شعر در مورد ماه رمضان | ۵۵ شعر بلند دل نواز مخصوص ماه مبارک رمضان

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم تعداد ۵۵ شعر در مورد ماه رمضان را برای شما عزیزان درج نماییم.

با توجه نزدیک شدن به ایام ماه مبارک رمضان تصمیم گرفتیم که تعدادی شعر زیبا و طولانی با موضوع این ماه مبارک منتشر نماییم.

شما می توانید از این اشعار در پست ها و استوری های اینستاگرام و دیگر شبکه های اجتماعای استفاده کنید.

اشعار زیر از شاعران مختلف و صاحب سبک ایرانی است و از سراسر وب برای شما جمع آوری شده است.

امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد. با ما همراه باشید….

شعر در مورد ماه رمضان | ۵۵ شعر بلند دل نواز مخصوص ماه مبارک رمضان

شعر در مورد ماه رمضان

در کوچه ی لیلاست که جان ها نمی ارزد

آزردگی از زخم زبان ها نمی ارزد

هم صحبت موسی شدی؛ هم دم چوپان

کی گفته مناجات شبان ها نمی ارزد

وقتی که نباشد دل تو با دل مهمان

تکریم و بفرما و بمان ها نمی ارزد

یا رب اگر این اشک سحر زود نبخشد

بی خوابی و این آه و فغان ها نمی ارزد

ما را ضرر این است که این بار بماند

درهم نخری سود و زیان ها نمی ارزد

در قحط خریدار چه کسبی چه متاعی؟

بی مشتری اجناس دکان ها نمی ارزد

باید که مرا کعبه به مقصود رساند

بی وصل که این سنگ نشان ها نمی ارزد

بخشید نگاهت همه را اول این ماه

پس دلهره ی دل نگران ها نمی ارزد

این چرب زبان بودن ما از سر عشق است

از ترس که این گونه بیان ها نمی ارزد

وقتی که جوارح همگی روزه نباشند

این بستن لب ها و دهان ها نمی ارزد

گر یاد محرم نکنم با لب تشنه

لب تشنگی این رمضان ها نمی ارزد

خوب است که همراه دعا روضه بخوانم

بی نام حسین اشک روان ها نمی ارزد

با روضه ی گودال دل فاطمه خون شد

وقتی که به همراه سری شمر برون شد

بیشتر بخوانید >> متن پیشواز ماه رمضان

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه رمضان جدید

تصور کن امشب شب آخر است

فقط لشگر مرگ پشت در است

قرار است تا روح تو پر کشد

تو را مرگ تا انتها سر کشد

چه چیزی ست در کوله بار تنت

که قدری نترسی تو از مردنت

گناه نکرده دل چاک چاک

دو دست سخی؟یا دو تا چشم پاک؟

زیان کار شد  عاقبت بنده ای

که با زندگی گفت نفسی فداک

به چه چیز ای مرد غره شدی

تو هم می روی عاقبت زیر خاک

خدا را نخواندی و فرصت گذشت

فقط روزها طبق عادت گذشت

چگونه ببین عمر سر کرده ای

فقط لحظه لحظه ضرر کرده ای

اگر بخششی داشتی با کسی

زمین و زمان را خبر کرده ای

به دنبال یک لقمه ی بیشتر

خودت را فقط در به در کرده ای

چه اندازه بر نفس چیره شدی؟

چه مقدار اصلاً هنر کرده ای ؟

چه برداشتی با خودت بی هنر

که امروز قصد سفر کرده ای

زبان را دوباره تو چرخانده ای

که در جا زدی در خودت مانده ای

تو می دیدی امروز من را اگر

مرا از بهشت خودت رانده ای

یقین عیب من بوده عمری تو که

مرا بارها سوی خود خوانده ای

غریبانه نه شب به پایان رسید

شب دلبری جوانان رسید

امام نهم گفتی و ناگهان

نسیمی ز سوی خراسان رسید

جواد الائمه، جواد الرضا

خراسان کجا و مدینه کجا

دلم گاه بر روی گنبد طلاست

گهی زائر کاظمین شماست

بگو هر قدر داشتی می دهی

مرا با خودت آشتی می دهی

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر طولانی در مورد ماه رمضان

جای خلوت کردن و بیتوته جلوت میکنم

پنبه ای در گوشم و یک ریز صحبت میکنم

من خودم وضعم خراب است و گنه کارم ولی

این و آن را دائما دارم نصیحت میکنم

جای شاکر بودن و تسلیم امر تو شدن

تا بلایی میرسد فورا شکایت میکنم

تازه فهمیدم چرا سوزی ندارد ناله ام

چونکه تهمت میزنم یا اینکه غیبت میکنم

من خودم را میشناسم، رو نده گاهی بزن

اینقدر بخشش نکن دارم بدعادت میکنم

سیئاتم را بدل کردی به خوبی ها، ولی

جای عبد تو شدن به تو خیانت میکنم

کربلا رفتن برای من شده یک آرزو

اربعینی قسمتم کن التماست میکنم

قبه اش با مجلس اش فرقی ندارد باطنا

بین روضه کربلایش را زیارت میکنم

دوستان من همه گریه کن و سینه زن اند

من فقط با نوکران تو رفاقت میکنم

لحظه ی افطار تا آب گوارا میخورم

قاتلانش را هزاران دفعه لعنت میکنم

از عطش لبهای او مثل دو تکه چوب شد

تا زمین افتاد دور خیمه ها آشوب شد

بیشتر بخوانید >> متن تبریک ماه رمضان

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

اشعار زیبا در مورد ماه رمضان

رسیدم مرا غرق احسان کنی

جهان مرا نور باران کنی

مرا در خیابان تنهایی ام

پریشان تر از هر پریشان کنی

الهی و ربی و یا سیدی

لبم را به نامت غزل خوان کنی

ستاره ستاره به هر قطره اشک

شب صورتم را چراغان کنی

دل رو به ویرانی ام را خدا

دوباره در این ماه بنیان کنی

مرا در نسیم سحرهای نور

به عطر مناجات مهمان کنی

الهی اعوذ به وجه الکریم

منم بنده عاصیت یا رحیم

به مهمانیت بی نوا آمدم

پریشان و بی دست و پا آمدم

من از هر چه محتاج محتاج تر

به درگاه لطف شما آمدم

پی لحظه هایی که از دست رفت

به دنبال یک روشنا آمدم

من از خود صدایی ندارم خدا

به لطف ابوحمزه ها آمدم

و مِن این لی خیر یا ربنی

ببین مانده از هر کجا آمدم

و الحمدلله یدعوننی

شنیدم که گفتی بیا آمدم

من از سمت تنهایی ام میرسم

برای شکوفایی ام میرسم

به یا ربنای شب مرتضی

در این ماه عاشق ترم کن خدا

به تسبیح زهرا از این روزه ها

مرا تشنه جام وصلت نما

پس از تشنگی عاشقی در پی است

