شعر بهار | ۸۰ شعر بهاری دلنشین و عاشقانه از شعرای ایرانی و خارجی

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم تعداد ۸۰ شعر بهار زیبا و عاشقانه ر ابرای شما درج نماییم.

با توجه به اینکه فصل بهار یکی از زیبا ترین فصل های سال است با فرا رسیدن به این فصل ممکن است بخواهید

یک شعر در مورد این فصل زیبا برای کپشن پست و استوری اینستاگرام خود انتخاب نمایید.

لذا یک مجموعه کامل از شعر بهار کوتاه و بلند از شعرای مختلف ایرانی و خارجی را جمع آوری کرده ایم.

امیدواریم که نهایت لذت را ببرید.با ما همراه باشید…

شعر بهار | ۸۰ شعر بهاری دلنشین و عاشقانه از شعرای ایرانی و خارجی

شعر بهار

مژده به ‌گلها برید یار به‌ گلشن رسید

لمعهٔ مهر ازل بر در و دیوار تافت
جام تجلی به دست نور ز ایمن رسید

نامه و پیغام را رسم تکلف نماند
فکر عبارت کراست معنی روشن رسید

عشق ز راه خیال‌ گرد الم پاک رفت
خار و خس وهم غیر رفت و به‌ گلخن رسید

صبر من نارسا باج ز کوشش ‌گرفت
دست به دل داشتم مژدهٔ دامن رسید

عیش و غم روزگار مرکز خود واشناخت
نغمه به احباب ساخت نوحه به دشمن رسید

مطلع همت بلند مزرع اقبال سبز
ریشه به نخل آب داد دانه به خرمن رسید

زین چمنستان کنون بستن مژگان خطاست
آینه صیقل زنید دیده به دیدن رسید

بردم از این نوبهار نشئهٔ عمر دوبار
دیده‌ام از دیده رست دل به دل من رسید

سرو خرامان ناز حشر چه نیرنگ داشت
هر چه ز من رفته بود با به مسکن رسید

بیدل از اسرار عشق هیچکس آگاه نیست
گاه گذشتن گذشت وقت رسیدن رسید

بیدل دهلوی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار دلنشین

تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ویران من

تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان
تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان
چون سپندم بر سر آتش نشان بنشین دمی
چون سرشکم در کنار بنشین نشان سوز نهان

تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ویران من

باز آ ببین در حیرتم بشکن سکوت خلوتم
چون لاله تنها ببین بر چهره داغ حسرتم
ای روی تو آیینه ام عشقت غم دیرینه ام
باز آ چو گل در این بهار سر را بنه بر سینه ام

بیژن ترقی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار آمد

بهــــار آمده اما هــوا هــوای تو نیست

مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست

بـــه شوق شــال و کلاه تـــو برف می آمد…

و سال هاست از این کوچه رد پای تو نیست

نسیم با هوس رخت های روی طناب

به رقص آمده و دامن رهای تـو نیست

کنــــار این همه مهمــــان چقـــــدر تنهایـــم!؟

میان این همه ناخوانده،کفش های تو نیست

بــــه دل نگیر اگـــر این روزهـــا کمی دو دلــــم

دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست

به شیشه می خورد انگشت های باران…آه…

شبیه در زدن تــــو…ولـــــی صدای تـــو نیست

تــــو نیستی دل این چتــــر ،  وا نخــــواهد شد

غمی ست باران…وقتی هوا هوای تو نیست…!

اصغر معاذی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار قشنگ

‌ای بهار
ای بهار
‌ای بهار
تو پرنده‌ات‌‌ رها
بنفشه‌ات به بار
می‌وزی پر از ترانه
می‌رسی پر از نگار
هرکجا رهگذار تست
شاخه‌های ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار
بیدمشک زرفشان
لشکر ترا طلایه دار
بوی نرگسی که می‌کنی نثار
برگ تازه‌ای که می‌دهی به شاخسار
چهره تو در فضای کوچه باغ
شعر دلنشین روزگار
آفرین آفریدگار
ای طلوع تو
در میان جنگل برهنه
چون طلوع سرخ عشق
چون طلوع سرخ عشق
پشت شاخه کبود انتظار
ای بهار
‌ای همیشه خاطرات عزیز!
عاقبت کجا؟
کدام دل؟
کدام دست؟
آشتی دهد من و ترا؟
تو به هر کرانه گرم رستخیز
من خزان جاودانه پشت میز
یک جهان ترانه‌ام شکسته در گلو
شعر بی‌جوانه‌ام نشسته روبرو
پشت این دریچه‌های بسته
می‌زنم هوار
ای بهار‌ ای بهار ‌ای بهار

