سبک زندگی اسلامی و اهمیت آن برای داشتن یک زندگی با آرامش
در این نوشته از دلبرانه قصد داریم مطلبی را در مورد سبک زندگی اسلامی برای شما عزیزان درج نماییم.
با توجه به اینکه ما در یک کشور اسلامی زندگی میکنیم پس باید سعی کنیم که از سبک زندگی اسلامی بهره ببریم.
برای این امر به این نیاز داریم که نکات مهمی را بشناسیم و به آن توجه کنیم تا به آرامش در زندگی برسیم.
به همین دلیل مجموعه کاملی را در این خوصو برای شما جمع آوری کرده ایم.
امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد… در ادامه با ما همراه باشید…
سبک زندگی اسلامی و اهمیت آن برای داشتن یک زندگی با آرامش
مدیریت و سبک زندگی ها در جهان به سه قسمت تقسیم می شود و همه مردم جهان به یکی از این سه روش زندگیشان را اداره می کنند:
سبک زندگی جاهلانه
هیچکس از روش و سبک زندگی انسان هایی که به این روش زندگی می کنند، سر در نمی آورد و حتی خودشان هم نمی دانند که چگونه زندگی می کنند، بر این نوع زندگی نه قوانین علمی حاکم است و نه قوانین دینی و متاسفانه این نوع سبک در جامعه ما و جامعه جهانی مشکلات زیادی را ایجاد کرده و آمار فراوانی هم از مردمی که به ین روش زندگی می کنند وجود دارد، بخش عمده مشکلات مردم در زندگی هم به دلیل همین جهالت و روش جاهلانه اداره زندگی و خانواده است.
سبک زندگی عالمانه
در این روش مردم زندگیشان را با علم روز پیش برده و اداره می کنند. بزرگترین منفعت و هنری که در این نوع سبک زندگی است، بیان شفاف و درست مسائل ظاهری زندگی در این جهان است.
در روایات ما به این نوع زندگی، مدیریت براساس عقل معاش می گویند.
یکی از اشکالاتی که امروزه در مسائل مختلف زندگی ما و خصوصا در مسائل اقتصادی هست، این است که قیمت اجناس، نوسان شدیدی دارند و این نوسانات باعث می شود که فروشندگان کالا و خدمات، سود بیشتر از سود منصفانه بابت فروش اجناس از مردم بگیرند که این موضوع از نظر علم اقتصاد کاملا درست و منطقی است اما نکته اینجاست که جای خدا در این محاسبات و تبادلات اقتصادی کجاست؟
همین علمی عمل کردن باعث افزایش سن ازدواج و مشکلات دیگر در زندگی هم شده است.
سبک زندگی دینی
در این نوع مدیریت از عقل معاد در کنار عقل معاش برای اداره زندگی استفاده می شود.
در این نوع مدیریت، انسان مسائل معاش زندگی خود را انجام می دهد با این تفاوت که فقط مسائل علمی و عقل معاش را سهیم نیم کند، بلکه عقل معاد و خداباوری هم در همه فعالیت ها واعمال او وجود دارد.
این جهان دو بعد دارد، بعدی که ما با چشم می بینیم و بعدی که با چشم سر دیده نمی شود و این علم غیب با حواس ظاهری درک نمی شود و زندگی انسان هم با درک هر دو عالم، کامل می شود.
معلم تفهیم کننده و آموزش دهنده مسائل عالم غیب به انسان، قرآن و عترت هستند.
هر انسانی در ابعاد فردی، اجتماعی و بین المللی، دو لایه زندگی دارد که یک لایه عینی و لایه غیبی دارد، این لایه غیبی امروز دیده نمی شود ولی روز قیامت مشخص می شود و همین است که در قرآن آمده، قیامت روزی است که در آن، غیب ها آشکار می شوند.
خداوند انسان را آفرید و در همان زمان به خودش بابت این آفرینش، احسنت گفت، اما نکته این است که آیا همه در روز قیامت، با همین ظاهر انسانی، حضور می یابند؟
براساس همین سوال است که خداوند در قرآن می فرماید ما به شما انسان تحویل دادیم، شما هم در قیامت به ما این انسان را تحویل دهید!
همین است که انسان های امروز، شکل غیبی خود را فراموش کرده اند و برای زیبایی ظاهر خود دست به هر کاری از جمله عمل های جراحی زیبایی هم می زنند ولی خبر ندارند که باطن آن ها دیگر انسان نیست چرا که هیچ اثری از اخلاق و رفتار انسانی در وجود آن ها نیست.
برای رهایی از این بلا و عصیان در زندگی، باید نقشه و هندسه راه ما قرآن کریم بوده و معلمان و آموزش دهندگان روش استفاده از این نقشه، معصومین علیهم السلام باشند.
لوازم سبک زندگی اسلامی
مسجد در تفکر دینی ما جایگاه و ارزش بسیار زیادی دارد و از ارکان شکل گیری سبک زندگی اسلامی است و برای همین چندین سال است که هدف دشمنان اسلام، دورکردن مردم و خصوصا جوانان از فضای مساجد است تا مساجد بی اثر و بی خاصیت شوند.
همه هنر ما در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس این بود که مرکز تمامی برنامه ریزی ها و فعالیت ها، مساجد بودند و این مکان مقدس در راس همه امور قرار داشت. امروز مساجد ما به خانه سالمندان و خانه عزاداری تبدیل شده در صورتی که مسجد باید خانه دوم همه مسلمانان باشد و حتی جایگاهش در میان مردم، از مدارس هم فعال تر باشد.
