد با دست باز نماز می‏خوانده‏اند.

نظر شیعه

از نظر شیعه بستن دست در نماز جایز نیست، زیرا عبادات توقیفی است و زیاده و کم کردن در آن بایستی با اجازه شارع مقدس باشد و از سوی دیگر دلیل بر صحت آن وجود ندارد.

شیعه روایات زیادی در دست دارد که طبق آن از دست بستن  در نماز نهی شده  است.

مانند روایت محمد بن مسلم که می‏گوید:

از امام باقر(ع) در مورد فردی که با دست بسته نماز می‏خواند و دست راست خود را بر روی دست چپ می‏گذارد سؤال کردم حضرت در پاسخ فرمود:

این عمل را انجام مده (۱) پس در نتیجه نهی از این عمل توسط معصوم (ع) خود دلیل بر خواندن نماز با دسته باز است.

مانند روایت زراره از ابی جعفر(ع)می‏فرماید:«و لا تکفر فانما یفعل ذلک المجوس»؛ امام صادق(ع) به زراره فرمود دست‏هایت در نماز نبند چون این عمل از اعمال مجوس است(۲)

مانند روایت محمد بن علی بن الحسین به اسنادش از حماد بن عیسی از ابی عبدالله نقل کرده که حضرت فرمود:

«انّه لما صلی قام مستقبل القبله منتصباً فارسل یدیه جمیعاً علی فخذیه قد صمّ اصابعه»؛ شخصی به خدمت امام صادق آمد حضرت در حالی که راست و ثابت ایستاد و دست‏هایش را در حال نماز باز گذاشت.(۳)

طبق نظر تمام فقهای شیعه نماز گذار در نماز می بایست با دست باز نماز بخواند اگر با دسته بسته نماز بخوانند حتی اگر به قصد ادب دست ها را روی هم بگذارندیا دست به سینه نماز بخوانند نمازشان باطل می باشد

سه دلیل برای اینکه بدانیم تکتف شایسته نیست

اولا؛ گذاردن دستها با این کیفیت خاص در حال نماز، در میان خود اهل تسنن نیز مورد اختلاف است و بعضی از فرقه‏های ایشان چنین نمی‏کنند.

ثانیا؛ ریشه تاریخ این عمل، بدعتی است که خلیفه دوم با مشاهده نحوه احترام اهالی بعضی از کشورها به سلاطین خود، اختراع کرد و در اصل کیفیت نماز در اسلام چنین چیزی نبوده است.

نقل شده وقتی اسرا در برابر خلیفه قرار می‌گیرند، آن‌ها به عنوان احترام به خلیفه مسلمین و یا تذلّل با گردن کج دست روی دست می‌گذاردند، خلیفه علت را جویا می‌شود، در جواب می‌گویند که این‌ها عادت دارند وقتی در برابر بزرگی قرار می‌گیرند، به عنوان تذلّل دست روی دست بگذارند. که یک نوع احترام محسوب می شود.

عمر این عمل را می‌پسندد و دستور می‌دهد که از این به بعد مسلمانان در نماز چنین کنند. گویا بعد از آن به اجتهاد و امر خلیفه عمل تکتف در نماز بوجود آمد.

ثالثا؛ تسلیم واقعی در برابر خداوند در عمل به دستورات و بایدها و نبایدهای الهی است، لذا نماز خواندن با این کیفیت؛

یعنی، دست به روی دست گذاشتن نه تنها نشانه تسلیم بیشتر نیست بلکه چون بدعت است، با حقیقت تسلیم در برابر خدا کاملا منافات دارد.

حکم تکتف از جهت تکلیفی و وضعی

حکم تَکَتُّف از جهت تکلیفی

این عمل تکتّف نزد اهل سنّت مستحب است؛ لیکن نزد شیعه امامیّه اگر به قصد تشریع محبوب و مطلوب بودن نزدشارع انجام شود، بدعت و حرام می‏باشدو اگر بدون قصدتشریع صورت گیرد در حرمت آن اختلاف است.
مشهور قائل به حرمت آن هستند؛بلکه بر حرمت، ادّعای اجماع شده است؛لیکن برخی آن را مکروه و بعضی قدماترک آن را مستحب دانسته‏ اند.