فریدون مشیری

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار عاشقانه

بهار بهار
صدا همون صدا بود
صدای شاخه‌ها و ریشه‌ها بود
بهار بهار
چه اسم آشنایی؟
صدات می‌اد… اما خودت کجایی
وابکنیم پنجره‌ها رو یا نه؟
تازه کنیم خاطره‌ها رو یا نه؟
بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه‌تر از فصل شکفتنم کرد
بهار اومد با یه بغل جوونه
عید آورد از تو کوچه تو خونه
حیاط ما یه غربیل
باغچه ما یه گلدون
خونه ما همیشه
منتظر یه مهمون
بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه‌تر از فصل شکفتنم کرد
بهار بهار یه مهمون قدیمی
یه آشنای ساده و صمیمی
یه آشنا که مثل قصه‌ها بود
خواب و خیال همه بچه‌ها بود
آخ… که چه زود قلک عیدیامون
وقتی شکست باهاش شکست دلامون
بهار اومد برفارو نقطه‌چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد
چقد دلم فصل بهار و دوست داشت
واشدن پنجره‌ها رو دوست داشت
بهار اومد پنجره‌ها رو وا کرد
من و با حسی دیگه آشنا کرد
یه حرف یه حرف، حرفای من کتاب شد
حیف که همش سوال بی‌جواب شد
دروغ نگم، هنوز دلم جوون بود
که صبح تا شب دنبال آب و نون بود

محمدعلی بهمنی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهاری باکلاس

دایه ی زمین

بر شاخه شکوفه

خوش چشم باز کرده،

گنجشک در کنارش

آواز ساز کرده:

فصل بهار این است
او دایه ی زمین است
خورشید رنگ و بویی

دیگر به باغ داده،‌
از گل به دست شاخه

صد چلچراغ داده:
فصل بهاراین است،
او دایه ی زمین است.

تا آن هوای وحشی
آرام و نرم گشته،

قلب زمین دوباره

پر شور و گرم گشته:
فصل بهاراین است،

او دایه ی زمین است.
آورده از سر کوه

باد ابر و ابر باران،
داده عجب صفایی

باران به کشتزاران
فصل بهاراین است،

او دایه ی زمین است.
خاموشی و سیاهی

از خاک و آب رفته؛

آواز و روشنایی
تا آفتاب رفته:

فصل بهاراین است،
او دایه ی زمین است.

محمود کیانوش

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار بلند

بهار بهار بهارنت وشّی لالَه زارنت

کشتنتَ و کشارِنت، شه اِستونا تَوارِنت

گوات آتَگی پَه کارا جم کُرته جَمرانه

باگ خوشی و وَشی، پاچ کرتگی درانه

دگار نه حشک، که ترنت،گرد سبزگنت و جَرنت

اَورانه گند که ریچنت ،زانی گُشی که زرنت

گلنت و بلبلنته سبزگ و سنبلنته

هر جه دگار جوشیت چَمه گی قُلقلنته

بلبل تمامه واننت نوک اوتگی بهاری

گلان باید مروچی  لوتنت شمّا تواری

گون گو اوری توارن،شعری اسپا سوارن

حاجت نی ینت بهارا، من سبزگ و بهارن

بلبل تمام واننت جوانیین لیکو مروچی

میل آتگی دلیتا جنین بیت بلوچی

شعر بلوچی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

چشم‌ها پرسش بی‌پاسخ حیرانی‌ها

دست‌ها تشنه تقسیم فراوانی‌ها

با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم

داغ‌های دل ما، جای چراغانی‌ها

حالیا! دست کریم تو برای دل ما

سرپناهی است در این بی‌سر و سامانی‌ها

وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی!

ای سرانگشت تو آغاز گل‌افشانی‌ها!

فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید

فصل تقسیم غزل‌ها و غزل‌خوانی‌ها…

سایه امن کسای تو مرا بر سر، بس!

تا پناهم دهد از وحشت عریانی‌ها

چشم تو لایحه روشن آغاز بهار

طرح لبخند تو پایان پریشانی‌ها

قیصر امین پور

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار طولانی

باز هم میرسد بهار،ولی

باز پاییز سرد در راه است

ای بهار همیشگی بازآ

بی تو عمر بهار کوتاه است

باز هم میرسد بهار،ولی

بی تو از زندگی دلم سیر است

بی تو عید و بهار را چه کنم

عید هم بی تو سرد و دلگیر است

باز هم میرسد بهار،ولی

بازهم عاشق تو دلتنگ است

ای حضور تو سبزترین فصول

بی تو فصل بهار بی رنگ است

باز هم میرسد بهار،ولی

عاشقت بیقرار و بیتاب است

بعد از این عاشقانه میگویم:

عید،روز ظهور ارباب است

شعر “بهار بی تو “تقدیم به حضرت صاحب الزمان (عج)

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شیشه عطر بهار …

لب دیوار شکست !

