اشعار کوتاه محرم | ۱۳۰ شعر در مورد ماه محرم و عاشورا کوتاه و تاثیر گذار
در این نوشته از دلبرانه قصد داریم تعداد ۱۳۰ عدد از اشعار کوتاه محرم را برای شما درج نماییم
با توجه به فرا رسیدن ایام عزاداری محرم ممکن است قصد داشته باشید که یک متن یا شعر برای عرض تسلیت
به نزدیکان خود ارسال کنید و این ایام عزیز را تسلیت عرض کنید و از وی طلب التماس دعا کنید
یا اینکه بخواهید در فضای مجازی یک پست یا استوری به همین مناسبت منتشر نمایید
برای این کار نیاز دارید به اشعار کوتاه محرم که ما در این مطلب برای شما جمع آوری کرده ایم
امیدواریم که مرود توجه شما عزیزان قرار گیرد.در ادامه با ما همراه باشید
اشعار کوتاه محرم | ۱۳۰ شعر در مورد ماه محرم و عاشورا کوتاه و تاثیر گذار
کربلا دارالنعیم زینب است
کعبه خود تحت حریم زینب است
عمر زینب فخر مولا بود و بس
او به زهرا المثنی بود و بس
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
عطری که از حوالی پرچم وزیده است
ما را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه بازکنید محرم رسیده است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوز
خورشید ، فرا ز نیزهها مانده هنوز
در باغ سپیده ، بوته بوته گل خون
از رونق دشت کربلا مانده هنوز
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
همواره تجّسم قیام است حسین (ع)
در سینه عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسبترین شعر کلام است حسین (ع)
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
به یکتایی ، قسم یکتاست عباس
به مردی شهره دنیاست عباس
اگر چه زاده امالبنین است
ولیکن مادرش زهراست عباس
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
برای باغبان یاس آفریدند
علی را أشجع الناس آفریدند
وفا داری و مردی و شجاعت
یکی کردند و عباس آفریدند
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش که در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضاء ندارد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند
در دل هر عاشقی عباس مأوا می کند
هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضا می کند
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟
آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است
گفتم: که چیست محرم؟
باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آبروی حسین به کهکشان می ارزد
یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست
گفتا که حسین بیش از آن می ارزد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بر سینه ی من نوشته بین الحرمین
نصف قلبم با ابالفضل،نصف دیگر با حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
زیبایی گل از چمن ِ توست حسین
ذکر ِلب عاشق سخن توست حسین
عطری که به مُرده گر رسد زنده شود
بوی عرق سینه زن توست حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
خوب دانم نفروشند به من یوسف را
ایستادن به صفِ برده خران مارا بس
شوکت و دولت و منصب به کسان ارزانی
از عناوین جهان مرثیه خوان مارا بس
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
گفتند:عطا نمی شود اما شد
بخشیده خطا نمی شود اما شد
گفتند به این حسین حسین گفتن ها
درد تو دوا نمی شود اما شد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
روحی که کُنَد گریه به تو روح لطیفی ست
نفْسی که نرفته رهِ تو نفس ضعیفی ست
ارباب خجالت نکشم عار ندارم
حمالی دربار تو هم شغل شریفی ست
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
عالم همه قطره است و دریاست حسین
خوبان همه بنده اند و مولاست حسین
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش
از بس که کَرَم دارد، آقاست حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیکترین راه به الله، حسین است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید که سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
دریچه ی عشق و عاشقی باز شود
دل ها همه آماده پرواز شود
با نوای محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
پیر همه بود اگر چه او کودک بود
صبرش ز غریبی پدر اندک بود
می کرد به نی اشاره می گفت رباب
ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
با نام حسین به سینه ها گل بزنید
از اشک به بارگاه او پل بزنید
گویید که هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