سر سفره افطار و اشک و دعا

زبان روزه و دل پی روضه است

عجب روضه ای دارد این روزه ها

در این روزهای گرم پر از تشنگی

شده ذکر قلبم عطش کربلا

عطش بود و شرمندگی رباب

عطش بود و لالایی بی صدا

عطش بود و در خیمه ها کودکی

که فریاد میزد عمو جان بیا

عطش بود و گودال و باران سنگ

و زینب که میدید این صحنه را

لب تشنه از دشنه سیراب شد

لب تشنه بر نیزه ها قاب شد

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر مخصوص ماه رمضان

الهی چه می خواهی از بنده ات

که یک عمر بوده ست شرمنده ات

الهی شکسته پرو بال من

به هم ریخته حال و احوال من

به پیشانی ام جای سجده ست پس

گمانم بلند است اقبال من

هنوزم سگ نفس زوزه کشان

می آید چو سایه به دنبال من

شب و روز تکراری بی خدا

همان سال پیش است امسال من

خدایا ببین حال مایوس را

غم و غصه و بغض و افسوس را

خدا مهربان است اما چقدر ؟

امان داده این بنده را تا چقدر

به یک لقمه نان یا به دنیای پوچ

خدا را عوض کرده ای با چقدر؟

هلا بنده بخشنده چون ابر باش

به فکر شب اول قبر باش

کجا می روی سوی دریا بیا

خودت را بینداز و بالا بیا

چهل سال راه غلط رفته ای

به یک توبه تازه به دنیا بیا

گذشته است از ماه تو هفت روز

نبودم به دلخواه تو هفت روز

بیا حال من با تو تسکین شود

وجودم پر از غصه ی دین شود

خودت پس دعا کن که باشیم ما

در آن لحظه که مرکبت زین شود

به عشق تو جمعه دهانم پر از

سلام علی آل یاسین شود

تو جمعه می آیی و حق می دهم

به هر عصر جمعه که غمگین شود

بیشتر بخوانید >> عکس ماه رمضان

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر ویژه ماه مبارک رمضان

بد آوردم روزگارم خراب است

به دنبال آبم نصیبم سراب است

چه می فهمم از حال خوب عبادت

کسی که زمان سحر خواب خواب است

توقع ندارم خودی باشم اینجا

میان من و تو گناهان حجاب است

مرا زود بشکن مرا زیرو رو کن

دل من نیازش به یک انقلاب است

ازاین لقمه ها معنویت ندیدم

که این خانه از پای بستش خراب است

به ذکر علی یاعلی در زدم من

دعازیر دین علی مستجاب است

شب جمعه آمد شب کربلا شد

و از کربلا گفتن ما ثواب است

بمیرم برای تن شاه بی سر

که در معرض تابش آفتاب است

زنانه است این روضه زنها بگریند

علی نیست گهواره دست رباب است

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

اشعار ماه مهمانی خدا

هشتمین روز عجب حال دعایی دارم

حالت مشهدی و کرببلایی دارم

حرم امن خدا پنجره فولاد شماست

و خدا گفت که دیدی چه رضایی دارم؟

واقعا معرکه ای هست میان من و تو

عشق بازیست عجب حال و هوایی دارم

نفسم، خواب و خوراکم،همه ام هست ثواب

و بدانید که اینگونه خدایی دارم

ز خراسان بروم کرببلا جان بدهم

که گریزی بزنم میل سنایی دارم

روضه ای آمد و آمد شب هشتم یادم

رقص شمشیر ز اکبر چه نمایی دارد

ناگهان گفت حسین این چه مکرر شدن است؟

شکر بهر بدنت تکه عبایی دارم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

اشعار در وصف ماه مبارک رمضان

همین که صوت مناجات در فضا پیچید

نسیم بخشش و رحمت به هر سرا پیچید

برای بال زدن درب آسمان باز است

دوباره عطر خوشی در دل هوا پیچید

چه لحظه های قشنگی من و کتاب دعا

زمان توبه که شد سوز ربنا پیچید

برای پاک شدن فرصت همچنان باقیست

به گوش بنده ی عاصی ات این ندا پیچید

حضور سبز تو حس میشود همین جایی

چرا که بوی تو در این برو بیا پیچید

مرا گناه زمینم زده ؛ بلندم کن

که استغاثه ام این دفعه هر کجا پیچید

چه وجه مشترکی بین ماست؛حب علی

که از تو بود ولایش به پای ما پیچید

محبت “علی” دست مرا رساند به تو

چه خوب شد که علی نسخه ی مرا پیچید

فدای بانوی پهلو شکسته اش وقتی

صدای وا علی اش بین کوچه ها پیچید

بیشتر بخوانید >> انشا ماه رمضان

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر جدید در باره ماه مبارک رمضان

قبل رفتن سمت معصیت توانم را بگیر

هرکجا که سرکشی کردم عَنانَم را بگیر

ناتوانم تا نگه دارم زبانم را ولی

تو توانایی بیا ،پس این زبانم را بگیر

امتحانم سخت باشد شک نکن رَد میشوم

پس مراقب باش و راحت امتحانت را بگیر

رحمت للعالمین با رحمت رحمانیت

دست خالیِ تمام دوستانم را بگیر

دوست دارم هیچکس غیر تو نشناسد مرا

پس به من غربت بده نام ونشانم را بگیر

رزق من اشک است پس با گریه کردن زنده ام

اشکهایم را نگیر و آب ونانم را بگیر

روز محشر که مرا سمت جهنم می کِشی

دور از چشمان زهرا ریسمانم را بگیر

آه می ترسم نبینم کربلا را جان دهم

کربلایی کن مرا و بعد جانم را بگیر

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه رمضان برای کپشن

به اختیار خودم از اختیار افتادم

گناه کردم و از چشم یار افتادم

قساوت آمد و روزی گریه ام را برد

شبیه مُرده شدم یک کنار افتادم

فریب خورده ام از طول آرزوهایم

ز روی جهل در ان چاه تار افتادم

گناه و معصیتم آبروی من را برد

کنار اهل دل از اعتبار افتادم

هزار شکر همیشه میان راه خطا

به دام رحمت پروردگار افتادم

هوای بادهی انگور حیدری دارم

دلیل دارد اگر که خمار افتادم

فقیر نان حسینم خوشم که یک عمر است

به پشت خانه ی این سفره دار افتادم

دوباره روضه ی زینب دوباره کرببلا

دوباره یاد غم آن دیار افتادم

برادرم تو نبودی یکه وتنها

میان خنده ی چندیدن سوار افتادم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