و هوا پر شد از بوی خدا

و من اینگونه دعایت کردم

که خدا در همه جا باز کنارت باشد …

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

اشعار در مورد بهار

کلاغه روی دیوار

صدا می کرد قار و قار

می گفت خبرخبردار

آمده فصل بهار

هوا شده پاکِ پاک

سبزه در آمد ازخاک

برفها دیگه آب شدند

چشمه ها پرآب شدند

بهار و عید نوروز

آمده اند امروز

با سبدای پرگل

با لاله و با سنبل

در این بهار زیبا

دنیا شده باصفا

مهری طهماسبی دهکردی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

یک روز یک بهار

در باغ سبز چشم تو می گشتم

در من تمامتی بود

با شوق کودکان به تماشای تازه ها.

منوچهر نیستانی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

حالا که آمده ای

همان پیراهنت را بپوش

همان پیراهن آبی گلدار

با همان بهار !

که مرا پانزده سال جوانتر می کند …

محمدرضا عبدالملکیان

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر در مورد بهار

و عشق

چه  غریبانه

منتظر مانده!

در پیراهنی که گل داده بر دیوار

و نگاه مات عکسی در قاب

و بهاری!

ک با هیچ بهانه ای نمی آید …

عاطفه ملایری

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

هوای بهار خواب آور است

میخواهم …

دم کرده ی ترنج لبانت را

هر روز بجوشانم

با خیال تو بنوشم

شاید

خواب از سرم بپرد

فریبا داد گر

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

ای نسیم،از کوی جانان میرسی

آهسته باش!

همرهمت بوی بهار هست

و من دیوانه ام !

بیدل دهلوی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

چون بهار باشد

و تو عاشق شوی

قسم به خدا که این جنون

جاودانه است

شیما سبحانی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

خـود آهـوانـه بـه دام مـن آمـدی تـو، وگــرنـه

مـن ایـن بـهــار، در انـدیـشـه ی شـکـار نـبـودم…

حسـین منـزوی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

بهار که می آید

نه هوای کوه

نه هوای جنگل

نه هوای دریا

من فقط هوای تو به سرم میزند !

نسترن وثوقی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار برای کپشن

شادی هایت را بر صورت من بریز
فروردین من !
و اضافه هایش را پست کن
برای کسی که بهاری ندارد …
شادا بهار
که دست مرا گرفته نمی دانم به کجا می برد
شادا من
که دست بهار را گرفته به خانه خود می برم …

شمس لنگرودی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

نگار من

امید نو بهار من

لبی به خنده باز کن

ببین چگونه از گلی

خزان باغ ما بهار می شود

سیاوش کسرایی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

تو بهاری؟

نه

بهاران از توست

از تو میگیرد وام

هر بهار این همه زیبایی را

هوس باغ و بهارانم نیست

ای بهین باغ و بهارانم از تو !

حمید مصدق

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

بهار برای من

شالیزار گیسوان توست

که میشود در میان تارهایش

نفسی تازه کرد

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

من زیر و بم های زندگی را ، به فصول سال تشبیه می کنم .
هیچ فصلی همیشگی نیست …
در زندگی نیز روزهایی برای ، کاشت ، داشت ، استراحت …
و تجدید حیات وجود دارد …
زمستان تا ابد طول نمی کشد ،
و اگر امروز مشکلی دارید …
بدانید که بهار هم در پیش است … !

آنتونی رابینز

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

حظ ِبودنت

دویدن بهار

زیر پوست ِاحساس ست

تو از پنجره بازتر

من از قمری خانه

انیس تر

بگذار ببوسم

دستی که بمهر

دانه میپاشد

نیلوفر ثانی 

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار برای استوری

وقتی درخت

در راستای معنی و میلاد

بر شاخه های لخت

پیراهن بلند بهاری دوخت

با اشتیاق رفتم به میهمانی آئینه

اما دریغ

چشمم چه تلخ تلخ، پاییز را دوباره تماشا کرد

و دیگر جوان نمی شوم

نه به وعده ی عشق و نه به وعده ی چشمان تو

و دیگر به شوق نمی آیم

نه در بازی باد و نه در رقص گیسوان تو.

چه نامرادی تلخی

و دریغا ، چه تلخ تلخ فرو می ریزم

با سنگینی این غربت عمیق

در سرزمین اجدادی خویش

و دریغا، چه عطشناک و پریشان پیر می شوم

در بارش این گستره ی تشویش

در خانه ی خورشید ها و خاطره ها

دریغا بر من، چگونه فراموش می شود؟

سبد ها و سفره هایی که سالهاست

نه سیب را می شناسند و نه مهربانی را

و دریغا بر من، چه لال و بی برگ و بال پیر می شوم

در این سوی دیوارهایی که از من دزدیده اند سیب را

و جان مایه ی سرود های جوانی را

و دیگر جوان نمی شوم

نه به وعده ی این بهاری که آمده است

و نه به وعده ی آن شکوفه های یخ زده!