برخی نیز حرمت آن را به حال قرائت نمازمقیّد کرده‏اند.

حکم تَکَتُّف از جهت وضعی

عمل تکتّف اگر به قصد جزئیّت (یکی از اجزای نمازبودن) انجام شود بدون شک موجب بطلان نماز می ‏شود.

در غیر این صورت چه به قصد تشریع انجام گیرد و چه بدون آن در بطلان نمازاختلاف است. مشهور قائل به بطلان هستند.

صدور عمل تکتّف به سهو، موجب بطلان نماز نمی‏گردد.

همچنین انجام دادن آن به جهت تقیّه  جایزبلکه در صورت توقّف دفع خطر بر آن، واجب است.

علت تکتف از قول اهل سنت

اهل سنت، اعتقاد دارند که باید در هنگام نماز دست بسته بود؛

اما این که دست‌ها در کجاى بدن قرار مى‌گیرد، اختلاف دارند، برخى گفته‌اند که باید روى سینه باشد، برخى روى ناف و عده‌اى اعتقاد دارند که باید دست‌ها زیر ناف قرار گیرد و دلیل آن را نیز حفاظت از عورت ذکر کرده‌اند.

محمد بن مفلح مقدسى حنبلى در کتاب الفروع وتصحیح الفروع و بهوتى حنبلى در کشاف القناع مى‌نویسند:

قِیلَ لِلْقَاضِی هو عَوْرَهٌ فَلَا یَضَعُهَا علیه کَالْعَانَهِ وَالْفَخِذِ فَأَجَابَ بِأَنَّ الْعَوْرَهَ أَوْلَى وَأَبْلَغُ بِالْوَضْعِ علیه لِحِفْظِهِ.به قاضى گفته شد :

زیر ناف که عورت است ؛ پس نباید دست را روى آن گذاشت مثل عانه (پشت عورت) و ران.قاضى در جواب گفت :‌

عورت سزاوارتر است که دست‌ها روى آن قرار گیرد؛ زیرا بدین وسیله از عورت محافظت مى شود.

و سرخسى حنفى، هدف از گذاشتن دست‌ها را در زیر ناف، پوشاندن عورت و عدم تشبه به کفار عنوان کرده است:

الوضع تحت السره أبعد عن التشبه بأهل الکتاب وأقرب إلى ستر العوره فکان أولى .

گذاشتن دست‌ها در زیر ناف، از تشبه به کفار دور مى‌کند و به پوشاندن عورت نیز نزدیک‌تر است؛ پس بهتر است که دست‌ها را در زیر ناف بگذاریم.

و بدر الدین عینى، در جواب کسانى که گذاشتن دست بر زیر ناف را، اشاره کردن به عورت، تعبیر کرده‌اند، گفته است که زیر ناف گذاشتن بهتراست ؛

چون هم از عورت محافظت و هم از افتادن شلوار جلوگیرى مى‌کند.

پاسخی که میشود به اینها داد اینست که انها می گویند اگر این کار را نکنیم خضوع نکردیم وعدم خضوع در نماز نوعی تکبر است ایا گذاشتن دست بر زیر ناف، براى تعظیم نزدیک‌تر است و حالت خضوع را می رساند .

یا اینکه انسان در سجده و گذاشتن پیشانی بر خاک بگذارد انجام ندادن تکتف در نماز باعث عدم خضوع در برابر خداوند نیست چرا که سجده نهایت خضوع و تذلل در برابر خداوند است .

