متن دوری | ۱۱۰ متن در مورد دوری و فاصله از عشق قشنگ و باکلاس

در این  نوشته از دلبرانه قصد داریم تعداد ۱۱۰ متن دوری را برای شما عزیزان منتشر نماییم.

گاهی ممکن به هر دلیل در زندگی شخصی از عزیزانمان در زندگی فاصله بگیریم و از هم دور شویم.

که تحمل این دوری بسیار سخت است مثلا دوری از پدر و مادر و یا عشق که باعث بی قرار شدن افراد می شود.

امروزه استفاده از فضای مجازی بسیار فراگیر شده است و افراد متناسب با حال خود پست و استوری و … در صفحه خود درج میکنند.

لذا برای این حال و احوال دوری اگر دچارش هستید و بخواهید این کار را بکنید نیاز به یک متن دوری دارید .

ما دراین نوشته یک مجموعه کامل و ئمتنوع را برای شما در همین رابطه جمع آوری کرده ایم.

امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.با ما همراه باشید…

متن دوری | ۱۱۰ متن در مورد دوری و فاصله از عشق قشنگ و باکلاس

متن دوری

میدونم که دلت مثل آیینه صافه

این فاصله هاست که بی انصافه

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

راهی است میان ما

نه تو می آیی نه من می توانم بروم

این جاده برای نرسیدن بود

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

قصه از پنجره ای ایست که گره خورده به بغض
یک طرف فاصله ها
یک طرف خاطره ها
آخرین حرف تو چیست که بدان تکیه کنم
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد هیچ فاصله ای دور نیست
هیچ زمانی زیاد نیست
و هیچ عشق دیگری نمی تواند آن دو را از هم دور کند
محکم ترین برهان عشق، اعتماد است

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

به اولین قاصدکی که از شهر قشنگ زندگی تو بگذرد
پیغام مدهم که هیچ چیز نمیتواند مهرت را از دلم جدا کند
حتی فاصله ها

نزدیک ترین آدم به تو آن کسی است که
از دورترین فاصله ها همیشه به فکرته

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

گاهی دو نفر باید از هم فاصله بگیرند تا بفهمند
چقدر نیازمند برگشتن به همدیگرند

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

فاصله ها مهربانیت را از دلم پاک نمیکنند
ثانیه ها را می شمرم تا لحظه دیدار

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

گاهی وقتا فقط باید بشینی و اونی که دوسش داری خودشو خالی کنه
مشکلش با تو نیست با فاصله هاست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

میخواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم
دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمیشود
کمی نزدیکتر بیا میخواهم با تو بودن را حس کنم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

شاید فاصله ها بتوانند جسم ها و نگاه ها را از هم دور کنند
اما هرگز قدرت ندارند که قلب ها و یادها را از هم دور کنند

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

متن دوری از دوست

فاصله ها کسی را از بین نمی برد
نزدیکی های سرد است که انسان را نابود می کند

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

عشق یعنی اگه از دورترین فاصله برای کوتاهترین مدت
با قشنگترین حس به چشمای عشقت نگاه کنی
وجودت سراسر آرامش بشه

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

دل سراغ قد بالای تو را میگیرد
گر تو پیدا نشوی دل ز غمت میمیرد
وقتی از دیدن و پیدا شدنت مأیوسم
از همین فاصله دور تو را میبوسم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

بیا حواس تقدیر را پرت کنیم
تو صدایش کن من دزدکی فاصله ها رابرمیدارم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

و عشق صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند
نه، صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر همیشه عاشق تنهاست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانیست در این فاصله قربان شما

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

تو آسمانی و من ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست ، داد از این دارم
قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

نفسم
تو در شمالی و من در جنوب
کاش دستی نقشه را از میانه تا کند

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
همچو شهری که به روی گسل زلزله هاست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

درد ، مرا انتخاب کرد
من ، تو را
تو ، رفتن را
آسوده برو دلواپس نباش
من و درد و یادت تا ابد با هم هستیم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

متن دوری از خانواده

من صبورم اما
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند
می ترسم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام قصه دل کندن بود
دل که دادم به یارم دیدم
راهش افسوس جدا از من بود

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

من مثل بادکنکی به دست کودکی
هرجا می روی با یک نخ به تو وصلم
نخ را قطع کنی ، می روم پیش خدا

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

میدرخشی…می تابی…اما دوری‏‏!‏ “ماه‏”بودن همین است.‏..