محمدرضا عبدالملکیان

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار برای پست اینستاگرام

اصلا به اینجای اسفند که می رسد، باید بزنی سر شانه خودت،

که این همه فکر و خیال و دوندگی را رها کن!

بیا برویم نفس بکشیم؛ بوی بهار می آید.

هرچند که هیچ کس هم نمی داند به این روزها که می رسیم،

چرا کارها بیشتر می شود و استرس سرازیر.

ولی باید بزنی سر شانه خودت،

که هرسال که حرص خوردی چه شد

و کجای دنیا را گرفتی.

بیا برویم کمی نفس بکشیم! می دانی!

اصلا همه مزه بهار به روزهای قبل از آمدنش است.

به بویش، به آفتابش که هنوز رمق ندارد.

خودش لطفی دارد و انتظار آمدنش لطفی دیگر.

آخ آخ که چقدر می شود از بهار نوشت…

این شنبه که بگذرد،

می زنم سر شانه ات و می گویم: همه چیز را کنار بگذار؛

بیا برویم کمی نفس بکشیم؛ بوی بهار می آید!

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

تمام آسمان اگر

بغض شود

و سی و یک زمستان

آنی بر سرم آوار ،

باز هم شکوفه می کنم

هزار بار

از باور بهار

 سامره حمیدیان 

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

اشعار بهاری از شعرای ایرانی

 بنفشه ها را

دور از ما

کاشتند

اما

نمی دانند ما

آرام آرام

به بهار نزدیک

می شویم

احمدرضا احمدی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

حیف نیست؟!

بهار از سر اتفاق بغلتد در دستم

آن وقت تو نباشی!

شمس لنگرودی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

دست خودم اگر بود

دستت را می گرفتم

می بردمت

جایی که دست هیچکسی به ما نرسد

دست خودم اگر بود

تا آخر عمر

دست از از سرت برنمی داشتم

دست خودم اگر بود

دست به دامنت می شدم

که بمانی و نروی

دست خودم اگر بود

دست خودم نبود

دست تو بود که دست به سرم کرد

دست تو بود که دست پیش گرفت

دست تو بود که  همدست شد با دلتنگی

حالا هم دست روی دلم نگذار

که خون است از دستت

محسن حسینخانی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

بهترین اشعار در مورد بهار

چقدر

شبیه اسفندی شده ای که

بویی از بهار نمی دهد…

حتی اگر

به یُمنِ شکوفه های زودرسِ پوشالی

سنگ بهاری را به سینه بزنی که

تنها یک نام شیک است برای فصل خواب آوری که

سردتر از یخ بسته ترینِ زمستان ها

میان آغوش مان به قندیل نشسته است…

حمیدرضا هندی 

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

کسی نمی‌تواند به طبیعت بگوید چرا زمستان شدی؟

چرا پاییز نماندی؟

کسی نمی‌تواند به برف بگوید که چرا آب شدی؟

یا اصلاً چرا آمدی که آب بشوی؟

کسی نمی‌تواند به زمین اعتراض کند که چرا انقدر سرد می‌شوی…

کسی نمی‌تواند به پاییز بگوید که چرا دلگیری؟

چرا برگ‌ها را حرام می‌کنی؟

چرا زرد می‌شوی؟

چرا اخم می‌کنی؟

چرا اشک می‌ریزی؟

کسی به تابستان نمی‌گوید که چرا انقدر گرمی؟

کسی نمی‌پرسد که بارانت کو؟

از همه مهم‌تر بهار که همه‌چیز تمام است

و هیچ‌کس به بهار نمی‌گوید که تا الان کجا بودی؟

و کسی نمی‌گوید چرا همیشه نمی‌مانی؟

هیچ‌کس از تابستان توقع برف ندارد

و هیچ‌کس از زمسنان توقعِ گرمای تابستان و کولر آبی ندارد….

همان‌قدر که طبیعت حق دارد همیشه بهار نباشد

آدم هم حق دارد

آدم حق دارد یک‌وقت‌هایی زمستان باشد

حق دارد یک‌وقت‌هایی سرد باشد

یک‌وقت‌هایی دل‌گیر و گریان باشد

یک‌وقت‌هایی به طرزِ خفه کننده‌ای گرم باشد…

گذرِ فصل‌ها طبیعت آدم است

آدم همیشه بهار نیست…

کیومرث مرزبان

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

اشعار ناب در مورد بهار

همه چیز

از  نبودن تو  حکایت می کند

به جز دلم

که همچون  دانه ای در تاریکی خاک

در انتظار بهار می تپید …

تو بر می گردی

می دانم …

آنتوان دوسنت اگزو پری 

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

نذر کرده ام

یک روزی که خوشحال تر بودم

بیایم و بنویسم که

زندگی را باید با لذت خورد

که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید

و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد

یک روزی که خوشحال تر بودم

می آیم و می نویسم که

این نیز بگذرد……….

مثل همیشه که همه چیز گذشته است و

آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است

یک روزی که خوشحال تر بودم..