اشعار زیبا ماه مبارک رمضان

دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم

نمانده باطنی اصلا به ظاهر دینم

نگاه کردم و دیدم تمام شد عمرم

هنوز جاهلم و بنده ی شیاطینم

گناه کردم و از رو نرفتم و حالا

مرا زمین زده این کوله بار سنگینم

قساوت دل آلوده ام سبب شده است

امام عصر خودم را اگر نمی بینم

همیشه بر در این خانه محترم بودم

منی که مستحق ناسزا و نفرینم

خودم اگر چه خودم را دگر نمی بخشم

ولی به رحمت پروردگار خوش بینم

درست نیست بیایم به خانه، می دانم

اجازه هست کمی پشت خانه بنشینم؟

اگرچه شیعه نبودم تمام عمرم را

خوشم به لطف علی در صف محبینم

شنیده ام که علی همدم فقیران بود

در آرزوی علی سال هاست مسکینم

خدا کند که بیاید کنار من باشد

خدا کند که بیاید زمان تلقینم

مرا به مرهم و طب و طبیب حاجت نیست

که اشک روضه ی عباس هست تسکینم

شکسته ای کمرم را بلند شو برویم

سکینه را چه کنم من شهید خونینم؟

هزار شکر که ام البنین نمی بیند

چقدر غنچه ی تیر از تن تو می چینم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

اشعار زیبا درباره ماه مبارک رمضان

 توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم

من به ستاری تو سخت جسارت کردم

هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی

بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم

رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس

مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم

من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم

به همین تشنگی ساده قناعت کردم

روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند

عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم

هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم

روزه ام را فقط افطار به تربت کردم

خواستم از عطش روزه بگویم اما

از لب تشنه اش احساس خجالت کردم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

بهترین اشعار ماه رمضان

عمرم همه را تباه کردم چه کنم

پرونده خود سیاه کردم چه کنم

تو عفو کنی از کرمت، اما من

از اینکه تو را گناه کردم چه کنم

عمری به گناه پا فشردم یا رب

بار دل خود به دوش بردم یارب

تو ناز مرا کشیدی و من غافل

سیلی زهوای نفس خوردم یارب

بگذشته گناهم از شماره یارب

جز عفو تو نیست راه چاره یارب

من عبد فراری توام یا الله

در باز کن آمدم دوباره یارب

بیشتر بخوانید >> پروفایل ماه رمضان

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر های زیبای ماه رمضان

یا الهی عُدَّتی فی کُرْبَتی
یا الهی صاحبی فی شِدَّتی
یا الهی غایتی فی رغبتی
اَنْتَ یا مولا مُقیلُ عَثْرَتی
بر تو از آتش پناه آورده‌ام
سینه‌ای پر سوز و آه آورده‌ام
من غریب و بی‌کس و بی‌یاورم
ای خدا رو سوی تو می‌آورم
یا الهی اَنْتَ رَبُّ الْعالَمین
یک نظر کن عبد مسکینت ببین
مرجع کل شکایتها توئی
منبع کل عنایتها توئی
تو فقیران را خدایا ثروتی
حامی بیچارگان در غربتی
گر تو را خوانم اجابت می‌کنی
بر من مجرم عنایت می‌کنی
ای خدا ای قاضِیَ الْحاجات ما
ای خدا ای جامِعُ الشَّتَّات ما
کن کرم جرم و خطایم را ببخش
کارهای ناروایم را ببخش
« تائبم » با اشک و آهی آمدم
من به امید نگاهی آمدم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر ماه مبارک رمضان

السلام ای میهمانی خدا
ماه خوب و آسمانی خدا
السلام ای ناله‌های نیمه شب
حال پر سوز و دعای نیمه شب
السلام ای ذکر پر سوزِ سحر
ای مناجاتِ دل‌افروز سحر
السلام ای روزهای بی‌گناه
السلام ای شور و اشک و سوز و آه
السلام ای روزه‌دار بی‌قرین
السلام از دلبر صحرا نشین
یک شبی افطار مهمانم نما
تو خودت قاریِّ قرآنم نما

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر مناسبت ماه رمضان

الهی عاشقی شب زنده‌دارم
چو مشتاقان ز عشقت بی‌قرارم
ز کوی خویش نومیدم مگردان
که جز کوی تو امیدی ندارم
الهی در دلم نوری بی‌افروز
که باشد مونس شبهای تارم
الهی بنده‌ی برگشته احوال
گدایی روسیاه و شرمسارم
تهی‌دست و اسیر و دردمندم
سیه‌روز و پریشان روزگارم
الهی گر بخوانی یا برانی
تویی مولا و صاحب اختیارم
الهی اشک عذر از دیده جاری
ترحم کن به چشم اشکبارم
نظر بر حال زارم کن که جز تو
ندارد کس خبر از حال زارم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

اشعار ماه رمضان

ماه خـدا آمده و سفره‌ی او باز شده
مژده که با رحمت حق، فصل دل آغاز شده
نعمت بی‌خاتمه‌ای شامل هر بنده نمود
بزم ضیافت، همه جـا، سایه زده ساز شده
گشته به ماه رمضان، خلق چو مهمان خـدا
چرخ و فلک بهت زده، زین همه اعجاز شده
عرش برین آمده همسایه‌ی بیت دل ما
ربِّ وَدود و متعال، محرم هر راز شده
آمده وقتِ کرمِ پادِشه بنده نواز
با یدِ بَیضای خدا روح بشر ناز شده
« سید » از این فرصت خوش، مغفرت خویش بخواه
چون‌که درِ مرحمت و بخشش حق باز شده

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه رمضان رسمی

هزار مژده که ماه خدا ز راه آمد
نسیم معرفت و رحمت اله آمد
برای خسته دلانی که راه گم کردند
سفیر مُلک هدایت کنون ز راه آمد
عجب ضیافت جانانه‌ای به پا گردید
زمانِ بهره‌ی بی حدّ ماسواه آمد
اگر چه معصیتم کوه و طاعتم کاهی است
زمان بخشش یک کوه شرّ به کاه آمد
الا خدای رئوف و کریم، مهمانی
به سفره‌ی تو به امّید یک نگاه آمد
به جز حریم تو یارب مرا مفرّی نیست
شها سیاه دلی سوی بارگاه آمد
همو که در طی یکسال با گنه شد خار
به درگه تو پی کسب عزّ و جاه آمد
همو که نان تو را خورد و امر شیطان بُرد
کنون به سوی تو با نامه‌ی سیاه آمد
کسی که آفت آلودگی حقیرش کرد
به خوان مغفرتت خسته از گناه آمد
ذلیل و پست و فرومایه بنده‌ی خود را
نما قبول، به جبران اشتباه آمد
خدای من نظری « سید » از کویر گناه
به چشمه‌سار عطایت پی پناه آمد

بیشتر بخوانید >> نقاشی ماه رمضان

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر ماه رمضان

ماه رمضان آمد و آقام و ندیدم
دل‌خسته شدم بس‌که به هر گوشه دویدم
آنقدر چو دیوانه دویدم به چپ و راست
شاید که به وصلش رِسَم امّا نرسیدم
بیگانه اگر می‌شکند دل، گُنهی نیست
در هجر تو از دوست بسی طعنه شنیدم
راندند به تیر غضب و کینه و تهمت
والله خدا داند و این دل چه کشیدم
یا رُخ بنما حاجت این بنده روا کن
یا جان بِسِتان ای همه‌ی عشق و امیدم
در این مَهِ رحمت به مَنِ خسته نظر کن
بر وصل خود اکنون بده آقا تو نویدم
داغی به دلم مانْد که در این همه‌ی عمر
یک گل ز گلستان جمال تو نچیدم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر با موضوع ماه رمضان