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

دور که میشوم، نزدیکتر می آید…!
نزدیک که میشوم، دورتر میرود…!
انگار که این ” فاصله ”
همیشه باید به شکلی رعایت شود !

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

از عذاب بی تو بودن درسکوت خود خرابم

دوری از صورت ماهت هر نفس میده عذابم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

زمستان است
و من شنیده ام روزها کوتاه تر میشوند
ولى . . .
نمیدانم چرا دارند این روزها
هى بلندتر میشوند، بى تو

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

بین
من و تو
مرگ نمی تواند جدایی بیندازد…
فاصله که دگر هیچ…

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

چندان هم دور نیستی

فـقط به اندازه ی یک “نمیدانـم” از من فاصلـه گرفته ای

آری، “نمیدانم” کجایی…

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

وسعت ندیدن نگاهت خسته ام ، چگونه بشکنم ثانیه های سنگین دوریت را

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

متن دوری از معشوق

از درد دوری تو آسمان هم با چشمهای من همراهی می کند…

در دوری لذتی است که در با هم بودن نیست

چون در با هم بودن ترس از فراق است و در دوری شوق دیدار . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

رفتــه ای
و مــن هــر روز،
بــه مــوریــانــه هــایــی فکــر مــی کنــم
کــه آهستــه و آرام
گــوشه هــای خیــال ام را مــی جــونــد!
تــا بــی “خیــال” نشــده ام،
بــرگــرد . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

دوری ، عشق های عادی را از بین می برد و عشق های بزرگ و جاودانی را تشدید می کند

مانند باد که شمع را خاموش و آتش را شعله ور می سازد….

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

هرجا تو باشی دل من همون جاست

حتی اگه فاصلمون یه دنیاست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

همیشه ، دور بودن به معنای فراموش کردن نیست ، گاهی فرصتی است برای دلتنگ شدن

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

فاصله یاتو…
چه فرقی میکند …
هر دو مرا یاد یک چیز می اندازد…
تنهایی…

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

بعضی وقتها چشمم به قلبم حسودیشون میشه ، میدونی چرا
چون تو همیشه تو قلبمی ، ولی از چشم دوری

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

مهربونیات زیاده که هنوز خوب و صبوری

مثل یک حس قشنگی حتی وقتی خیلی دوری . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

دور بودن از عزیزان مشکل است

امتحان با وفائی ، در جدائی حاصل است

گرچه من دورم ز پیشت ای رفیق

دوریت دریا و یادت ساحل است

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

فکر کردم آسمان را می توان تسخیر کرد
آب اقیانوس را با آه خود تبخیر کرد
فکر کردم رفتنت را می توان از یاد برد
هیچ دانستی ؟ دلم را رفتن تو پیر کرد

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

متن دوری از عشق

همیشه فکر می کردم غم انگیزترین غروب ، غروب زندگیست
ولی تازه فهمیدم هیچ غروبی غم انگیزتر از دوری تو نیست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

عشق تک یعنی چشمه ای از جنس نور

نور یعنی یک سلام از راه دور

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

خودت نیستی صدات مونده
صدات چشمامو گریونده
دلم روی زمین مونده
فقط از تو همین مونده

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

شنیدی میگن خیلی دور ، خیلی نزدیک ؟
اولی دستامونه ، دومی دلامونه . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

نگران خودمم که چجوری بی تو بمونم ؟
دوری و ندیدن تو کاره من نیست ، نمی تونم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

تو و فاصله با هم یکی شدید
من و پاهام به رسیدن ناامید
کاش میشد می رسیدم تا می دیدم
تو و فاصله به هم چیا میگید

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

به تو عادت دارم . . .
مثل پروانه به آتش ، مثل عابد به عبادت . . .
و تو هر لحظه که از من دوری ، من به ویرانگری فاصله می اندیشم . . .
در کتاب احساس ، واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است . . .
تو توانایی آنرا داری که به این فاجعه پایان بخشی . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

چشماتو ببند ! بستی ؟
حالا باز کن ! باز کردی ؟
چقدر طول کشید ؟
همین قدر هم نمی تونم دوریتو تحمل کنم !