امروز همه برنامه های فرهنگی و اجتماعی ما در شهرها و خصوصا شهرهای بزرگ، در مساجد یا در فضاهای نزدیک مساجد انجام شود تا مساجد فعال شوند و محوریت فعالیت های اجتماعی، مساجد شوند.
برای رسیدن به سبک زندگی دینی باید لوازم و ارکانی را داشت:
ایمان به عالم غیب
همه هنر انبیاء الهی، امامان معصوم علیهم السلام، بزرگان و علمای دینی، تقویت جایگاه وجودی عالم غیب در زندگی مردم است و تمام تلاش تهاجم فرهنگی، غفلت از غیب است، اگر ایمان به غیب رشد کند، دنیاگرایی افت می کند و بالعکس.
در هشت سال دفاع مقدس امکانات مردم بسیار محدود و کم بود و هیچکس هم غصه نداشتن چنین چیزهایی را نمی خورد ولی امروز هر کدام از وسایل زندگی حتی وسایل تزیینی و تجملی هم وجود نداشته باشد، افراد تا حد مردن غصه می خورند و همین باعث تمرکز بیش از حد مردم به این دنیا و غفلت از آخرت می شود.
در جبهه های هشت سال دفاع مقدس، خدا به عنوان مصداق عالم غیب، همیشه حضور داشت و امروز حضور خدا در زندگی ما کمرنگ شده است.
تلاش دینی حداکثری
این یعنی بر اساس آیات و روایات دینی ما، باید برای مسائل دینی تلاش با سرعت و با حداکثر توان داشت و در آیه ۱۴ و ۸۵ سوره آل عمران درباره همین تلاش توضیح داده است.
در این آیات عینا آمده که هر کس غیر از نقشه دین خدا را در زندگی به کار گیرد، قطعا ضرر کرده و ضربه خورده است.
بعضی از مردم ما متاسفانه فقط می دانند برخی مستحبات را اگر انجام دهند ثواب عظیمی نصیبشان می شود، اما انجام تمامی مستحبات و رسیدن به ثواب آن، زمینه و زیرساخت ها و واجباتی را می خواهد که باید حتما آن ها را داشته باشی تا به ثواب مستحبات رسید.
البته ایما نبه غیب، خودبه خود انسان ا به سمت مسائل دینی می کشاند.
توکل بر خدا
توکل به خدا یعنی اعتماد به او، تکیه به خدا، راهنمایی از خدا و دستگیری هم از خدا. توکل به معنای توقف نیست و نمی توان گفت که به خدا توکل کنیم و هیچ کاری نکنیم و او روزی ما را می رساند، این موضوع کاملا غیرعقلانی و غیرمنطقی است.
تفویض نتیجه به خدا
در تفویض، انسان نتیجه را کاملا به خدا واگذار می کند، یعنی هرکسی برای رسیدن به هدفی تمام تلاشش را به کار گیرد، اما رسیدن یا نرسیدن به نتیجه را قطعی ندانسته و آن را به مصلحت خداوند واگذار کند که در این صورت اگر انسان به نتیجه برسد خد را شکر می کند و اگر هم به نتیجه نرسد باز هم خدا را شکر کرده و این نرسیدن را مصلحت و خیری از سوی خداوند می داند.
اگر انسان ها اینگونه رفتار کنند، حتی اگر در امور مختلف به نتیجه نرسند، به این موضوع ایمان دارند که خداوند در جایی دیگر خیری را به آن ها می رساند.
توسل به خدا و عترت
ما قائلیم که در مدیریت زندگی به پشتوانه معنوی احتیاج داریم که بهترین نوع این مسئله، توسل به قرآن، عترت، نماز، ذکر، صدقه و … است.
هرکاری در زندگی می کنیم باید با محوریت توسل و توکل به خداوند باشد. ما باید در همه زندگی این رفتار را داشته باشیم چراکه همه زندگی ما زیرنظر و در ارتباط با خدا است.
جایی که در آن علم ارتباط با غیب و خداوند را به انسان آموزش می دهند، در دین اسلام، مسجد است و معلم این حوزه، روحانیت می باشد.
ما اگر بخواهیم تلاش دینی حداکثری داشته باشیم، بهترین محل مسجد است. جایی که یاران دینی و اجتماعی ما را معرفی می کند هم مسجد است، جایی که همه انسان ها امورشان را به خدا واگذار می کنند نیز مسجد است و آنجا که انسان ها یاد می گیرند در آن به خدا و عترت توسل کنند هم مسجد می باشد، در روایت داریم که:
«مسجد برای مومن، مانند آب برای ماهی است»، ماهی را از آن بگیرید می میرد و مومن را هم از مسجد بگیرید، حیات معنوی و دینی او می میرد.
اگر می خواهیم مردم مدیریت دینی و معنوی در زندگی داشته باشند، باید مساجد در جامعه احیا شوند. از درون منابع روایی ما، ۲۵ کارکرد اجتماعی و فرهنگی برای مسجد مشخص شده است.
ما باید فضایی را در مساجد محیا کنیم که جوابگوی بخش عمده ای از نیازهای مادی و معنوی مردم و خصوصا نسل جوان و نوجوان ما باشد.
ما تجربه تاریخی در همین حدود ۳۰ سال پیش را داریم که شیرین ترین خاطران مردم و خصوصا نوجوانان و جوانان جامعه ما در فضای مساجد شکل گرفت و باید دوباره این فضا زنده شود.