یک نقاشی از پاییز میگذارم , که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست

زندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ , بخر و ببر..

یک روزی که خوشحال تر بودم

نذرم را ادا می کنم

تا روزهایی مثل حالا

که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است

بخوانمشان

و یادم بیاید که

هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد

و

هیچ آسیاب آرامی بی طوفان.. .

مهدی اخون ثالث

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار زیبا

برایم کتابی بخوان

کتابی که هر واژه‌اش عطر مخصوص دارد

و هر صفحه‌اش ابتدای بهار است

و هر فصل آن، شاخه‌ای از رسیدن.

کتابی که بوسیدنت را

به باران بدل می‌کند

و خندیدنت را

به دریای آرام ..

برایم کتابی بخوان با سرانگشت‌هایت…

سیدعلی میرافضلی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

با چشم هایت حرف دارم

می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم

از بهار،

از بغض های نبودنت،

از نامه های چشمانم…که همیشه بی جواب ماند

باور نمی کنی!؟

تمام این روزها

با لبخندت آفتابی بود

اما

دلتنگی آغوشت… رهایم نمی کند،

به راستی…

عشق بزرگترین آرامش جهان است…

سید علی صالحی 

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهاری بلند

تصمیم گرفته ام

هر چه تو را

به یاد من بیندازد

دور بریزم

فقط یکی بگوید

با چای اول صبح

با سیگار آخر شب

با خلوت بعد از ظهر خیابان

با خانه های پلاک چهل و چهار

با نیمه ی تابستان

با آخر بهار

با اولین برف

با درخت غرق شکوفه

با باران

با باران

با باران

چه کنم؟…

مریم نوابی نژاد

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

دلـَم بـَهار مـی خـواهد

عـاشِقـَم شـــو… .

کامران رسول زاده

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

باز عطرِ هزار پائیز

پیچیده در خواهشِ گیسوانم

به یادِ صخره‌های سنگی‌ ساحل و آبی دریا

به یاد بلوط‌های کنارِ خیابان

به یاد شورش دست‌های عصیانی تو

یا عریانی آن روز‌های من

باز به سرزمینِ سردِ خانه ام

به نوازشم بیا

باز بگو بهارم، سلام !

نیکی‌ فیروزکوهی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهاری کوتاه

بهار به بهار …

در معبر اردیبهشت،

سراغت را از بنفشه های وحشی گرفتم

و میان شکوفه های نارنج

در جستجویت بودم !

در “ پائیز ” یافتمت …

تنها شکوفه ی جهان

که در پائیز روییدی !

سید علی صالحی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

باران خزانی بر بام

باد

آکنده اندوه

تکه های بهار را که در قلبم جا نهادی

کجا بگذارم.

شمس لنگرودی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

حالا دیگر

یک خط در میان گریه می‌کنم،

حالا دیگر

شانه‌هایم صبورتر شده‌اند

و با هر تلنگری که گریه می‌زند

بی‌جهت نمی‌لرزند!

انگار دیگر هیچ اتفاقِ عاشقانه‌ای

از چشم‌هایم نمی‌افتد

و پاییزِ من

اتفاق زردی‌ست

که می‌تواند

ناگهان در آغوشِ هر فصلی بیفتد!

حالا تو هی به من بگو

بهار می‌آید .. .

نسترن وثوقی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر درباره بهار جدید

آن قدر دلتنگم

که می توانم هزار دریا را

به شوق دیدارت وارونه شنا کنم

و آن قدر بی رمق

که گاه ِ رسیدن به یاد بیاورم

ضربه های تبری را

که با دستهایت بر تنم فرود آمده اند !

آن قدر به ما شدنی دوباره خوشبینم

که می توانم جوانه هایی

که بر زخم هایم روییده اند را هم ببینم

و آن قدر ناامید

که خواب ِ آخرین برگ ِ مانده بر شاخه هایم را

دلیلی برای سررسیدن زمستان تعبیر کنم !

با من بگو چگونه فراموشت کنم

وقتی که زخم های عمیق ترم بیشتر تو را به یادم می آورند

و بهار را چگونه باور کنم

وقتی که زمستانت در من شکوفه داده است!

مصطفی زاهدی 

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

دلم گرفته پدر!

برایم بهار بفرست…

زشهر کودکی ام یادگار بفرست

دلم گرفته مادر!روزگار با من نیست…

دعای خیر وصدای دوتار بفرست

اگر چه زحمتتان می شود ولی این بار

برای کودک خود “قرار ” بفرست

غم از ستاره تهی کرد آسمانم را…

کمی ستاره دنباله دار بفرست

به اعتبار گذشته دو خوشه لبخند

در این زمانه بی اعتبار بفرست

تمام روز وشب من پر از زمستان است

دلم گرفته برایم بهار بفرست…

فروغ فرخزاد

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر نو درباره بهار

بانوی کسی باش

که بهار را دوست دارد

و باران را

و رسیدن را

نیکی فیروز کوهی 

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

در حوالی رویاهایم کسی هست که
بعد از هر باران دلتنگی رنگین کمانی می شود برایم
با تار و پود عشق ..

