عکس برای استوری رسیدن ماه محرم ۱۴۰۳ + متن رسیدن محرم

در این نوشته از دلبرانه می خواهیم ۵۰ عکس مخصوص استوری رسیدن ماه محرم را خدمت شما عشاق امام حسین ارائه نماییم

اگر به مناسبت فرارسیدن ایام محرم و عزاداری حسینی قصد دارید در فضای مجازی استوری یا پست منتشر نمایید

از شما دعوت می کنیم تا انتها با ما همراه باشید . بهترین عکس نوشته ها و متن زیبا به همین مناسبت جمع آوری کرده ایم

امیدواریم که مورد استفاده شما عزیزان قرار گیرد

از همراهی شما سپاسگزاریم

عکس برای استوری رسیدن ماه محرم ۱۴۰۳ + متن رسیدن محرم

هردم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله ، یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است ، این زن صدایش آشناست ، ای وای بر من زینب است

تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست
از قیام تو پیام تو عیان است هنوز
همه ماه است محرم ، همه جا کرب و بلاست
در جهان موج جهاد تو روان است هنوز
آغاز محرم و ایام سوگواری حسینی تسلیت باد

تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین
این چشم تهی نگشت از آب حسین
عمری است نیازمند این درگاهم
یک لحظه گدای خویش دریاب ! حسین

همواره تجّسم قیام است حسین (ع)
در سینه عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسب‌ ترین شعر کلام است حسین (ع)

عکس نوشته استوری رسیدن ماه محرم

آنان که به گوش دل شنیدند تو را
رفتند و به پای دل رسیدند تو را
آن کوردلان که بر دلت تیر زدند
دیدند تو را، ولی ندیدند تو را

جانت به کویر  تفته دریا بخشید

هفتاد و دو گل ، به  متن صحرا بخشید

با جلوه ی کربلای عاشورایی

خون تو به رنگ سرخ معنا بخشید

آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

استوری فرارسیدن ماه محرم

گوشه گوشه یک حرم ، یک خیمه برپا می شود

در کنارش یک علم ، یک مشک پیدا می شود

چند روزی مانده تا ماه محرم ، سهم من

نوکری خیمه ی ارباب ، آیا می شود؟

دست هایم خالی و آلوده و پر از گناه

با دلی پاک و سری مدهوش و شیدا ، می شود

آسمان دیدگانم را قسم دادم ، قسم

تا که بارانم کند تر ، خاک دل را ، می شود

او که حتی تربتش بیمار می بخشد شفا

من شفا گیرم به انفاس مسیحا ، می شود

چند سالی می شود من نوکر این خانه ام

دست آخر قسمت من صحن سقا ، می شود

من نمی دانم که تا پایان ماه عاشقی

پای شرح حال من این بار امضا می شود

هر کـه مرا بـه روضه تـو راه داده اسـت

تاج محبت تـو بـه فرقم نهاده اسـت

از ابتدای خلقت حق در دو چشم مـا

تصویری از عزای محرم فتاده اسـت

ارباب صدای قدمت می آید

هنگامه اوج ماتمت می آید

ما در تب داغ و غم تو می سوزیم

هفت روز دگر محرمت می آید

پروفایل رسیدن ماه محرم

عمریست خاک مقدم ماه محرمم

دائم نشسته بر سر راه محرمم

جز درگهش به هیچ دری رو نکرده ام

تنها، گدای سفره ی شاه محرمم

با هیئت و حسینیه اش خو گرفته ام

دلبسته ی لباس ِ سیاه محرمم

زیر لوای اشکم و با روضه زنده ام

محتاج سوز و گریه و آه محرمم

ره توشه ام بجز غم و مهر حسین نیست

روز جزا فقط به پناه محرمم

شبهای قدر و ماتم مولایمان گذشت

در حسرت رسیدن گاه محرمم

“یک کربلا ببر ، نبری گریه می کنم”