هفتادو دو مجنون زلیلی شده عاقل
هفتادو دو فرهاد به شیرین شده واصل
هیهات که جان گیرد از آنها ملک الموت
جان دست حسین است نه بازیچه قاتل
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
فرش بر رونق بازار حسین می نازد
عرش بر جلوه رخسار حسین می نازد
ابر بر اشک عزادار حسین می نازد
قبر شش گوشه به زوار حسین می نازد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
دانی از چه رو گاه گاه آید زلزله
چون زمین هم میکند با نام زینب هلهله
دانی از چه رو گاه گاه توفان میشود
صحنه جنگیدن عباس اکران میشود
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
میکند مادر اشاره شیعه با سر می دود
وعده گاه ما کنار حوض کوثر میشود
برگه سبزی تحفه ی درویش در پرونده ام
بانگاه پنج تن چندین برابر میشود
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
به مزارم بنویسید که عاشق بوده است
از جهانی به خدا مانده و فارغ بوده است
ننویسید زنام و زنشان این همه ام
بنویسد غلام پسر فاطمه است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
جز سبط نبی شهید پیروزی نیست
در عشق ، چراغ عالم افروزی نیست
از صبح ازل گرفته تا شام ابد
چون روز حسین در جهان روزی نیست
التماس دعا
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
چه غم ز عرصه محشر برایمان باقیست
چرا که دست علمدار کربلا کافیست
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
هر نیزه ای که بر بدن اطهرت نشست
از شرم روی تو ، به لبش بود یاحسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
یک تیر،دو تیر،نَه، هزار و نهصد و پنجاه تیر
این حجم بدن کجا و آن هجمه تیر
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
ماتم کرب و بلا تا به ابد پابرجاست
روضه خون خدا هم شده قسط سحرم
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
یک چلّه از برای شما ناله سر دهم
تا در محرّمت بشوم مَحرمت،حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آرامش و معصومیت تو دلخواه
در سینهی تو مرور داغی جانکاه
این است که روشنایی چشمش را
از کرببلا نشانه میگیرد ماه!
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
ای شوم طلسم تشنگی باطل شو
ای رود به سمت خیمه ها مایل شو
لبریز عطش شده است لبهای حسین
ای آیه ی آب بر لبش نازل شو…
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آن روز که آفتاب می گفت حسین
امواج به روی آب می گفت حسین
چشمان شریک نهضت عاشورا
پر بود ز اشک ناب می گفت حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
مطلع الفجر است یا تابیده قرآن روی نی
کاین چنین افتاده آتش در نیستان روی نی ؟
عرش می پیچد به خود از آه و سوز کاروان
باد می پیچد به موهای پریشان روی نی
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بحثِ خوب و بد است یا همت
مانده ام! علتِ نرفتن چیست؟
هرچه باشد تحملش سخت است
دوری از کربلا که آسان نیست
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آن کــــودک استــوار را باور کن
لب تشنۀ بی قــــــرار را باور کن
تکلیف عطش برای او حتمی شد
شش مـــاهۀ روزه دار را باور کن
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بـــرای معضل شـرمندگی چه چاره کند
کهکاش دردخجالت خیال درمان داشت
به گــریه گفت بـــرادر ببخش سقـــا را
میـان خیمه سکینه هـوای باران داشت
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
سوگ تو کرد زلزله، چندان که خواهرت
زینب فکند ولوله از «وا اخا»، حسین
من زین عزا چگونه نگریم که در غمت
برخاست ناله از جگر سنگ ها، حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
برای بـــزم شهادت که بیقـــرار شدی
بهسمت معرکه با شوق رهسپار شدی
تـوئی که حیدر و پیغمبری به تنهایی
ببین چگونه یکی رفتی و هزار شدی
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
واژه ها مشکی بپوشید در عزایش تا ابد…
ای غزل…! ای قافیه…! ای مثنوی ها…! تسلیت…
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
از چشم من این نقاب را بردارید
این حالت التهاب را بردارید
ای اهل حرم،امام ،اصغر را برد
از روی زمین رباب را بردارید
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
قصّه ى تلخ و عجیبى ست! بعید است کمى
گنه از خوردنِ سیبى ست! بعید است کمى
پسرِ فاطمه را اسب لگدکوب نمود…….!!