ای خداونـد رحیـم و مهربـان
خـالق کـل زمیـن و آسمـان
ای اله عالمیـن، ای دادرس
رَس به فریاد دل ای، فریاد رس
باز شب آمد، به سویت آمدم
شرمگیـن یا رب به کویت آمدم
خود تو گفتی آی سویم بنده‌ام
ای خدا از روی تو شرمنـده‌ام
پشتم از بار گناهان خـم شده
قسمتـم یک کوه رنـج و غـم شـده
نیمه شب شد آمدم با چشم تر
تا نمـایـی بر من خستـه نظـر
بر دل خود مُهر باور می‌زنم
نیمه شب بر خانه‌ات در می‌زنم
آمدم تا بر گدا احسان کنی
درد دلهـای مرا درمـان کنی
آمدم تا حل نمـایی مشکلم
آمدم درمان کنی درد دلـم
آمدم بهـر گـدایـی ای خـدا
تا کنـی مشکل گشـایـی ای خدا
جز تو ای پروردگـار ذوالعطا
کس نبـاشـد بهـر من مشکل گشـا

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

بهترین اشعار در باره ماه رمضان جدید

شکر خدا ماه رمضون، دوباره از راه اومده
ندا می‌آد از ملکوت، وقت عطای بی‌حده
اونایی که یه سالتون، به جرم و اشتباه گذشت
هر شب و روز و لحظشون، به لذت و گناه گذشت
ماه رمضون یه فرصته، تا از گناه جدا بشین
یه فرصت طلاییه، با خدا آشنا بشین
گرچه دل سیاهمون، به بند غفلت اسیره
ماه رمضون اومده تا، دست ماها رو بگیره
دوباره ماه رحمت و مغفرت خدا اومد
توبه پذیر مهربون، به سوی بنده‌ها اومد
این غم و غصه و محن، داره منو می‌سوزونه
بدی ز من بوده ولی، توبه‌ی اول از اونه
سفره‌ی اکرام خدا، خوب و بد و جدا نکرد
مشت پر از گناهمو، برای هیچکی وا نکرد
یه طوری تحویلم گرفت، انگار نه انگار که بدم
لطف کریمونه‌ی اون، بود اگه اینجا اومدم
اومدم از در خونش، عزت دنیا بگیرم
تا یه امان‌نامه واسه، روز مبادا بگیرم
اومدم اینجا که دلم، بشه ز غیر اون جدا
اومدم از عمق وجود، بگم خدا خدا خدا
بگم خدای مهربون، خوب می‌دونم خیلی بدم
اما تو خوبی ای خدا، مکن ردم مکن ردم
خدای مهربون من، دست منو رها مکن
بنده‌ی ناتوونتو، از کرمت جدا مکن

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر قشنگ برای ماه رمضان

باز امشب حق صدایم کرده است
وارد مهمان‌سرایم کرده است
با همه نقصی که در من بوده است
باز هم او دعوتم بنموده است
میهمانی شد شروع ای عاشقان
نور حق کرده طلوع ای عاشقان
باز مولا سفره‌داری می‌کند
دعوت از عبد فراری می‌کند
دوستان آئید تا نجوا کنیم
محفل عشاق را برپا کنیم
با خدای خود مناجاتی کنیم
با امام خود ملاقاتی کنیم
نیمه شب‌ها ناله و آوا کنیم
شاید آن گمگشته را پیدا کنیم
بسته‌ام من با دلم عهدی دگر
تا ببینم چهره مهدی دگر
بارالها تشنه را شهدی بده
اذن یک دم رؤیت مهدی بده
میهمانت آمده در باز کن
میهمان داری خود آغاز کن

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر درباره ماه رمضان ماه میهمانی خدا

شب همه شب دعا کنم
بر درت التجا کنم
پناه بی‌کسان تویی
امید عاشقان تویی
خدا خدا خدا خدا مرا مکن زخود جدا
تویی کریم لامکان
ز چشم ما همه نهان
ما همه مهمان توایم
ریزه خورِ خوان توایم
خدا خدا خدا خدا مرا مکن زخود جدا
به حق شاه کربلا
سفینه نجات ما
چه‌می‌شود به‌شوروشین
روم زیارت حسین
خدا خدا خدا خدا مرا مکن زخود جدا
به حق مرتضی علی
که دل شد از تو منجلی
با همه آشنا تویی
به درد ما دوا تویی
خدا خدا خدا خدا مرا مکن زخود جدا
تویی خدای مهربان
رحمی نما به عاصیان
به آبروی فاطمه
ببخش گناه ما همه
خدا خدا خدا خدا مرا مکن زخود جدا

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

گلچین اشعار ماه مبارک رمضان

آمدم دیر آمدم اما به هر حال آمدم

دل شکسته ، دل پریش و بی پر و بال آمدم

آمدم جبران کنم اما نمیدانم چطور

بس گنهکارم خدا آشفته احوال آمدم

دور از تو ، من شکستم زیر بار معصیت

من الف رفتم ز درگاهت ولی دال آمدم

با گره بر زلف تو وا میشود این بخت من

شب به شب در زلف تو دنبال اقبال آمدم

فرصت گفتن ندادی زود بخشیدی مرا

هاج و واج از مهربانیّ ات چنین لال آمدم

روزی اشک محرم ، فاطمیه دست توست

یک شبِ دنبال کسب رزق یک سال آمدم

دانه ای را دام کن تا که گرفتارش شوم

درپی مهدی پی آن خط آن خال آمدم

قتلگاهم را خدا در روضه امشب جور کن

 که برای روضه های سخت گودال آمدم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

بهترین اشعار برای ما رمضان

ماندم چه کنم پیش تو شرمندگی ام را

دادم به گناهان شرف بندگی ام را

برهم زده این نفس همه زندگی ام را

نادیده بگیرید سرافکندگی ام را

هرچند بدم پیش کریم آمده ام من

با دست گرفتار درش را زده ام من

جای تو شدم بنده ی دینار ببخشید

دل داده ام عمریست به اغیار ببخشید

کارم شده معصیت و انکار ببخشید

هربار خطا کردم و هربار ببخشید

این بار گنه از من و این مغفرت از تو

در چنته ی من نیست به جز معذرت از تو

پرحرف شدم هر سخنم گشت وبالم

یک تکه زبان در دهنم گشت وبالم

از غیر غمت سوختنم گشت وبالم

این میل ریا داشتنم گشت وبالم

هیچ ازتو خبر نیست به هر راز و نیازم

پیدا شده هر گمشده ام وقت نمازم

با اینکه حقیریم سرخوان حسینیم

ما ریزه خور سفره احسان حسینیم

از مهد الی اللحد پریشان حسینیم

عمریست که سینه زن و گریان حسینیم

کاش از جگرم سنگ عقیقی بتراشد

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه رمضان با کلاس

برق خاشاک گنه، روزه تابستان است
دود این آتش جانسوز به از ریحان است
می توان یافت ز سی پاره ماه رمضان
آنچه ز اسرار الهی همه در قرآن است
هست در غنچه لب بسته این ماه نهان
گلستانی که نسیمش نفس رحمان است
مشو از عزت این مهر الهی غافل
که درین مهر بی گنج گهر پنهان است
ماه رویی که شب قدر بود یک خالش
در سراپرده ماه رمضان پنهان است
میکند روزه ماه رمضان عمر دراز
مد انعام درین دفتر و این دیوان است
غفلت از تشنگی و گرسنگی کم گردد
که لب خشک بر این بند گران سوهان است
باش با قد دو تا حلقه این در صائب
که مراد دو جهان در خم این چوگان است