کسی هست که از شوق آمدنش
به استقبال بهار می روند خزانهای عاشقی ام
کسی هست که آسمان تنهایی ام را
با تمام عظمتش به آغوش می کشد
کسی هست که ابرها را وسوسه می کند
به لحن باران
وقتی هوایش در من گل می کند ..

کسی هست که از زخمه های عاشقانه اش
سمفونی بتهوون می شود
موسیقی ذهنم …

اما
.
.
.
همیشه کسی هست که نیست … !

عادل دانتیسم 

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

ای نیم تو سنگ و نیم دیگر آهن
با این همه غم ببین چه کردی با من
پاییز شدم … دعایت مقبول افتاد
حالا دل تو بهار ؛ چشمت روشن !

حنظله ربانی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

قشنگ ترین شعر های بهار

جوانه زده

گلدان کوچکم

دلم کمی بهار می خواهد

نمی آیی؟

معصومه صابر

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

بهار؛

می تواند نام تو باشد

وقتی

که در همهمه یِ سبزِ دلم

دوستت دارم هایت

شکوفه می زنند.

سارا قبادی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

عید منی

که باید چراغانی ات کنم

از گردنت گرفته با بوسه بوسه بی تابی

تا سینه ات تنیده در قطره قطره اشک

عشق نو رسیده منی

که باید نام زیبایی برایت پیدا کنم

چیزی شبیه خوشبختی

تا وقتی صدایت می کنم

باران اول بهار را هم به یادم بیاوری

عمر تازه منی

که باید به پای تو آن را سوزاند

نیمی از آن را در پیچ و تاب خواهش و شیدایی

نیم دیگر را در دهلیزهای سرد پشیمانی

خطای منی

که نمی شود چشم از تو فرو پوشاند

با دامنی که گیج در هوای تو می چرخد

با شرمی که خیس در حضور تو می میرد.

فرنگیس شنتیا

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

دو بیتی های بهاری

عید که آمد
فکری برای آسمان تو خواهم کرد
یادم باشد
روزهای آخر اسفند
دستمال خیسی روی ستاره هایت بکشم
و گلدانی
کنار ماهت بگذارم
زندگی
همیشه که این جور پیچ و تاب نخواهد داشت
بد نیست
گاهی هم دستی به موهایت بکشی
بایستی کنار پنجره
و با درخت و باغچه صحبت کنی
پنهان نمی کنم که پیش از این سطرها
“دوستت دارم” را
می خواسته ام بنویسم
حالا کمی صبر کن
بهار که آمد
فکری برای آسمان تو
و سطرهای پنهانی خودم
خواهم کرد….

حافظ موسوی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

در زمستانی که بی‌هنگام آمده بود
و ابرهایی که ناغافل،
تو
بهار را به پنجره‌ام هدیه کردی
و ماه مهربان را
به دست‌هایم.
حالا کجا مانده‌ای
دوباره بیایی کنار پنجره‌ام
بگویی: سلام،
بهار آورده‌ام، نمی‌خواهی؟!

 رضا کاظمی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

دلم هواى شکفتن دارد

مرا ببوس

و

بهارانم کن…

اسماعیل خویى

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهار عاشقانه

بهار تویی

که می آیی و دستهایم

شکوفه می دهند ناغافل!

تویی که با تمامِ خستگی

باز هم آرامشی!

باز هزار ستاره ی بی افول

هزار پروانه ی بیقرار

هزار شوق بی دلیل را

در خلوتِ آغوشِ من میریزی انگار

بهار تویی…

نیلوفر حسینی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

نه آمدن این

شکوفه هاى بادام

و نه عطر تازه هوا،

پرستو ها هم بى خود
شلوغش کرده اند ..!

بهار فقط

عطر تن توست ..!

مهدى جوافشان

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

 آشیانه ای بی جانم!

بهار را

هر بار

از به آغوش کشیدنت می فهمم

پرستوی من.

حسین غلامی خواه

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

ﺑﻬﺎﺭ، ﺑﯽﺣﻀﻮﺭِ ﻗﺪﻡﻫﺎﺕ
ﮐﺎﺑﻮﺱِ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺍﺏِ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﺳﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺷﮑﻮﻓﻪ، ﺑﻬﺎﻧﻪﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﻭَ ﺗﻮ
ﭘﯿﺮﺍﻫﻦِ ﺗﻤﺎﻡِ ﻓﺼﻞﻫﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﻨﺪ .

ﺳﯿﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺮﮐبیان

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر بهاری عاشقانه

بهار دست های توست

و شکوفه های درختی که مثل لبخند تو
نام اش را نمی دانم.