اسب حیوانِ نجیبى ست؟ بعید است کمى
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت …
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
شکر خدا که لطفِ تو دست مرا گرفت
مِهرت میان این دلِ ویرانه جا گرفت
امروز نه،که روز الست بربکم
باتو دلم بهانه ی کرب و بلا گرفت
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
ای فاطمه یتیم تو خفته ست و بر سرش
نی مادر است و نی پدر و نی برادر است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
یک دشت سرخ ، به چیدن رسیده بود
باغ شهادتش به “رسیدن” رسیده بود
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
خورشید چه عاشقانه پیمان می داد
در وادی طوفان بلا جان می داد
آن روز معلم شهادت چه غریب
با نای بریده درس ایمان می داد!
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
من و اشک و علمداری که دیگر بر نمی خیزد
چه باید کرد با یاری که دیگر بر نمی خیزد
مریزید آب های بی حیا در این سرازیری
ز مشک آبرو داری که دیگر بر نمی خیزد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
عمق این مرثیه را مشک و علم میدانند
داستان را همه ی اهل حرم می دانند
بعد عباس دگر آب سراب است،سراب
غیر آن اشک که در چشم رباب است،رباب
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
یک راست مرا برد ، دم خیمه ی ارباب
این معجزه ی تابلو فرشچیان است
اینقدر در گوش دلم روضه نخوانید
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
لب تشنه پا بیرون نهاد از آب عبّاس
دریا صدا می زد مرا دریاب عبّاس
وقتی جوانمردی او را کرد احساس
دریا صدا زد آفرین عبّاس عبّاس
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
ساقىِ ما چه شرابی، چه سبویی دارد
بنویسید رقیه چه عمویی دارد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
همواره دست ها به علمداریت بلند
آسوده خاطرت که برادر همیشه هست
صف بسته اند این همه سردارها به شوق
یعنی برای پیشکشت سر همیشه هست
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
پرده خوانِ کاسبم ، زِ روی خویش، پرده را دَمی کنار می زنم
با یزیدِ زنده دست می دهم ! بر امامِ کُشته زار می زنم !
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
عطری که از حوالی پرچم وزیده است
ما را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه بازکنید محرم رسیده است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
خبر آمد ز مهی بوی خدا میآید
ماه داغ دل ما غرق نوا میآید
دل ببازید عزیزان که زمان الم است
ماه اشک و الم و کرب و بلا میآید
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟
آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است
گفتم: که چیست محرم؟
باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
تلفیق خدا و خون فقط پیکر توست
خورشید گلی از چمن حنجر توست
شب وقف مدار چشم هایت مولا
صبح، آینهی دستِ بهارآور توست
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
اى که دلها همهی از داغ غمت غمگین است
وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنهات از خاطرهها
هر کـه را مىنگرم از غم تو غمگین است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
حال وهوای چهره تان غم گرفته است
احساس میکنم دلتان هم گرفته است
این روزهامگرچقدرگریه میکنی
سرتابه پا،عبای شما،نم گرفته است
این روزهانه روزعزا نه شهادت است
آقای مابرای چه ماتم گرفته است
آقاخودم شدم متوجه،ولی چه زود
قلب شماهوای ماه محرم گرفته است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
دل که شد سائل تو فخر به عالم دارد
تیره بخت آنکه دلش حب تو را کم دارد
چهره ای که سحر از یاد تو پر اشک شود
برگ آلاله عشق است که شبنم دارد
دل ما در شب هجران تو با گریه خوش است
زخم این درد به جز اشک چه مرحم دارد
همه عمر به رنج و غم و مهجوری رفت
عشق جانبخش تو ایام خوشی هم دارد ؟
محفل روضه ما بی تو چه ارزش دارد
روضه بی تو گل عشق عجب غم دارد
هر که شد منتظر منتقم فاطمیون
در حسینیه دل شور محرم دارد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
در محرم قلب سوزان می خرند
در محرم چشم گریان می خرند
در محرم هر که شد محرم به دوست
عطر و بوی کربلا در قلب اوست
در محرم دل هوایی میشود
با نگاهی کربلایی میشود
