کشپن کوتاه و بلند درباره سرنوشت خوب و بد با مضامین عاشقانه + عکس نوشته

در این نوشته از دلبرانه می خواهیم تعداد زیادی کپشن در مورد سرنوشت ،کوتاه و طولانی با مضامین گوناگون خدمت شما ارائه نماییم.

اگر می خواهید یک پست در مورد سرنوشت با مخاطبین خود به اشتراک بگذارید و دنبال یک شعر و متن زیبا هستی تا انتهای این پست ما را دنبال کنید.

در ادامه مجموعه گلچینی از اشعار و کپشن در مورد سرنوشت زیبا تاثیر گذار برای شما جمع آوری کرده ایم.

امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد . از اینکه ما را انتخاب کرده اید از شما سپاسگزاریم.

کپشن در مورد سرنوشت زیبا و دلنشین

کپشن در مورد سرنوشت

در من گرگی خسته و وحشی است

خسته از تمام دنیا

خسته از بازی های سرنوشت

وای از روز انتقام

چشمات
سیاهترین جای سرنوشتمه

دست هایت

سرنوشت من است

رهایشان نمی کنم

رو آیه های بارانی نوشتم
بسته به تو جونم و سرنوشتم
تو مظهر تحملی تو ماهی
عشق منی برام تو تکیه گاهی

خلاصه که چشمای دلبر قشنگ ترین سیاهی سرنوشتم بود

آنچه معمولاً سرنوشت می‌نامند، غالباً نتیجهٔ رفتار ابلهانهٔ خود آنان است

حتى افرادى که معتقدند سرنوشت همه از قبل مشخص شده و قابل تغییر نیست

موقع رد شدن از خیابان ، دو طرف آن را نگاه مى‌کنند

اگر تعداد قابل توجهی از انسان ها این حقیقت را دریابند که افتراق و تفاوتهای واقعی بین هرکدام از ما تنها در باورهای ما نهفته است

در اینصورت خود به خود بیداری فراگیری در کره ی خاکی ما بوجود می آید و این حقیقت آشکار می شود

که همه ما در یک سرنوشت بهم پیوسته و ناگسستنی با هم سهیم خواهیم بود

دوست دارم
و هراسانم دقایقی بگذرند
که بر حریر دستانت دست نکشم
و چون کبوتری بر گنبدت ننشینم
و در مهتاب شناور نشوم
سخنت شعر است
خاموشیت شعر
و عشقت آذرخشی میان رگ‌هایم
چونان سرنوشت

کپشن کوتاه درباره سرنوشت

کپشن کوتاه درباره سرنوشت

جهان پیشینم را انکار میکنم
جهان تازه ام را دوست نمی دارم
پس گریزگاه کجاست
اگر چشمانت سرنوشت من نباشد

سرنوشت

چه واژه ی قشنگیست برای ما

تا آخرین نفس و تا آخرین لحظه

پا به پایت عاشقانه هایمان را قدم میزنم

و پا پس نمیکشم از عشقت

حتی در سخت ترین شرایط

و همچنان نفس من در تلاطم امواج نگاهت بند می آید

و تا آخرین نفس دوست داشتنی ترین مرد زندگی ام خواهی بود

دوستت دارم معجزه زندگیم

‌سالها گذشت تا من یاد گرفتم
باززز میشود جنگید
با سرنوشت میشود جنگید
اصلا با کل عالم میشود جنگید
اما
فقط با کسی که سخت عزم رفتن کرده
نه… نمیشود جنگید