سرخی گونه هات
دل سیب های هفت سین را برده
و نگاه تو سبز ترین خیال دنیاست
وقتی آفتاب گرم می افتد روی دیوار نگاه
حتمن جایی دورتر از اینجا،
تو داری چشم هات را باز می کنی

چه ساده ایم ما
نمی دانیم این نسیم فروردین
عطر گیسوهای معشوق است
افتاده به جانِ هوا
حالا این تو و این گنجشک های بی قرار
نشسته بر سپیدار ، سر کوچه
پی بهار می گردند
من که هرچه گفتم‌شان هنوز نیامده ای،
باورشان نشد…

میلاد کاشانی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

نه !
همیشه برای عاشق شدن ،
به‌دنبال باران و بهار و بابونه نباش !
گاهی
در انتهای خارهای یک کاکتوس ،
به غنچه‌ای می‌رسی
که ماه را بر لبانت می‌نشاند.

گروس عبدالملکیان

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

شعر با موضوع بهار

بهار تویی
که هرشاخه ی ِشکسته ام
باتو هوس ِجوانه میکند

نیلوفرثانی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

بهار که بازمی‌گردد
شاید دیگر مرا بر زمین بازنیابد
چقدر دلم میخواست باورکنم بهار هم یک انسان است
به این امید که بیاید وُ برایم اشکی بریزد
وقتی می‌بیند تنها دوست خود را از دست داده است
بهار اما وجود حقیقی ندارد
بهار تنها یک اصطلاح است
حتی گلها و برگهای سبز هم دوباره بازنمی‌گردند
گلهای دیگری می آیند وُ برگهای سبز دیگری
همچنین روزهای ملایم دیگری
هیچ چیز دوباره بازنمی‌گردد
و هیچ چیزی دوباره تکرار نمی‌شود
چرا که هر چیزی واقعی است.

فرناندو پسوآ

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

چیزی بگو
مثل بهار
مثلا شکوفه کن
و یا ببار
مانند رحمتی بر درونم
یا رنگین کمان باش و
روحم را در آغوش بگیر
چیزی بگو
فراتر از حرف باشد
جانم را لمس کند
چیزی بگو
مثلا “کنارت هستم”.

تورگوت اویار

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

کلمه های من

نوازشگرانه برتو می بارید

دیر زمانی صدف آفتابی اندام تو را دوست داشته ام

تا به آ نجا که بیانگارم دارنده دنیایی ام

از کوه ها برای تو گلهای شاد می آ ورم

سنبل آبی، فندق تاری

و سبد های وحشیِ بوسه

میخواهم با تو آن کنم

که بهار با درختان گیلاس می کند.

پابلو نرودا

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

زیباترین اشعار بهار

اگر تو امتداد بهار نیستی

پس این شکوفه‌های قلبم را از چه دارم

ببین چگونه عطر تن‌ت باران می‌شود

و من با بوی تو خلوت می‌کنم

اگر تو امتداد بهار نیستی

این پرنده چه می‌گوید

دارد دور قلبم می‌چرخد

زمین می‌خورد

بال‌ می‌زند

قلبم تند می‌کوبد

و من می‌ترسم بگویم

دوستت دارم

می‌ترسم زیاد به تو فکر کنم

می‌ترسم نامت را روی کاغذ بنویسم

آه، این‌ها‌ یعنی

من عاشقت شده ام…

شیما سبحانی

=========⁂¸¸✸✸✸¸¸.⁂=========

مثل باران بهاری

که نمی گوید کی،
بی خبر در بزن و

سرزده از راه برس…

حسین منزوی

• ────── ✾ ────── •

بهار آمد زمین فیروزه‌گون شد
به عزم سیر، دلدارم برون شد
به گل‌چیدن درآمد یار فایز
همه گل‌ها ز خجلت سرنگون شد
فایز دشتستانی

• ────── ✾ ────── •

بهار آیو به هر شاخی گلی بی
به هر لاله هزاران بلبلی بی
به هر مرزی نیارم پا نهادن
مبو کز مو بتر سوز دلی بی
باباطاهر

• ────── ✾ ────── •

عزیزان موسم جوش بهاره
چمن پر سبزه صحرا لاله زاره
دمی فرصت غنیمت دان درین فصل
که دنیای دنی بی اعتباره
باباطاهر

• ────── ✾ ────── •

بهار آیو به صحرا و در و دشت
جوانی هم بهاری بود و بگذشت
سر قبر جوانان لاله رویه
دمی که گلرخان آیند به گلگشت
باباطاهر

• ────── ✾ ────── •

هست ایام عید و فصل بهار
جشن جمشید و گردش گلزار
ای نگار بدیع وقت صبوح
زود برخیز و راح روح بیار
منوچهری

• ────── ✾ ────── •

از آمدنِ بهار و از رفتنِ دِی
اوراقِ وجودِ ما همی‌گردد طی
مِی خور، مخور اندوه که فرمود حکیم
غم‌های جهان چو زهر و تریاقش مِی
خیام