در محرم شیعیان زاری کنند
همره مهدی عزاداری کنند
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
سلام من به آوای شب تو
سلام من به اون خال لب تو
سلام من به قطره قطره اشکت
سلام من به ذکر روضه و یا زینب تو
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آقا سلام ماه محرم شروع شد
بازاین چه شورش است و چه ماتم شروع شد
آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
ماه گدایی من و چشمم شروع شد
یادم نرفته است نگاه شما به ما
از گریه های ماه محرم شروع شد
قد قامت الحسین که تشنه شهید شد
شد قامت العزا غم عالم شروع شد
ده روز اعتکاف دوچشمم برایتان
در روضه مثل مسجد اعظم شروع شد
هاجر به پای روضه اصغر نشسته است
تا این که جوشش زمزم شروع شد
آقا سلام نیت گریه نموده ام
شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
صدای گریه تان پیر کرده عالم را
بیا که با تو بپوشم لباس ماتم را
هزار شکر نمردم که باز میبینم
کتیبه های عزا ؛ مشکی محرّم را
برای عمه خود تا که روضه میخوانی
به گریه شعله زنی دودمان آدم را
دخیل بسته ام امسال قبل جان دادن
ببینم اشک تو را روضه مجسّم را
به نور خویش عزاداری مرا پُر کن
به سایه ات بپذیر از گدات این کم را
مرا شبیه شهیدان شهید عشقت کن
به بال شوق و بصیرت بگیر دستم را
بیا ؛به رفیقان رفته ام سوگند
که با تو زار بگریم تمام این غم را
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
چشم انتظار مانده ام امّا نیامدی
کُشتی مرا و بر سرم آقا نیامدی
چنگی نمی زند به دلم اشک های من
وقتی که تشنه هستم و دریا نیامدی
من با لباس نوکری احرام بسته ام
وقت طواف کعبه ی دلها نیامدی
دیشب میان روضه نگاهم به راه بود
گفتم که می رسی به تماشا نیامدی
شاید نشسته بودی و بر سینه می زدی
جای دگر؛ به روضه ی زهرا نیامدی
شاید دوباره کرب وبلا رفته بودی و
تا صبح می زدی به سر آنجا نیامدی
امشب شب یتیم نوازی دست توست
مگذار تا بگویمت آقا نیامدی
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
صـدای گــریهتان پـیـــر کرد عالم را
بیا تا با شما بپوشم لباس ماتم راهـزار شکـر نـَـمـُـردم و باز میبینم
کتـیـبـههای عـزا، مشکی محرم رادوباره چشم شما زخم میشود، آقا
جـواب کرده چشمـت دوباره مرهم رادخیل بستهام امسال قبل از جان دادن
ببینـم اشـــک تو را، روضــــه مجســم رابه نـــور خـویش عــزاداری مـرا پر کن
به سایهات بپذیر از گدات، این کم را
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
از هجر تو طبیعت ما گریه می کند
چشم تمام آینه ها گریه می کند
چشم انتظار آمدنت شیر خوارهای است
گهوارهای به کرب و بلا گریه می کند
پای سه سالهای که پر تاول آمده است
دارد به اشک آه و دعا گریه می کند
در علقمه به خاطر تو مشک پاره ای
دارد کنار دست جدا گریه می کند
گودال سرخ روز عطش نعره می کشد
از روضه های خون خدا گریه می کند
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
باز هم چشم براهم که محرم برسد
بوی اسپند عزایش به مشامم برسد
کاش امسال محرم به دعای زهرا
خبر آمدن منجی عالم برسد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
ابر های غصه کم کم می رسد
چشمه های اشک نم نم می رسد
بر مشام جان عشاق حسین
بوی دلجوی محرم می رسد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوز
خورشید ، فرا ز نیزه ها مانده هنوز
در باغ سپیده ، بوته بوته گل خون
از رونق دشت کربلا مانده هنوز
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
عالم ، همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب ، خدا خدا بایدمان
تا پاک شود ، زمین ز ابنای یزید
همواره حسین ، مقتدا بایدمان
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
محرم آمد و دلها غمین شد
غم و عشق وبلا با هم اجین شد
حسین آماده بهر جانفشانی است
دوباره فاطمه قلبش حزین شد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
محرم ماه آن عبد خدا
محرم اسرار آن هستی فزا
محرم ماهی که در آن ریختندند
میان کربلا خون خدا
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
جانـت بـه کــویــر تفتــه دریـا بخشید
هفتاد و دو گل ، به متن صحرا بخشید
بـــا جلـــوه ی کــربـلای عـاشـورایی
خـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
چشمان زمین دوباره تر خواهد شد
ماه از سر شب بدون سر خواهد شد
تاریخ دوباره به خودش می لرزد