در ثانی آنچه که از دیدگاه الهی مهم است خشوع در نماز است که در آیات قرآن به آن اشاره شده مثلا در سوره مبارکه مومنون میفرماید :

الذین هم فی صلاتهم خاشعون یعنی مومنان کسانی هستندکه درنمازخودخشوع دارند .

وقتى اینها بخواهد حکم الهى را  با عقل خودشان  بسنجند  و استنباط کندشما قضاوت کنید

چهار دلیل محکم شیعه برای اثبات اینکه با دست باز نماز بخواند

  • دلیل اول:

رسول گرامی اسلام (ص) نیز این کار را در نماز انجام نمی‌داد. ابن رشد قرطبی از علمای اهل سنت می‌گوید:

«درباره دست روی دست گذاشتن در نماز میان علما اختلاف شده است. مالک آن را در نمازهای واجب، مکروه ولی در نمازهای مستحب اجازه داده اما بعضی دیگر جزو آداب و سنن نماز دانسته اند و این نظر جمهور اهل سنت است. سبب این اختلاف نظر این است که روایاتی صحیح به ما رسیده است که نماز خواندن پیامبر (ص) را توصیف می‌کند و در آن نقل نشده است که پیامبر عظیم الشان اسلام  دست راست را روی دست چپ می‌گذاشت».

  • دلیل دوم:

ضعف ادله جمهور اهل سنت است. مهم‌ترین دلیل آنان چند روایت است که همه آنها از نظر سندی ضعیف هستند. واز این رو قابل اعتماد نیستند. برای مثال: در روایت بخاری آمده است: ابوحازم از سهل بن سعد نقل می‌کند که مردم مامور می‌شدند مردان در نماز دست راست خود را بر ذراع چپ قرار دهند. ابوحازم می‌گوید: این مطلب را صحیح نمی‌دانیم مگر اینکه امر کنندۀ آن پیامبرص باشد.

  • دلیل سوم:

همانطور که قبلا نوشتم اختلاف مذاهب چهار گانه اهل سنت در چگونگی قرار دادن دست‌ها و محل آن است به همین جهت در بین فقهای اهل سنت اختلاف است برخی می‌گویند باید دستها را دربالای ناف قرار داد برخی می‌گویند در زیر ناف برخی می‌گویند برای مردان زیر ناف و برای زنان روی سینه مستحب است و…در چگونگی قرار دادند و دست نیز چنین اختلافی وجود دارد این اختلافات به این جهت است که روایت معتبری که بیانگر انجام چنین کاری توسط پیامبر (ص) باشد وجود ندارد.

  • دلیل چهارم

هم همانطور که در اول مقاله نوشتم اهل بیت پیامبر اکرم (ص) از آن نهی می‌کردند. برای مثال محمد بن مسلم از امام صادق (ع) یا امام باقر (ع) نقل می‌کند که به آن حضرت عرض کردم: شخصی دست راستش را در حال نماز روی دست چپ خود می‌گذارد؟ حضرت فرمود: این همان تکفیر است که نباید انجام داده شود.

——————————————————————————

(۱).وسائل الشیعه، باب ۱۰، از ابواب قواطع الصلاْ، حدیث ۳، علل الشرایع.

(۲).وسایل الشیعه، ج ۴، باب ۱۵، ص ۷۱۰.

(۳).علل الشرایع، ص ۳۵۸، باب ۷۴.

بیشتر بخوانید

انشا نماز | ۱۵ انشاء در مورد نماز (برای پایه های مختلف)

آیا می‌توان قضای نماز شب را خواند؟ | احکام قضای نماز شب

نماز نافله چیست | نحوه خواندن نماز های نافله چگونه است؟

نقاشی نماز | ۵۰ نقاشی درباره خواندن نماز و قرآن و عبادت کودکان

رنگ آمیزی نماز | ۳۰ نقاشی درمورد نماز و عبادت برای رنگ آمیزی

بهترین زمان خواندن نماز شب و آموزش نماز شب با قنوت نماز وتر


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.