چه سرنوشت غم‌انگیزی که کِرم کوچک ابریشم

تمامِ عمر قفس میبافت ولی به فکرِ پریدن بود

همسفر زندگیم

چه خوشبختم که خدا سرنوشت مرا با تو نوشت

تو با بودنت به من ثابت کردی

گاهی واقعیت از رویاهایمان خیلی شیرین تر است

بگذار
ابر سرنوشت
هرچه میخواهد ببارد
ما چترمان خداست

آرام باش ای دل غمگین

از شکوه بس کن

پشت ابرها هنوز خورشید می درخشد

سرنوشت تو همان است که دیگران دارند

در هر زندگی باید بارانهایی فرو ریزد و برخی روزها تیره و حزن انگیزن باشند

سرنوشت را باید از سر نوشت

شاید این بار کمی بهتر نوشت

عاشقی را غرقِ در باور نوشت

غُصه ها را قِصه ای دیگر نوشت

کپشن در مورد سرنوشت غمگین

کپشن در مورد سرنوشت غمگین

گاهی
به خواستن نیست
وقتی چیزی قرار نباشه اتفاق بیفته
حتی از دست سرنوشت هم کاری برنمیاد
گاهی کوه به کوه که نه ، آدم به آدم هم نمی رسه
کنار هم پیر شدن، با کنار ایستادن و پیر شدن یکی دیگه رو دیدن
خیلی فرق داره
بی رحم ترین شکل زندگی اینه که
یه نفر رو تووی خودت سرکوب کنی

سرنوشت خود را کنترل کن، یا اینکه کس دیگری آن را کنترل خواهد کرد

انسان چطور میتواند بر سرنوشتِ خود حاکم باشد درحالیکه قادر به تدوین برنامه ی کوتاه مدتی مثلا برای هزار سالِ آینده نیست؟

قرار بود که ما راهمان به هم بخورد
که سر نوشت دو تا بی نشان به هم بخورد

قرار بود میان نگاه های غریب
نگاه ما دو نفر ناگهان به هم بخورد

بیا اگرچه نخواهند ما به هم برسیم
بیا که توطئه دوستان به هم بخورد

و فارغ از همه پلکی به هم نگاه کنیم
به این امید که پلک زمان به هم بخورد

چه می شود که لبالب شویم از بوسه؟
لبان خسته ی ما توامان به هم بخورد؟

تو خود زمین و زمان را به هم زدی ای شیخ
چه می شود که دوتا استکان به هم بخورد

اگرچه در وسط زاغها بیا بپریم
که رسم کهنه این آسمان به هم بخورد

نوشته اند به پامان فراق را اما
بیا که آخر این داستان به هم بخورد

عکس نوشته در مورد سرنوشت

عکس نوشته در مورد سرنوشت

آلوده ام به تو
مثلِ چشمانت به خواب
مثلِ هوای تهران به ریزگرد و غبار
محکومم به تو
مثلِ بیچاره ای به سرنوشت
زندانی به حبس ابد
گرفتارم به تو
مثلِ موهایِ بلندِ زنی در دست هایِ باد
و تنِ مردی زیرِ فشارِ کار
دچارم به تو
مثلِ مادرت به بیماری اش
تو به دیوانگی ات
بیمارم به تو
مثلِ خودم به چشم هایت
خودم به آغوشت
بیمارم به تو
مثلِ خودم به خودت

افکار و اندیشه های انسان به گونه ای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه ها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیون ها انسان را در راه مخصوصی بیندازد

زندگی مانند بازی شطرنج است

ما نقشه ای می ریزیم اما اجرای آن، مشروط به حرکت هایی است که رقیب، به دلخواه می کند

این رقیب در زندگی، سرنوشت است

سرنوشت ما در دستان خودمان است، نه در اختیار ستارگان

کپشن درباره تقدیر و سرنوشت

کپشن درباره تقدیر و سرنوشت

آدمها به همه چیز عادت می کنند ! گاهی آنقدر درد دلتنگی را می کشند که جزیی از وجودشان می شود

عادت می کنند که هر روز برای روزهایی که گذشت ، برای آدمهایی که دیگر هیچ ردی در سرنوشت شان ندارند

یک دل سیر دلتنگی به خورده قلب شان دهند تا بهتر درد بکشد

آن‌گاه که تقدیری نیست
از تدبیر نیز کاری ساخته نیست
خواستن اگر با تمام وجود، با بسیج همه‌ اندام‌ها و نیرو‌های روح و با قدرتی که داری تجلی شود
و اگر هستی‌مان را یک خواستن کنیم
یک خواستن مطلق
و اگر با هجوم و حمله‌های صادقانه و سرشار از امید و یقین و ایمان بخواهیم
پاسخ خویش را خواهیم گرفت