شق القمری بزرگتر خواهد شد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
این نیزه مرا به عشقتان میدوزد
در عمق وجود شعله می افروزد
امسال اگرچه در زمستانم باز
از بردن اسم تو لبم می سوزد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
خود را چو ز نسل نور می نامیدند
رفتند و به کوی دوست آرامیدند
سیراب شدند زآن که در اوج عطش
آن حادثه را به شوق آشامیدند
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
دو دیده اشک، باران است ، محرم
ز سوگ ، جمله یاران است ، محرم
جهان می بارد ، اشک ، داغ یاران
ز ظلم ، نابکاران است ، محرم
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
محرم باز هم نوبت توست
که بگشایی تمام خاطراتت
ز ایامی که در آن بود شیون
گهی نالیدن و گه سر بریدن
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
به روی گونه ی گل رد پای شبنم ها
غمت به خاک رسانده است گُرده های غم ها
ولحظه لحظه های این روزها عزادارند
دویده در رگشان خونی از محرم ها
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
مهمانم و بسترم زمین است
عطشانم و قلبم آتشین است
دشمن همه سوی در کمین است
من عاشقم و گناهم این است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
چون در همه عمر داشتم حب على
آمد به سرم چهارده نور جلى
گفتم که شفیع من کدامین شماست
کردند اشارت به حسین بن على
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
چون مرگ رسد بر کفن من بنویسید
من خاک کف پای عزادار حسینم
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
چه خوش است اگر ببینم عرفات و کربلا را
حرم عزیز زهرا، شب مشعر و منا را
به خدای کعبه سوگند همه حج من حسین است
به دوصد منا نبخشم عرفات کربلا را
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
حسینِ من…..
بیا و این دل شکسته را بخر…
حسینِ من….
مسافر جامانده را با خود ببر….
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
امـــشـــب مــــی خـــــوام بـــشـــیـــنــم از آرزوهــــام بــنــویـــســـم
بــــه نــــام خـــــــدا
کــربـــلا
تـــــمـــام . . .
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بی حسین بن علی احساس پیری می کنم
نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم
گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟
گفتم از آینه ی دل گردگیری می کنم
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
این همه پروانه بر دور ضریحت واقعا
بحث عشق است و غلامی جان من
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
فرشته ها از امشب صبوی غم می نوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می پوشن
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بر گوش جانم میرسد آوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
عالم همه قطره اند و دریاست حسین
خوبان همه بنده اند و مولاست حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد
بر دل فاطمه داغ عالم شد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بر سینه ی من نوشته بین الحرمین
نصف قلبم با ابالفضل،نصف دیگر با حسین
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
سلام من به محرم, محرم گل زهرا
به لطمه های ملائک, به ماتم گل زهرا
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بازدلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت
ماه محرم آمد تمام عالم گرفت
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
امشب رقیه فهمید بابا دو بخش دارد
بخشی به روی نیزه ٬ بخشی به خاک صحرا
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست
از قیام تو پیام تو عیان است هنوز
همه ماه است محرم، همه جا کرب و بلاست
در جهان موج جهاد تو روان است هنوز
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
الا ای عاشقان دیگر، غم عالم نمایان شد
دگر غمها ز داغ او، برایم سهل و آسان شد
ز چشمم اشک می ریزد، ز قلبم خون عاشورا
سبوی عین و شین و قاف، به روی دست مستان شد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
هر جا که میروم ز غمت دیده پر نم است
هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است
عمری گریستم که موظف به گریهام