چشم انتظار لطف و نگاه محرمم

ماه محرّم آمد و گریان شدم حسین

تا که هلال ماه عزایت حلول کرد

دل بیقرار و بی سرو سامان شدم حسین

این سفره های روضه پر از رزق و برکت است

شکر خدا دو مرتبه مهمان شدم حسین

آقا سلام برغزل اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

چندی گذشت در غم هجران اشک تو

پرمی کشید دل به هوای محرّمت

آقا سلام ماه محرّم شروع شد

آمد بهار زخم دل ما و مرهمت

عکس نوشته پیشواز محرم

دوباره بوی گریه های شبونه

ناله هایی که دل ها را می سوزونه

صدای نوحه خون که داره می خونه

وقتی بارون می باره

تو دل ها دوباره ماتم اومده

صدای چاووشی قلب اومده

همه جا بوی محرم اومده

زیر ایوانت اگر روزی کبوتر می شدم
آنقدر پر می زدم در خون که پرپر می شدم

آتشم گل کرد و بالم سوخت با پروانه ها
کاش چون پروانه در آتش شناور می شدم

کاش در هنگام توفان سیاه نیزه ها
مرهمی بر زخم خونین برادر می شدم

ای سر انگشت جنون در فصل رقص عاشقان
زخمه ای گر می زدی تا شعله ور تر می شدم

سوی تو پر می زدم، با بوی تو پر می زدم
از شمیم روح انگیزت معطر می شدم

با برادر گفت زینب:کاش بی تو در جهان
مرغ بی پر، باغ بی بر، نخل بی سر می شدم

در حریم تو کبوترها به باران می رسند
گر به کویت راه می بردم کبوتر می شدم

ماه عزا رسیده و دل ها پر از غم است

مشکی به تن کنید که ماه محرّم است

پیراهن سیاه عزاداری حسین

احرام نوکری تمامی عالم است

ماه محرّم آمده خیمه به پا کنید

دلهای ما حسینیّه ی بزم ماتم است

استوری پیشواز محرم

غریب و سرگشته ام بین این کوچه ها

آخرین خواهشم سوی کوفه میا

برگرد حسین کوفه یار و یاورت نیست

برگرد حسین روی نی جای سرت نیست

برگرد حسین کوفه جای خواهرت نیست

می میرم یا حسین ؛ می مانم پای تـو

چیزی نمانده اسـت تا عاشورای تـو

سالها گفتیم ما از کربلا
از شهید عشق و میدان بلا
از غمش بر سینه و بر سر زدیم
بوسه بر گهواره اصغر زدیم
باز هم گفتیم: مظلوما حسین
بی کس و بی بال و پر، تنها حسین

خلائق خاک بر سر جملگی زاری کنید
محرم ماه خون آمد عزاداری کنید
ز خاک نینوا فریاد می خیزد چنین
حسینم یار می خواهد، وفاداری کنید

شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است

دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است

وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق

قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق

فانوس اشک هایتان را روشن کنید، ماه غریبی شهید نینواست

رخصت دهید شال محرم بیاورید

پیراهن عزای مرا هم بیاورید

با اشکتان جراحت او خوب می شود

ای چشمهای غم زده مرحم بیاورید

تو دل ها دوباره ماتم اومده

صدای چاووشی قلب اومده

همه جا بوی محرم اومده

فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

عکس نوشته پیشواز محرم حسینی

دوباره ماه محرم دوباره بوی حسین(ع)

دوباره نوشش می از سر سبوی حسین(ع)

دوباره ماه تاثر دوباره ماه عزا

دوباره سینه زدن در میان کوی حسین(ع)

دوباره شهر بپوشد به تن لباس سیاه

رواج هیئت و مسجد ز آبروی حسین(ع)

در بهار گل ها شد خزان ماتم

بـاران بـلا ریخـت از ابـر محــرم

طــوفان بلا برخاست

عـلم به عزا برخاست

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ الحُسین‌‌ْ

فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن تسلیت عرض میکنم

خدایا

تورابه ابروےزینب

به بےقرارےرقیه

به غیرت عباس

به حرمت موی سفید ارباب

هردستے که در ماه محرم به سوےتوبلندشد

خالےبرنگردان

فرا رسیدن ماه محرم تسلیت…التماس دعا در این ایام

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن

وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین

وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن

وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین

فرا رسیدن ماه محرم و ایام شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین( ع) و هفتاد و دو تن از یاران مخلص و جان بر کف آن حضرت را به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا و تمام عاشقان و مریدان آن حضرت تسلیت باد

این بیرق و لوح و علمو عشقه

این کتیبه ها و پرچمو عشقه

تو سیصد و شصت و پنج روز هر سال

آقـا دهــه ی محرمــو عشقه

فرا رسیدن ایام محرم تسلیت باد

با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

سلام به ماه محرم
به غصه و غم مهدی
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی
سلام ما به محرم به شور و حال و عیانش
سلام ما به حسین و به اشک سینه زنانش
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام