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

فرقی نمی کند فاصله چقدر است
یک کوچه یا یک کشور وقتی
دوستش داری و به یادش می افتی
ناخداگاه دلتنگ می شوی . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

شعر دوری از عشق

شبیه برگ پاییزم همیشه قسمت بادم
ز تو دورم ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

میان آن همه الف و ب و مشق دبستان . . .
آنچه در زندگی واقعیت داشت خط فاصله بود . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

مست آن یارم که در تنهاییم یادم کند
از فراق و دوری خود سخت بیمارم کند

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

همیشه رابطه چاره نیست . . .
گاهی باید به فاصله مهلت داد . . .
فاصله گاهی اشتیاق می آورد . . .
عشق می آفریند . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

واحد اندازه گیریِ فاصله ” مــتــر ” نیست ؛
” اشـــــــــــتـــیــــاق ” است . . .
مشتاقش که باشی ، حتی یک قـدم هم فاصله ای دور است . . . !

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

ببین این اسمش ” دله ” !
اگه قرار بود بفهمه که فاصله یعنی چی
اگه قرار بود بفهمه که نمیشه . . .
میشد مغز !
دله ! نمی فهمه . . . !

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

قسمت این است که در فاصله ها پیر شویم
و اسیر شب تنهایی تقدیر شویم
قسمت این است که یک عمر مسافر باشیم
تا از این دور زدن های زمان سیر شویم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

فاصله‌ی زمین تا آسمان را
آسمان پُر می‌کند
فاصله‌ی من تا تو را ، تو  . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

اگرمعنای عشق فاصله  و دوری است
روی قبرم بنویس
برای نزدیک کردن فاصله ها
جان داد . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

وحشت از عشق که نه ، ترس ما فاصله هاست . . . وحشت از غصه
که نه ، ترس ما خاتمـــــــــه هاست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

امتداد فاصله از اعتبار عاطفه نمیکاهد . . .
همیشه هستی . . .
همین حوالی . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم

شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

فاصله خط عابر پیاده ندارد ، دست مرا بگیر و از آن رد کن ، قرار دیدار ما هر نیمه شب ، خیالت که نمی گذارد بخوابم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

می خواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم ، دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمی شود !
کمی نزدیک تر بیا ، می خواهم با تو بودن را حس کنم . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

هیچ پلی مرا با این همه فاصله به چشمان تو پیوند نمی زند !
می دانم هر چه من بیشتر جلو می آیم ، رانش چشم های تو فاصله را بیشتر می کند . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

از خدا خواهم نبخشاید تو را

این چه رسم دوستی باید تو را

تو که می دانی در قلب منی

این همه دوری و بی مهری چرا

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

درست زمانی که سرت جای دیگری گرم است ؛ دل من همینجا یخ میزند !
چه فاصله زیادی است از سر تو تا دل من . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

فاصله ای است میان ما
نه تو مى آیى
نه من مى توانم بى روم
این جاده براى نرسیدن بود . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

نگاهت هر قدر هم که دور باشد آرامم میکند و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه . . .
چقدر رسیدنت را دوست دارم . . .
آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی تنها برای ” تو ” هنوز گرم است . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

وقتی حس میکنم جایی در این کرِه ی خاکی تو نفس می کشی و من از همان نفس هایت ، نفس میکشم . . .
تو باش !
هوایت ! بویت ! برای زِنده ماندنم کافی است . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

آسمون و ماه نقرش با یه عالمه ستاره

شاهدن که این بریدن دیگه برگشتی نداره

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

به لب های تو می سازم کلامی

سرود آشنایی یا سلامی

ندارم جز غم عشق تو در سر

ولی افسوس ها از من جدایی

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

تویی درد من و درمانم از تو سرآغازم ز تو، پایانم از تو

چنین که می دوی در رگ رگ من

جدا کی می کند هجرانم از تو

خدا دیگر کجا رفته ؟ نمیدانم مرا آیا گناهی هست

که شاید هم به جرم آن، غریبی و جدایی هست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

چه فرقی دارد، شهر ما خانه ی ما باشد یا نباشد
وقتی تو نه در شهر ما هستی و نه در خانه

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

این روزها سنگین و نحس اند، چه کنم

لحظات هم بهانه ات میگیرند

رفتی و ردپایت در پس کوچه های قلبم باقی مانده است

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

امروز و فرداهایم، پس فرداها، همه و همه
خراب شده اند
بعد از تو
برگرد

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

اگر چه عاشقی پر شور بودیم

به خود نزدیک و از هم دور بودیم

شب و روز از جدایی می‌سرودیم

من و تو وصله‌ای ناجور بودیم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او