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

اشعار قشنگ درباره ماه مبارک رمضان

رمضــان  ماه خـدا  فصل دعــــــامی آید

مه ساعات خوش قرب ورجـــــا می آید

قدحی، ساغــر و پیمانه فراهـم سازیم

که به میخانه بسی شور و نـــــوا می آید

همه از شاه و کـــــدا بر در حق مهمانند

وبه دستــــــــان تهی لطف و عطا می اید

رو نمودست به ما مـــــاه خداوند کریم

مه بخشودن هر جـــــــرم و خطا می آید

ز زمین هم ز هوا رحمت حــــق می بارد

سحرش ذکر و مناجــــات و ثنا می آید

مه ترتیل و قرایت مـــــــــــه بالا رفتن

مــه پرواز بشر تا به ســــــــــما می آید

شب قدرش تو بدان قــــــــــدر خودت

که هزاران ملک ازســــــــوی خدا می آید

غصه مخلص تو مخورکان گل نرگس آن شب

با دو صد ناله ســـــــوی کرب و بلا می آید

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر مناجات ماه رمضان

رسید امسال هم ماه رمضان

ماه توجه و گوش دادن به اذان

بهت توصیه میکنم در این ماه

برای خود و رفتگان قرآن بخوان

ماه نزول نعمت و برکت از آسمان

و ماه گرفتن روزه بر حسب توان

آخرش برسه هم ماه میشه کمان

عید می آید و رمضان میشه تمام

همین ماه است ماه آمدن امام زمان

و تو دعای آمدنش را بخوان به هر زبان

به خدا که در دنیا منتظرند همه ادیان

که ببینند منجی خدا را زودتر به عیان

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر عرفانی ماه رمضان

عبد گناهکار من چرا ز من جدا شدی

بر در غیر رفتی و دور ز آشنا شدی

قرار ما نبود این، مرا رها کنی چنین

دیده ز هم گشا ببین خود به کجا رها شدی

بندۀ بی‌ وفای من عبد گریز پای من

چرا گریختی ز من چه شد که بی‌وفا شدی

هر چه گناه کرده‌ای عفو نمودم از کرم

هر چه صدا زدم تو را باز ز من جدا شدی

حاصل خویش سوختی وصل مرا فروختی

اسیر نفس گشتی و هوایی هوی شد

من همه هست خویش را بهر تو خلق کرده‌ام

تو همه را ندیدی و غرق یم خطا شدی

خداست یار و یاورت چگونه نیست باورت

دمی به خود بیا ببین که غافل از خدا شدی

رشتۀ وصل ما و تو پاره نمی‌شود بیا

خدای تو منم چرا بندۀ غیر ما شدی؟

مرا بس است آه تو گذشتم از گناه تو

دست بده به دست من از چه گریز پا شدی؟

خداست با تو «میثما» تو نیز باش با خدا

به سوی دوست کن سفر در به درِ کجا شدی؟

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه رمضان برای پست اینستا

چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی

اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی

گفتم غروب جمعه تو از راه می رسی

عمرم در این قرار به سر شد نیامدی

تا خواستم به جاده ی وصل تو رو کنم

غفلت مرا رفیق سفر شد نیامدی

در مسجدیم و طاعت این ماه شغل ماست

بی قبله هر نماز به سر شد نیامدی

این نفس بد مرام مرا خوار و زار کرد

روز و شبم به لغو سپر شد نیامدی

رسوایی گدای تو از حد گذشته است

عمرم به هر گناه هدر شد نیامدی

از ما گناه سر زد و تو شاهدش شدی

دیدی دلم به راه دگر شد نیامدی

خسران زده کسی ست که از یار غافل است

بی تو دعا بدون اثر شد نیامدی

از ما که منفعت نرسیده برای  تو

هر چه ز ما رسیده ضرر شد نیامدی

گفتیم لا اقل سر افطار می رسی

دیده به راه ماند و سحر شد نیامدی

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

زیبا ترین اشعار ماه رمضان

آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟

آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست

باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک

می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست

سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست

تاکه معلوم شود  طالب دیدار کجاست

بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب

تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست

مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید

سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست

ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار

تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست

حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد

در و دیوار زند داد خریدار کجاست

آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور

گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست

من ژولیده به آوای جلی می گویم

آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر درباره سحر ماه رمضان

رمضان ماه نزول قرآن
رمضان توبه و عفو یزدان
رمضان ماه امیدو برکات
که بر او باد به هر دم صلوات
رمضان ماه زخلق ببریدن
غیر حق از همه کس ببریدن
رمضان ماه به حق پیوستن
رشته‏ى غیر خدا بگسستن
رمضان، درد همه دوا شود
شیعه از رنج و بلا رها شود
رمضان، بر همه این نظر بود
از گناهان همه را حذر بود
رمضان ماه عطاى اهل بیت
واسطه بین خداى اهل بیت
رمضان ماه خدا، ماه على
همه جا ذکر علىٌ منجلى
رمضان بر لب ما زمزمه است
ذکر مولا به لبان همه است
رمضان ماه على و فاطمه است
ماه درد و ماتم شیعه همه است
رمضان ماه على شیرخدا
همسر پاکْ سرشتِ زهراست
رمضان ماه نشان غربت است
بهر شیعه لحظه‏هایش حکمت است
رمضان ماه شهادت على است
شرح این ماه، روایت على است