گر نُه فلک به گریه شود باز هم کم است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
در محرّم، مردمان خود را دگرگون می کنند
از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند
گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا
جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آتش آتش ریخت بر شام سیاه
شعله های گریــــه و اندوه و آه
بی پناهی موج میزد در میان
دستهای زینب آن شب شد پناه
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
بیـــتــــاب تــر از ابـــر بهــــاری بودند
” هیهات من الــذله ” جــــاری بودند
سوگند به هرچه نام آب است بر آن
این تشـنه لبان تشـنه یـــاری بودند
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
گل غنچه ای از سلاله حیدر بود
افسوس که مثل غنچه ای پرپر بود
آن ظهر عطشناک چه غوغایی کرد
آن مرد که نام کوچکش اصغر بود
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
فریاد حسین را شنیدیم همه
از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا ولی برگشتیم
از شمر امان نامه خریدیم همه
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
خورشید نشسته بر درت ای کوفه
غافل شدی از دور و برت ای کوفه
امروز فرات را به رویش بستی
ای خاک دو عالم به سرت ای کوفه
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
این نیزه مرا به عشقتان میدوزد
در عمق وجود شعله می افروزد
امسال اگرچه در زمستانم باز
از بردن اسم تو لبم می سوزد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
حرف دل آب را کجا می زد مشک
سرتا سر کربلا صدا می زد مشک
تیری آمد به قلب عباس (ع) نشست
چون طفل رباب دست و پا می زد مشک
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
یاد آور لحظه های دردند عمو
شبهای اسیری ام چه سردند عمو
دیشب سر نی فقط سرت را دیدم
آغوش تو را چه کار کردند عمو؟!
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
قلندر وار از درمان گذشتند
از آب و آتش وطوفان گذشتند
کبوترهای زخمی تشنه بودند
به نام عاشقی از جان گذشتند
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
در حنجره زمانه تابید اصغر
هی گریه نکرد هی ننالید اصغر
دیگر نگران نباش آرام بگیر
آسوده تر از همیشه خوابید اصغر
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
زمین از اشتیاقش کم نمی کرد
غم نان گونه اش را نم نمی کرد
غم مشک وعلمدار آتشش زد
زمانه قامتش را خم نمی کرد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
خورشید بر این تیره مغاک افتاده ست؟
یا بر سر نی ان سر پاک افتاده ست؟!
بر عرش نی از تلاوت او پیداست
هفتاد دو سوره روی خاک افتاده ست
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آن دَم که فتاد دست پیغمبرِ آب
یک قطره عطش نبود در باور آب
گلهاى خدا زتشنگى پژمردند
اى خاک تمام کربلا بر سر آب
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
عالم ، همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب ، خدا خدا بایدمان
تا پاک شود ، زمین ز ابنای یزید
همواره حسین ، مقتدا بایدمان
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
در دشت بلا قحطی ایمان شده است
هر دیو و ددی نماد انسان شده است!
مردان همه سر به نیزه ها بخشیدند
سالار زنان بی سرو سامان شده است
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
در معرکه، تفسیر شهادت میکرد
در اوج عطش داشت روایت میکرد
لا حول و لا قوه الا بالله
هم مرگ به او سخت حسادت میکرد
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
سرشارترین شعر خدایی ؛ زینب
اسطورۀ طاقت و حیایی ؛ زینب
تو زینت نقطههای بسمالله وُ
تفسیر فصیح کربلایی ؛ زینب
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آن کودک استوار را باور کن
لب تشنه بیقرار را باور کن
تکلیف عطش برای او حتمی شد
شش ماهه روزه دار را باور کن
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
یک روز ترانه ساز خناس شدن
یک روز حماسه ساز احساس شدن
پس کی باید علی اکبر بودن؟
پس کی باید حضرت عباس شدن؟
—- —– —♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦— —– —-
آن نخل به خون طپیده را،می بوسید
ان مشک ز هم دریده را می بوسید
خورشید،کنار علقمه خم شده بود
دستان ز تن بریده را می بوسید!!
دیگر مطالب مرتبط را حتما بخوانید :