انتقام از من کشید، آخر جداییهای او

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

سنگ هایی که به دیوار فراق تو زدم
کعبه میشد من اگر خانه بنا می کردم …

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

من شمع جان گدازم، تو صبح جان فزایی

سوزم گرت نبینم، میرم چو رخ نمایی

نزدیک این چنینم، دور آن چنان که گفتم

نه تاب وصل دارم، نه طاقت جدایی

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

خودش اول نگاهم کرد خدایا

به صد خواهش صدایم کرد خدایا

گناه این جدایی گردن اوست

که او آخر رهایم کرد خدایا

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

یک دو سه را شمردم تک تک

آهسته به دنبال تو رفتم با شک

وقتی بزرگ شدم فهمیدم

تمرین جداییست قایم باشک

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

حالا بدان تو که رفتی در حسرت بازگشت

یک آسمان اشک آن شب در کوچه پاشیده بودم

هرگز پشیمان نگشتم از انتخاب تو هرگز

رفتی که شاید بدانم بیهوده رنجیده بودم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

همیشه تو را در نفس هایم احساس می کردم، تو همیشه همراه من بودی ! علت جدایی تو از من، من بودم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
بااشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

نمیدونم که چجوری فکر کنم تو رو ندارم / آخه تو سنگ صبوری، چجوری دووم بیارم ؟
واسه من سخته جداییت، بی تو دنیایی ندارم / زندگیم تیره و تاره، بی تو فردایی ندارم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

ستاره در هوا می بینم امشب

زمین در زیر پا می بینم امشب

خدایا مرگ ده تا جان سپارم

که یار خود جدا می بینم امشب

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

یارم از من بی سببب رنجید و رفت / گریه را دید و بر من خندید و رفت
وقت رفتن دیگر از ماندن نگفت / قصه ناگفته ها را نشنید و رفت
تشنه بودم همچو دشتی پر عطش / مثل باران بر تنم بارید و رفت
گل فراوان بود از باغ من / غنچه ای نشکفته را برچید و رفت . . .

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

بی تو پیمودن شب ها شدنی نیست
شب های پر از درد که فرداشدنی نیست
گفتم که برایت بفرستم دل خود را
افسوس که نامه دلم تا شدنی نیست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

مرا نمیخواهی دیگر میدانم
حتی اگر مرا ببینی هم نمیشناسی مرا دیگر میدانم
اینک همان نامه ای که برایم نوشتی را میخوانم
چه عاشقانه نوشته ای همیشه با تو میمانم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

ببار ای باران، ببار که غم از دلم رفتنی نیست،
اشکهای روی گونه ام دیدنی نیست.
ببار ای باران که این تنهایی تمام شدنی نیست،
آن لحظه های زیبا تکرار شدنی نیست.
ببار ای باران که شعر تلخ جدایی خواندنی نیست،
غم تلخی که در سینه دارم فراموش شدنی نیست

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

در قفس افتاده ام فکر رهایی نیستم
دل به عشقت داده ام فکر جدایی نیستم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

یک نفر آمد صدایم کرد و رفت

با صدایش آشنایم کرد و رفت

نوبت اوج رفاقت که رسید

ناگهان تنها رهایم کرد و رفت

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

گفتی مسافری و من آنقدر عاشقم که
سال هاست نماز دلم را شکسته میخوانم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

دلم بی لبت نای ماندن ندارد

لبم بی دلت جای خواندن ندارد

بی لب و بی دل ، توان بود ولی

سرم بی تبت پای ماندن ندارد

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

من از این فاصله ها دلگیرم ، از غم دوری تو میمیرم
تو ز حال دل من بی خبری ، من از این بی خبری دلگیرم

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

همیشه از فاصله ها گله مندیم

شاید یادمان رفته که در مشق های کودکیمان

گاه برای فهمیدن کلمات فاصله هم لازم بود

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

قبول که ما دو خط موازی هیچگاه به همدیگر نمی رسیم
ولی فقط کمی فاصله را کمتر کن ، میخواهم بهتر ببینمت

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

این چرندیات که مینویسم و کَسی نمیخواندشان ..

همه شان برای روز مباداست ..

وقتی بیایی این هارا پرت میکنم جلویت ..

تا بدانی که چه میگذشت وقتی نبودی

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

چه خوش خیال است
فاصله را میگویم
به خیالش تو را از من دور کرده نمیداند جای تو امن است
اینجا در میان دل من …

——–✵✵✵❖₪❖✵✵✵——–

گرچه جدا از تو ولی همیشه با تو زیستم

من و تو نکن ، که من کسی به جز تو نیستم


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.