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

اشعار مناجات ماه رمضان

رمضان آمد و دل مست مناجات و دعاست
غرق ذکر سحرى، محو ملاقات خداست
روزه داران سحر خیز، پى راز و نیاز
ورد لبهاى همه نغمه‏ ى مولا مولاست
همچو خورشید درخشان که سپهر افروز است
لیلهالقدر در این ماه مبارک رخشاست
لیلهالقدر که قرآن شده نازل در آن
شب گستردگى سفره ‏ى احسان و سخاست
نردبانى است نیایش که از این پله‏ ى نور
مى‏ توان رفت به جایى که دل آرام آنجاست
با نواى خوش مرغان سحر خوان برخیز
که سحرگاه پذیراى تو حق جلّ علاست
گوش دل واکن و بشنو که ز گلدسته‏ى وصل
مى ‏زند جار ملک، عاشق دیدار کجاست
با ابوحمزه به خلوتگه طاعت بنشین
روى دل سوى خدا کن که خدا عقده گشاست
حق تورا خوانده در این ماه به مهمانى نور
بهره برگیر از این سفره که بهرت آراست
در ره توبه بگوش و مده فرصت از دست
که ندامت ز گناهان پل غفران خداست
جز در این ماه که در هر نفست تسبیحى است
در چه ماهى دگر از بهر تو این اجر و جزاست
وقت افطار ببخشایش حق چنگ بزن
کاین توسل سپرى بر تو زهر گونه بلاست
طلعت دوست اگر مى ‏طلبى، آینه شو
عکس جانان همه جا در بغل آینه ‏هاست
یارب از »قدسیت« این حال مناجات مگیر
اى که نام تودوا، مرهم یادتو شفاست

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه مبارک رمضان طولانی

نمى ‏شد باورم زنده بمانم
فقط من آمدم تبریک گویم
به جمع عاشقان و همرهانم
فقط من آمدم با اشک دیده
کنار سفره ‏ى تو میهمانم
دگر غم در دلم جایى ندارد
که من حاجت روا و شادمانم
اگر چه جز گنه در نامه ‏ام نیست
ولى جز لطف و احسانت ندانم
از این یکسال جز عصیان ندارم
بیا بگذر زمن اى میزبانم
الهى جسم و روحم را کمک کن
وگرنه باز در غفلت بمانم
بده قدرت که باشم روزه دارت
شبیه مهدى صاحب زمانم
امیدم هست در ماه مبارک
ببینم مهدى صاحب زمانم
سحرها را به ما شیرین نماید
که او تنها بود آرام جانم

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر درباره ی فرا رسیدن ماه مبارک رمضان

رمزها در رمضان است، خدا مى‏ داند
برتر از فهم و گمان است، خدا مى ‏داند
لیله القدر، کدامین شب این ماه خداست؟
چه شبى برتر از آن است، خدا مى ‏داند
هر شبى توبه کنیم از گنه و پاک شویم
لیله القدر، همان است، خدا مى ‏داند
موسم بندگى چشم و زبان و گوش است
نه همین صوم دهان است، خدا مى ‏داند
گر نباشد همه اعضاى تو تسلیم خدا
روزه ات صرفه ى نان است، خدا مى ‏داند
بار عام و همه مهمان خداوند کریم
ماه آزادى جان است، خدا مى ‏داند
سبط اکبر که در این مه متولد گردید
رمز حسن رمضان است، خدا مى ‏داند
زین مه نیمه مه، ماه خدا کامل شد
عید شادى جهان است، خدا مى ‏داند
میزبان است خدا، در مه میلاد حسن
رمز این نکته نهان است، خدا مى‏ داند
کرمش مایه امید گنه کاران شد
یا حسن، ورد حسان است، خدا مى‏ داند

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر با موضوع ماه رمضان

رمضان ماه شوق و انتظار است
شب جمعه بهار اندر بهار است
خوشا بر بنده دلخسته‏اى که
در این ماه خدا شب زنده دار است
به آخر مى‏رسد این میهمانى
نگشته این دل من آسمانى
ندیدم دلبر گمگشته ‏ام را
ندیدم آن رخ صاحب زمانى
گذشت این ماه و من کارى نکردم
به عشاق تو غمخوارى نکردم
همیشه یار شیطان شد دل من
امام خویش را یارى نکردم
به جز توبه دگر راهى نمانده
برایم ناله و آهى نمانده
مرا آرید دنبال نگارم
که تا کویش دگر راهى نمانده
ز یارانم جدا افتادم اى واى
ز کف سرمایه ‏ام را دادم اى واى
الهى کى شود یارم بیاید
که ازبند غمم آزاد نماید
کنار دلبرم مى‏ ماندم اى کاش
ز وصف او خطى مى‏ خواندم اى کاش
شب جمعه نجف مى‏ بودم اى واى
کمیلى با على مى ‏خواندم اى واى

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر بلند در وضف ماه رمضان

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا

مستعد سفر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید

که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا

نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش

پله از سلسله دیو دعا کرد مرا

فیض روح‌القدسم کرد رها از ظلمات

همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا

من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى

لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا

در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او

من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا

 دست از دامن این پیک مبارک نکشم

که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا

زین دعاهاست که با این همه بى‌برگى و ضعف

در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا

هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد

کم بود زین همه فیضى که عطا کرد مرا

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه رمضان بلند

فکری برای وضع بد این گدا کنید

باشد قبول من بدم اما دعا کنید

هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود

قرآن به نیت من بیچاره وا کنید

بی دردی‌است دردِ من در به در شده

بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید

برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز

در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید

بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟

قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید

در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است

اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟!

یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا

آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید

لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام

در راه زینبیه سرم را جدا کنید

عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام

اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید

بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید

اهل خرابه نافله ها را رها کنید

تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد

یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید

این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد

 قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر زیبا ماه رمضان و روزه

آه ای خدا دار و ندار ما نیامد

آقا و صاحب اختیار ما نیامد

ماه مبارک سفره اش را پهن کرده

خوب است اما سفره دار ما نیامد

شاید نگاه حضرتش برگشته از ما

وقتی گلی از شاخسار ما نیامد

باید که از اعمال این هفته بپرسیم

آخر چرا این جمعه یار ما نیامد

عادت به تاریکی ما شاید سبب شد

ماه منیر شام تار ما نیامد

درد فراق یار؛ گریه؛ آه افسوس

از چه به پایان انتظار ما نیامد

وقتی که ما سرگرم کار خویش هستیم

حق دارد او در روزگار ما نیامد

این روزی کرب و بلای ما چه شد پس؟

آقا بگو وقت قرار ما نیامد

باید به حق عمه اش او را قسم داد

آن عمه ای که در میان مقتل افتاد

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه میهمانی خدا

حتى اگر نبخشد این چشم‌تر می‌ارزد

این دور هم نشینى وقت سحر می‌ارزد

جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست

هر وقت می‌نشیند در پشت در می‌ارزد

گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند

پیش کریم خیلى خون جگر می‌ارزد

من که توقع قرب از هیچکس ندارم

اصلا همین که هستم این دور و بر می‌ارزد

چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند

پس گم شدن براى مهر پدر می‌ارزد

هر طور می‌پسندى بشکن دل گدا را

هرچه شکسته‌تر شد دل بیشتر می‌ارزد

فرموده اند روزه یعنى على ؛ یقینا…

…کار علیست مردم روزه اگر می‌ارزد

چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز

ریگ نجف به قدر صد کوه زر می‌ارزد

یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد

این یا على براى ما آنقدر می‌ارزد

هر چه خراب کردم دیدم درست کردى

ویرانه بودن من از این نظر می‌ارزد

گر تو نمی‌پسندى تغییر ده قضا را

از کوى نیکنامان یک آن گذر می‌ارزد

حداقل به کار حسین که می‌آییم

اینبار را ضرر کن ما را بخر…می ارزد

_-_-_-_-_-✯✯✯✯️-_-_-_-_-_

شعر در مورد ماه رمضان و مناجات با خدا

هر آنچه ساخته بودم همش خراب شده

چقدر زندگیم بی حساب کتاب شده

گناه کار که دارد در آه می‌سوزد

عذاب نیست همین از خجالت آب شده؟

خوشا به حال کسی کز دَرَت جواب گرفت

بدا به حال منِ از دَرَت جواب شده

گناه رابطه‌ی ما دو را به هم زد و رفت

چقدر رابطه ام با خدا خراب شده

گناه‌های فراموش کرده‌ی خود را

حساب کردم و دیدم همه حساب شده

نیامدم که ببخشی و یا نبخشی تو

من آمدم که ببینی دلم کباب شده

کرم زیاد که باشد نتیجه اش این است

دعا نکردم و گفتند مستجاب شده

اگر به مهر علی باز می‌درخشم من

به ذره ای نظری کرده آفتاب شده

ترابم و به جهنم نمی‌برند مرا

علی برای همین کار ابوتراب شده

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

سلامم بر تو ای ماه شریف و ماه بی همتا
درودم بر تو ای ماه عزیز خالق یکتا
سلامم بر تو ای ماه دعا ای ماه آمرزش
درودم بر تو ای ماه ثنا ای ماه آمرزش
سلامم بر تو ای ماه ورع ای ماه استغفار
درودم بر تو ای ماه نماز و ماه استغفار
سلامم بر تو ای ماه فضیلت ماه آزادی
درودم بر تو ای ماه عزیمت ای مه شادی
سلام بر تو ای ماه هدایت ای مه ایمان
درودم برتو ای ماه عنایت ای مه سبحان
سلامم بر تو ای ماه تلاوت ای مه فرقان
درودم بر تو ماه شهادت ای مه قرآن
سلامم بر تو ای ماه مبارک ماه وعظ و پند
درودم بر تو ای ماه سالک ای مه پیوند
سلامم بر تو ای ماه ولایت ای مه والا
درودم بر تو ای ماه سعادت ای مه رعنا

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

سحر بخیز تجدید وضو کن
به آب توبه خود را شستشو کن
اگر خواهی شوی پاک از پلیدی
به درگاه خدای خویش رو کن
به شکر نعمتش تا می توانی
لبت را آشنا با ذکر او کن
در رحمت به رویت کرده حق باز
به او رو آور و دفع عدو کن
گدای درگه حق شو به عالم
گدایی گر کنی با آبرو کن
هرآنچه درد دل داری به عالم
سحر با حقتعالی گفتگو کن
اگر خواهی تو فیض از محضرحق
از او توفیق طاعت آرزو کن

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام
آه ای خدا ، خودم کمرم را شکسته ام
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پلهای امن پشت سرم را شکسته ام
من دانه دانه اشک خودم را فروختم
نرخ طلایی گهرم را شکسته ام
دیگر مرا نشان خودم هم نمی دهند
آیینه های دور و برم را شکسته ام
دنیا شکست خورده تر از من ندیده است
حالا به سنگ خورده ، سرم را شکسته ام
آرام کن مرا و در آغوش خود بگیر
حالا که بغض شعله ورم را شکسته ام
راهم بده به باغهای شجرهای طیبه
من توبه کرده ام ، تبرم را شکسته ام
حالا ببین که به غیر از گدا شدن
در پیشگاه تو هنرم را شکسته ام
امشب طلب عشق زِدلدار کنیم
شیطان رجیم را سر دار کنیم
امر فرجش اگر مهیا باشد
این ماه کنار یار افطار کنیم

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد
به روی یار نظر کن ز دیده منت دار
که کار دیده نظر از سر بصارت کرد
حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

حافظ منشین بی می و معشوقه زمانی
که ایام گل و یاسمن و عید صیام است
عید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی یار ببین ماه و می بیار

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

ماه برکت زِ آسمان می آید
صوت خوش قرآن و اذان می آید
تبریک به مؤمنینِ عاشق پیشه
تبریک،بهار رمضان می آید

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

خبر آمد که بهار دل ما آمده است
مژده ی کم شدن فاصله ها آمده است
باز از عرش خداوند ندا آمده است
بندگان ماه خدا، ماه خدا آمده است
من که پابند هوس ها و گناهم چه کنم؟
نفسِ سوخته ای در تهِ چاهم چه کنم؟
خبر آمد که کریم آمد و در واشده است
سفره پرداز قدیم آمد و در وا شده است
اسم رحمان و رحیم آمد و در وا شده است
درد عصیان مرا خویش مداوا شده است
آی مردم به خدا ربِّ رحیمی داریم
سجده آرید، خداوند کریمی داریم
ای که بخشنده ی هر جرم و گناهی، العفو
به پشیمان شدگان نیز پناهی، العفو
من پشیمان شده ام؛ نیم نگاهی، العفو
یا الهیّ و الهیّ و الهی العفو
سائلی را به سر سفره ی خود راه بده
من گدای توأم ای حضرت الله- بده!-
یارب این سوخته دل را که محک لازم نیست
بچه ای را که کتک خورده، فلک لازم نیست
گرد خوان تو فقیرم من و شک لازم نیست
تا سر سفره حسین است نمک لازم نیست
به لبم خورد کمی آب، مرا بخشیدند
ای فدای لب ارباب، مرا بخشیدند

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

آمد رمضان و تا خدا ما را برد
تا چشمه روشن دعا ما را برد
ما را ز لباس عافیت عریان کرد
تا سبزترین ِ سجده‌ها ، ما را برد
آمد رمضان و کاش می‌دانستی
ای ُکشته آب و آش! می‌دانستی
دنیاست که می‌خورد تو را با شهوت
کاش ای دل آش و لاش! می‌دانستی
آمد رمضان و دست شیطان بسته ست
درهای زمین به روی انسان بسته ست
وقت ست ز سمت معصیت برگردی
چون راه گناه ، ای مسلمان بسته ست!
ماه رمضان و جان تو در خواب ست
رخوت زده‌ای ، جهان تو در خواب ست
هنگام سحر ، لبان جسمت بازست
اما دل شب نشان تو ، در خواب ست
ماه رمضان و سفره افطاری
هنگام سحر، َنفَس َنفَس ، بیداری
از روزه اگر همین َقدَر می‌فهمی
مصداق ریاضت است و خود آزاری!
ماه رمضان و روزه‌ای … ؟ معلوم ست !
در حسرت آب و کوزه‌ای ! معلوم ست
بسته ست لب تنت ، ولی جانت نه
غم می‌خوری و ُرفوزه‌ای! معلوم ست
آمد رمضان، ز خواب غفلت برخیز
گل کرد سپیده سعادت، برخیز
بشکاف فلک را و چو حافظ ، سرمست
طرحی دگر انداز و ز عادت برخیز

