مجموعه ای از ضرب المثل ترکی عامیانه کاربردی و مصطلح با معنی
در این نوشته از دلبرانه می خواهیم تعدادی ضرب المثل ترکی با ترجمه فارسی را خدمت شما ارائه نماییم.
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که در صحبت های خود از ضرب المثل زیاد استفاده می کنید پس با ما همراه باشید.
با توجه به اینکه تعداد زیادی آذری زبان در ایران عزیز هستند در ادامه تعدادی ضرب المثل ترکی کاربردی را برای شما آماده کرده ایم.
ضرب المثل های ترکی کاربردی
آللاهدان اوزولمییه نه اؤلوم یوخدور
کسی(بیماری) که امیدش را از خدا قطع نکرده نمیمیرد
آت آلمامیش آخیر چکیر
قبل از اینکه اسب را بخرد آخورش را میسازد
آتامین اؤلمه گیندن قورخمیرام، قورخیرام عزرائیل قاپیمی تانییا
از مرگ پدرم نمیترسم ، ترسم از این است که عزرائیل در خانهام را بشناسد
آت آلماغا جاهال یوللا،قیز آلماغا قوجانی
جوان را برای خرید اسب بفرست و پیر را برای عروس
آتی آت ایله باغلاسان همرنگ اولماسا هم خوی اولار
دو اسب را که یکجا ببندی اگر هم رنگ نشوند هم خوی هم میشوند
آدامین آغزیندان سؤز آلیر
از دهان آدم حرف میکشد
آج تویوق یاتار یوخودا داری گوره ر
مرغ گرسنه در خواب ارزن میبیند
آدون ندی رشید بیرین دئ ، بیرین ائشید
یکی بگو، یکی بشنو
آز دانیش ناز دانیش
کم گوی و گزیده گوی
آصلانین ائرکک , دیشی سی اولماز
شیر نر و ماده ندارد
آغاج بار گتیردیکجه باش اگر
درختی که بارش بیشتر باشد بیشتر خم میشود
آغاجی ایچیندن قورد یئیهر
کرم درخت را از درون میخورد
آغریمایان باشا دسمال باغلامازلار
به سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند
آغرییان دیشی چکرلر
دندانی را که درد میکند باید کشید
اوغری پیشیک آغاج گورجک قاچار
گربه دزده چوب ببینه فرار میکنه
ایلان هر یئره ایری گدسه، اوز یوواسینا دوز گدر
مار هر کجا که کج بره ، خونه خودش راست میره
اوز گوزینده دیرگی گورمور ، اوزگه نین کینده توکو گورور
تیر را در چشم خود نمیبیند ولی مو را در چشم دیگری میبیند
اولی دوروپ مرده شیری یویوور
مرده بلند شده داره مردهشور رو غسل میده
اول قارداشلیغوی ثابت ائله سورا ارث و میراث ایسته
اول برادریتو ثابت کن بعد ادعای ارث بکن
باغدا اریک واریدی سلام علیک واریدی، باغدان اریک قوتاردی سلام علیک قوتاردی
تازمانی که سود میرسد دوست است
بورنو یئللی دیر
دماغش باد دارد
بورنوندان توتسان جانی چیخار
اگر دماغش را بگیری جانش در میآید
بو گونون صاباحی دا وار
امروز فردایی هم دارد
بیر باشی وار مین سئوداسی
یک سر دارد و هزار سودا
بیرلیک هاردا دیرلیک اوردا
یکدلی هرجا که باشد زندگی آنجاست
ییرمی دورد مین پیغمبره یالوارینجا بیر دانا آللاها یالوار
به جای اینکه به بیست و چهار هزار پیامبر التماس کنی دست به دامن یه خدا شو
یوقورت توکولسه یئری قالار ، آیران توکولسه نه یی قالار؟
اگر ماست بریزد جایش میماند،اگر دوغ بریزد چه چیزی از آن میماند؟
آت اله دوشر میدان اله دوشمز
اسب گیر می یاد اما میدان نه
هر کس ساغ اولسون اوزونه
هر کس باید به خود متکی باشد و از دیگران انتظار کمک نداشته باشد
لاری خوروز بانلاماز، بانلاسا واخت آنلاماز
اشاره به آدم وقت نشناس می باشد-حسنی به مکتب نمی رفت وقتی می رفت جمعه می رفت