جهان سرشارِ از غم شد دوباره
دلم دریایِ ماتم شد دوباره
هوایِ گریه دارد قلبِ محزون
بخوان ای دل: محرّم شد دوباره

بخوان ای دل که ماهِ حزن و آه است
صدایِ طبلِ هیأت ها به راه است
زمین و آسمان هم نوحه گر شد
لباسِ آفرینش هم سیاه است

بنال ای دل که هنگامِ غم آمد
قدِ آیینه ها بنگر: خَم آمد
ملایک نوحه خوانند و سیه پوش
محرّم شد عزایِ اعظم آمد

بیا ای دل بیا با هم بگرییم
در این ماهِ غم و ماتم بگرییم
بیا ای دل که در ماهِ محرّم
به هتکِ حرمتِ اعظم بگرییم

بنال ای دل که وقتِ ناله یِ تُست
زمانِ غم شد و داغِ گلی رُست
هلالِ ماهِ حزنِ اهل بیت است
از این دیده بِباید خنده را شُست

دوباره خیمه غم ها بپا شد
دوباره نوبتِ رختِ عزا شد
دوباره شورِ هیأت ها رسیده
دوباره ماتمِ دل هایِ ما شد

محرّم آمد و بویِ گُل آید
به دشتِ پر بلا بس سنبُل آید
امان از تیزیِ آن تیرِ مسموم
که خون از دیده ها بر کاکُل آید

ببین : آن کاکُلِ اسبِ حسین است
اگر سرخ است، از خونِ دو عین است
وفایِ ذو الجناح و پیکرِ چاک
حسین افتاد و او در شور و شین است

پرسیدم : از حلال ماه، چرا قامتت خم است ؟
آهی کشید و گفت : که ماه محرم است
گفتم : که چیست محرم ؟
با ناله گفت : ماه عزای اشرف اولاد آدم است

لالایی عموش بیاد
مشک علم به دوش بیاد لالایی باباش بیاد
سوار ذوالجناهش بیاد
صدای خنده گلم برای عمه هاش بیاد
لالای خزون نیاد
حرمله با کمون نیاد

زمین، دشتِ شقایق گشت آن روز
وَ چشمِ آسمان، پُر اشکِ جانسوز
فرات آن روز سرشارِ عطش بود
وَ شاعر در دلش، صد شعله افروز

محرّم آمد و غم در دل آمد
غم و عشق و بلایی حاصل آمد
دوباره نوبتِ حزن است و ماتم
دوباره کشتیِ اندر ساحل آمد

ضریحش می دهد بویِ گلِ یاس
نوازش می دهد هر لحظه احساس
یقین دارم که هر شب آن ضریحش
معطّر می شود با مشکِ عبّاس

از این خانه مرو، این خانه از تُست
تمامِ حاصلِ کاشانه از تُست
در این محفل، تو مقصودِ منی تو
تو خود شمعی، دلِ پروانه از تُست

فلک از دستِ تو صد داد و بیداد
که پرپر می کنی گل هایِ آزاد
امان از تو، امان از بی وفایی
چه گل هایِ قشنگی رفت بر باد

فلک با دل سرِ ناساز دارد
که دلبر قصدِ میدان باز دارد
امان از جورِ دشمن، از غریبی
که کفتر، میلِ بر پرواز دارد

دلم پروانه شمعِ خیالت
هماره در پیِ نورِ جمالت
پریشان گشته دل بی مقدمِ تو
دلا! کی حاصل آید آن وصالت

غریبی حالِ ما را زار کرده
خیالِ تو دلم بیمار کرده
گرفتارِ عزایِ ماهِ خونم
بیا مولا! که هجران خوار کرده

بیا مولا! که شادی حاصل آید
به جایِ حزن، شوق اندر دل آید
بیا تا موجِ غم ها را برانیم
بیا تا قلع و قمعِ باطل آید

یادتـان باشد لباس مشکی ام را تـا کنید
گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید
کاش من در شام عاشورا بمیـرم تا شما
خرجی م را نذر خرج ظهـر عـاشـورا کنید

چه با غیرت، چه با عزت، چه با احساس می گویند
فدای ارمنی هایی ک “یا عباس” می گویند

سلام ای داغـدار اصـلی این روضـه ها
سلام صــاحب عزای ماتم کرب وبلا