به خدا اعتماد کن

او گاهی بهترین‌ها را بعد از تلخ‌ترین تجربه‌ها به تو می‌دهد

تا قدر زیباترین چیز‌هایی که به دست آوردی را بدانی

و هرگز تسلیم نشوید، معجزه‌ها هر روز رخ می‌دهند

شاید امروز روز شما باشد

تقدیر در دستان توست

ایمان یعنی برداشتن قدم اول

حتی وقتی تمام مسیر را نمی‌بینی

مطمئن باش که وقتی به چیزی اعتقاد داری و آن را با تمام وجود در دستانت، در قلبت و در مسیرت می‌بینی

بی قید و شرط و بی چون و چرا

خدا آن را در تقدیرت قرار خواهد داد

پس همین حالا قدم اول را بردار

قهرمانان کسانی نیستند که همیشه برندۀ مسابقات می‌شوند
قهرمانان کسانی هستند که بیرون می‌روند و تلاش می‌کنند
و دفعۀ بعد بیشتر تلاش می‌کنند
و دفعۀ بعد حتی بیشتر هم تلاش می‌کنند
و اینگونه تقدیر زیبایی برای خود رقم می‌زنند

تو دو انتخاب در برابر زندگی داری

می‌توانی فرار کنی و مخفی شوی و دنیا را به خاطر مشکلاتت سرزنش کنی

یا اینکه ایستادگی کنی و تصمیم بگیری که با دنیا مبارزه کنی و شخص مهمی شوی

در هر حال انتخاب با تو است

اگر آرزوی پرواز دارید و می‌خواهید به ارتفاعات جدید پرواز کنید

ابتدا باید مسیر مقصدی که می‌خواهید به آن برسید را ببینید

و سپس یک نقشه پرواز تهیه کنید

یک نقشه که راهنمای شما خواهد بود و در آخر تنها چیزی که می‌تواند شما را به پرواز برساندد

تلاش برای بالا رفتن است

پس تقدیرت را با تلاش زیبا رقم بزن

کپشن  راجب سرنوشت

کپشن  راجب سرنوشت

اگر روزگار خوبی نداری، سرگذشتت را دوست نداری و حتی حوصله‌ی دعا کردن هم نداری نگران نباش

این خاصیت انسان است که درست نمی‌تواند ببیند و گاهی عوضی می‌بیند

خودش را بدشانس می‌داند و همیشه به وضعیت‌های بد توجه می‌کند

بدان این وضع هم همچون همه‌ زندگی می‌گذرد

پس فقط بگو خدایا تو بلدی، تو می‌توانی وضع مرا عوض کنی

سرنوشت قطاری است که در مسیر زندگی سوت می کشد و حرکت می کند

بعضی اوقات از مسیر خارج می شود

شاید اگر به پشت سر نگاه کنید متوجه اشتباهات خود و دلیل خروج از مسیر اصلی زندگی شوید

هیچ گاه نباید بگی من بدشانسم، سرنوشت من اینه و هدفت رو رها کنی

باید بدونی که شانس خود تویی و سرنوشت هم در دست توئه

و خدا اون چیزی رو که براش زحمت بکشی رو قطعا در تقدیرت قرار میده

قسمت نشد که لحظه غمگین رفتنت

با اشک ها مسیر تو را شستشو کنم

بوسیدنت که هیچ

بغل کردنت که هیچ

حتی نشد تو را

یک دل سیر بو کنم

برای ساختن زندگیت هیچگاه ناامید نشو
مطمئن باش یه روزی به خودت افتخار می‌کنی که ادامه دادی و تسلیم نشدی
یه روزی که به خاطر تلاشت تقدیرت تغییر کرده
هرگز فراموش نکنید که در این لحظه ما می‌توانیم زندگی‌مان را تغییر دهیم
هیچ لحظه‌ای وجود ندارد که بدون قدرت تغییر سرنوشت باشد
در این لحظه دو انتخاب داریم
یا می‌توانیم شووع به حرکت کنیم و زندگیمان را تغییر دهیم
و یا می‌توانیم بنشینیم و کاری انجام ندهیم
همه چیز به خودمان بر می‌گردد که کدام را انتخاب کنیم


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.