• ────── ✾ ────── •

اندر دل من مها دل‌افروز تویی
یاران هستند و لیک دلسوز تویی
شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز تویی
مولانا

• ────── ✾ ────── •

بنمود بهار تازه رخسار ای دل
بر باد نهاده باده پیش آر ای دل
اکنون که گشاد چهره گلزار ای دل
ما و می گلرنگ و لب یار ای دل
خاقانی

• ────── ✾ ────── •

دیدی که نسیم نوبهاری بوزید
ما را ز بهار ما نسیمی نرسید
دردا که چو گل پرده خلوت بدرید
آن گل‌رخ ما پرده نشینی بگزید
خاقانی

• ────── ✾ ────── •

از عشق بهار و بلبل و جام طرب
گل جان چمن بود که آمد بر لب
لب کن چو لب چمن کنون لعل سلب
جان چمن و جان چمانه بطلب
خاقانی

• ────── ✾ ────── •

اکنون که زمین شد ز بهاران همه گل
صحرا همه سبزه کوهساران همه گل
از فرقت توست در دل ما همه خار
وز طلعت تو به چشم یاران همه گل
هاتف اصفهانی

• ────── ✾ ────── •

ای عهد تو عید کامرانی پیوست
افتاد بهار پیش بزم تو ز دست
زیبنده‌تر از مجلس تو دست بهار
بر گردن عید هیچ پیرایه نبست
انوری

• ────── ✾ ────── •

صف زد حشم بهار پیرامن گل
ابر آمد و پر کرد ز در دامن گل
با این همه جان نماند اندر تن گل
گر تو به چمن درآیی ای خرمن گل
انوری

• ────── ✾ ────── •

آراست بهار کوی و دروازه خویش
افگند به باغ و راغ آوازه خویش
بنمای بهار را رخ تازه خویش
تا بشناسد بهار اندازه خویش
سنایی

• ────── ✾ ────── •

ای ابر بهار خانه پرورده توست
ای خار درون غنچه خون کرده توست
ای غنچه عروس باغ در پرده توست
این باد صبا این همه آورده توست
سلمان ساوجی

• ────── ✾ ────── •

تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست
خوش باش که آن سرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست، از بهارش پیداست
شیخ بهایی

• ────── ✾ ────── •

بازم غم عشق یار در کار آورد
غم در دل من، بین، که چه گل بار آورد؟
هر سال بهار ما گل آوردی بار
امسال به جای گل همه خار آورد
عراقی

• ────── ✾ ────── •

به نوبهار جهان تازه گشت و خرم گشت
درخت سبز عَلَم گشت و خاک مُعْلَم گشت
نسیم نیم‌شبان جبرئیل گشت مگر
که بیخ و شاخ درختان خشک مریم گشت
کسایی مروزی

• ────── ✾ ────── •

ای آنکه ز عشق تو مرا نیست قرار
زین بیش بدست غصه خاطر مسپار
بر هر بد و نیک پرتو انداز چو مهر
بر ناخوش و خوش گذر تو چون باد بهار
رضی الدین آرتیمانی

• ────── ✾ ────── •

خوش وقت بهار و سبزه و دامن کشت
با پسته دهن شکر لب حور سرشت
در باغ مراد ما چنین سرو نرست
بر خاک امید ما کس این دانه کشت
ابن حسام خوسفی

• ────── ✾ ────── •

نوروز شد و جهان برآورد نفس
حاصل ز بهار عمر ما را غم و بس
از قافله‌ی بهار نامد آواز
تا لاله به باغ سر نگون ساخت جرس
ابوسعید ابوالخیر

• ────── ✾ ────── •

در وقت بهار جز لب جوی مجوی
جز وصف رخ یار سمن‌روی مگوی
جز باده گلرنگ به شبگیر مگیر
جز زلف بتان عنبرین بوی مبوی
مهستی گنجوی

• ────── ✾ ────── •

گلبرگ برد باد بهاران به کجا
سنبل رود از شبنم بستان به کجا
ای عارض یار من شتابان به کجا
وی زلف نگار من پریشان به کجا
عرفی شیرازی

• ────── ✾ ────── •

شد یار و به غم ساخت گرفتار مرا
نگذاشت به درد دل افکار مرا
چون سوی چمن روم که از باد بهار
دل می‌ترقد چو غنچه، بی‌یار، مرا
وحشی بافقی

• ────── ✾ ────── •

باغ در ایام بهاران خوش است
موسم گل با رخ یاران خوشست
چون گل نوروز کند نافه باز
نرگس سرمست در آید به ناز
” اشعار امیر خسرو دهلوی “

مطالب مرتبط بیشتر را بخوانید

عکس نوشته بهار

عکس بهار

متن درباره فصل بهار

انشا درباره بهار


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.