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

با نام خدا که هر چه داریم از اوست
آماده شوم کنم اطاعت از دوست
ماه رمضان که بزم طاعت بر پاست
در محضر او ادب نمودن نیکوست

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

شب رفت و نسیم سحر آهسته روان شد
«از خواب گران خیز»، که گلبانگ اذان شد
با خویش جهاد آورم،المنت و الله
یاران خدا،ماه شریف رمضان شد
در ماه شریفم،به خدا ،از خودم آزاد
از چون و چرا رسته و از درد و غم آزاد
چندیست، که در فکر دل خود شده ام من
دور از همه هنگامه ز فکر شکم آزاد
این نفس خداداد بود سنجش ایمان
هان، تا نکنی یک سر مو لغزش ایمان
گر پنج خواس من و تو روزه نگیرد
یک روزه ی تن نیز بود کاهش ایمان
ای آنکه نهان روزه و ایمان بشکستی
یک لحظه به چشم دل خود بین که که هستی؟
تو مست خودی، مست خدا نه، چه بگویم
در جام دلت باده مهرش نپرستی
آن روز مبادا نشناسیم خدا را
آن روز مبادا، که شریعت‌زده باشیم

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

نوروز دل مومن ،ماه رمضان آمد
آن شوق ز جان رفته برگشته به جان آمد
آریم دمی تا یاد از فصل خزان خود
این ماه بهارستان هنگام خزان آمد
چون سیلی آگاهی بر گوش گران ما
این ماه دل آگاهی چون بانگ اذان آمد
تا عقل به کار آرد، تا عشق به بار آرد
گویا که چو «بسم الله» از دل به زبان آمد
شیرینی ناتکرار دارد همه اوقاتش
این ساعت ناتکرار تکرار چه سان آمد
پیغام خدا آید از بهر پیمبرها
پیغام خدا این دم بهر همگان آمد

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

آن شوق ز جان رفته برگشته به جان آمد
آریم دمی تا یاد از فصل خزان خود
این ماه بهارستان هنگام خزان آمد
چون سیلی آگاهی بر گوش گران ما
این ماه دل آگاهی چون بانگ اذان آمد
تا عقل به کار آرد، تا عشق به بار آرد
گویا که چو «بسم الله» از دل به زبان آمد
شیرینی ناتکرار دارد همه اوقاتش
این ساعت ناتکرار تکرار چه سان آمد
پیغام خدا آید از بهر پیمبرها
پیغام خدا این دم بهر همگان آمد

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راه
اوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راه
مهمان کند خدا همگان را به سفره اش
وقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه
گُل میکند به لب همه دم ذکر یا علی
زیرا بهارِ اهلِ دعا می رسد ز راه
ماهِ مجیر و جوشن و شب های عاشقی
ماهِ جنون و ماهِ صفا میرسد زِ راه
دستت دراز کن چو گدا سمتِ سفره اش
وقتی گدا به پشتِ گدا میرسد ز راه
امضا کند خدا گذر از نار دم به دم
چون ماهِ توبه، ماهِ عطا میرسد ز راه
وقتی که ماهِ خوبِ خدا رو کند به ما
فرصت برای ترکِ گناه میرسد ز راه
معلوم میشود که عزیزی به نزدِ حق
وقتی بلا به پشت بلا می رسد ز راه
هر لحظه اش عبادت و هر ساعتش نکو
اوقاتِ سر به سر چو طلا میرسد ز راه
پُر میشود فضای دل از عطر عاشقی
لَا تَقْنَطو بر اهلِ خطا میرسد ز راه
بس کن دگر گناه که گناه سد عاشقی است
الطافِ عاشقانه جدا میرسد ز راه
میترسم از گناه و امیدم به رحمتش
وقتی که ماهِ خوف و رجا میرسد ز راه
ماهِ غمِ علی شهِ لولاک میرسد
یعنی که ماهِ اشک و عزا می رسد ز راه
افطار گر کنی همه دم یادِ لعلِ او
الطافِ سیّدالشهدا می رسد ز راه
گر خوب بندگی کنی ای دل به هر صباح
توفیقِ طوفِ کرب و بلا میرسد ز راه
وقتی به یادِ کرب و بلا بغض میکنی
صدها ملک ز ارض و سما میرسد ز راه
دنیا شود بهشتِ برین شک نکن دمی
وقتی قدومِ شاهِ وفا می رسد ز راه
«عَجِلْ عَلی ظُهُور وَلِیّک » خدای من
پس کی ز کعبه صاحبِ ما میرسد ز راه؟
از آتشت هماره ” بداغی ” شود رها
چون شاهِ دین به روز جزا می رسد ز راه

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

هنگامه وصل رمضان آمده است
مومن به تنش دوباره جان آمده است
یکماه گشوده سفره ای جان افزا
حق را بنگر که میزبان آمده است
این ماه گناه خلق می سوزاند
بر عمر گناهها خزان آمده است
بگشوده تمام،آسمان درهایش
ای بنده عروج کن،زمان آمده است
آوای مناجات ودعا گوش آید
الطاف خدایمان عیان آمده است
ماه رمضان ماه خداوند و در ان
شیطان رجیم ناتوان آمده است
بر بند دهان ودل زدنیا برگیر
زیرا که زمان امتحان آمده است
باز است در بهشت بر روی همه ی
دوزخ بنگر که در زیان آمده است
این ماه بود بهار قرآن خدا
چون در رمضان زآسمان آمده است
شادند همه ی به نیمه ماه خدا
زیرا که حسن«ع»به این جهان آمده است
در بیست ویک، علی«ع»به خون غلطیده
هر شیعه به قلب خون فشان آمده است
افطار بده که در جواب عملت
اعطای ثواب بیکران آمده است
اسباب مهیا ست که بخشیده شویم
ای بنده تلاش کن امان آمده است

┝┈┈───╼⊳⊰ ⊱⊲╾───┈┈┥

دوباره ماه خدا و بهار قرآن شد
دوباره ماه صفا دادن تن و جان شد
دوباره شوق سحر، هر غروب هم افطار
دوباره موسم شادی اهل ایمان شد
دوباره وقت سفر شد به شهر خوبی‌ها
دوباره ماه نزول کتاب قرآن شد
دوباره بستن چشم و دهان سم خوردن
دوباره بنده حق بر خدای مهمان شد
دوباره خواندن یک آیه با ثواب تمام
دوباره فصل مناجات و رتل قرآن شد
دوباره لیله ی قدر ومجیر وجوشن ها
دوباره ماه دعا ومهار شیطان شد
دوباره آمده ماهی که یک شب قدرش
برابری به هزار ماه عمر انسان شد
دوباره آمده ماهی که در میانه ی ان
ز شمس روی حسن «ع» خانه نورباران شد
دوباره آمده ماهی که روی ماه علی «ع»
خضاب خون سر و عمر او به پایان شد
بدار مغتنم این فرصت گرانمایه
که بسته دوزخ و جنت گشوده در ان شد


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.