بیوگرافی شقایق دهقان + عکس های شخصی شقایق دهقان
بیوگرافی شقایق دهقان + عکس های شخصی شقایق دهقان
شقایق دهقان از بازیگران موفق کشور می باشد.
شقایق دهقان یکی از بازیگران زن ایرانی است. همسر او مهراب قاسم خانی نویسنده و طراح صحنه کارهای نود شبی تلویزیون میباشد که در جریان سریال پاورچین با هم آشنا شدند. عمده فعالیت وی در سریالهای نود شبی مهران مدیری میباشد.
برجستهترین و محبوبترین ایفای نقش او ایفای شخصیت خانم شیرزاد در سریال ساختمان پزشکان به کارگردانی سروش صحت در سال ۱۳۹۰ است.
زندگینامه شقایق دهقان
شقایق دهقان چهارم اسفند ۱۳۵۷ در لان گسین آلمان متولد شد و سه ماه بعد همزمان با اتمام تحصیلات پدرش به همراه خانواده به ایران بازگشت. مدت ۶ سال به دلیل کار پدرش در یکی از شهرهای شمال ایران ساکن شدند و سپس به تهران آمدند.
وی کارهای هنری را در سن ۱۷ سالگی آغاز کرد؛ زمانی که برای گذراندن اوقات فراغت در یکی از کلاسهای عروسک گردانی فرهنگسرای امیر کبیر ثبت نام کرده بود (تابستان ۱۳۷۴). دو سال بعد، همزمان با امتحانات نهایی سال چهارم دبیرستان از طرف معلمی که در آن کلاس با او آشنا شده بود به یک گروه تئاتر عروسکی که برای جشنواره عروسکی آماده میشدند معرفی شد و آغاز به کار کرد. سپس از طریق یکی از همکارهایش به گلچهره سجادیه معرفی شد و با همکاری با گروه او اجرای یک نمایش جدی را تجربه کرد. در همین زمان کار نوشتن برای برنامه کودک را هم انجام میداد.
پس از آن به پیشنهاد یکی از کارگردانهای گروه کودک تلویزیون در سریال او بازی کرد و بدین ترتیب کارش را در تلویزیون با فعالیت در گروه کودک آغاز کرد و به قول خودش “عضو جدایی ناپذیر خانواده تلویزیونی هاً شد. در این بین در دو کار سینمایی هم بازی کرد: زیر نور ماه و نقش کوتاهی در فیلم سیندرلا.
در پاییز سال ۱۳۸۱ پیشنهاد بازی در مجموعه طنز پاورچین را پذیرفت و در پی آشنایی با مهراب قاسم خانی نویسنده و طراح صحنه این مجموعه زندگی مشترک خود را با او با آغاز کرد. حاصل این ازدواج یک پسر به نام نویان است.
فیلمهای سینمایی
* گنجینه جواهر پشته به کارگردانی نادر مقدس ۱۳۹۰
زیر نور ماه به کارگردانی رضا میرکریمی ۱۳۷۹
مجموعههای تلوزیونی
* دزد و پلیس (سعید آقاخانی) ۱۳۹۱
* مسیر انحرافی به کارگردانی بهرنگ توفیقی ۱۳۹۱
* ساختمان پزشکان به کارگردانی سروش صحت بهار و تابستان ۱۳۹۰
* مرد هزار چهره به کارگردانی مهران مدیری نوروز ۱۳۸۷
* شب میگذرد به کارگردانی راما قویدل دهه فجر ۱۳۸۷
* مسافران به کارگردانی رامبد جوان تابستان و پاییز ۱۳۸۸
* زن بابا به کارگردانی سعید آقاخانی نوروز ۱۳۸۹
* باغ مظفر به کارگردانی مهران مدیری ۱۳۸۵
* شبهای برره به کارگردانی مهران مدیری ۱۳۸۴
* کوچه اقاقیا به کارگردانی رضا عطاران ۱۳۸۲
* پاورچین به کارگردانی مهران مدیری ۱۳۸۱
* مثل زندگی به کارگردانی بهروز بقایی ۱۳۷۹
* دختران به کارگردانی اصغر توسلی ۱۳۷۹ به عنوان بازیگر مهمان
* مجموعه تلویزیونی بیست به کارگردانی محمد حسنزاده ۱۳۷۷
فیلمنامه
*کمربندها را ببندیم(یکی از نویسندگان)
شبکه نمایش خانگی
* شام ایرانی به کارگردانی بیژن بیرنگ (۱۳۹۰)
تصاویر شقایق دهقان
حالا چرا شقایق ورزش نمیکند؟
شقایق: من واقعا فرصت نمیکنم. تا قبل از تولد پسرم گاهی اگر فرصت داشتم شنا و پیادهروی میکردم. تا زمانی که سر کارم که هیچی؛ زمانی هم که در خانه باشم، این زمان حق «نویان» است چون واقعا احساس میکنم برایش کم وقت میگذارم.
مادر بودن سختتر است یا بازیگری؟
شقایق: با تیمی که من برای مراقبت از «نویان» دارم، این کار اصلا کار سختی نیست! مادرم همیشه کمکام میکند. خواهرم هم طبقه بالای ما زندگی میکند و مراقب است. خانمی هم در خانه مادرم زندگی میکند و وقتی من شبکارم، کنار «نویان» میخوابد. البته به هر حال کار سختی است و نگرانیهای خاص خودش را دارد.
آخرین بار کی ورزش کردید؟
شقایق: بعد از زایمان. من در دوران بارداری ۲۳ کیلوگرم اضافه وزن پیدا کرده بودم. حالت طبیعی آن ۱۵، ۱۶ کیلوگرم است اما من اصلا مراعات نمیکردم. بارداری راحتی داشتم و چون هیچچیز اذیتام نمیکرد، من هم خودم را رها کرده بودم. یادم هست شام دو تا بشقاب آلبالوپلو خوردم و روی آن، دو سه تا نان خامهای. همه اضافه وزنام را گردن بارداری میانداختم. کم کردن آن بعد از زایمان کار خیلی سختی بود که البته با رژیم و ورزشهای بنفشه، این کار را انجام دادم.
بنفشه: من در دوران بارداری همیشه به شقایق میگفتم که ورزش کند. البته او تنبلی میکرد و خوب گوش نمیداد. بعد از زایمان، من جرأت نمیکردم به او رژیم بدهم. فقط میگفتم برنج و نان کمتر بخور. ورزش در بارداری باید کاملا تحت نظر متخصص این کار صورت بگیرد.
این ورزش نکردنها ریشهاش تنبلی است یا فرهنگی که بین ما رواج دارد؟
بنفشه: ببینید؛ من تدریس میکنم و افرادی را میبینیم که برای ورزش میآیند و دیگر سن آنها از سن قهرمانی گذشته اما وقتی اصولی ورزش میکنند، خوششان میآید و ادامه میدهند. مشکل ما آموزشی است که یا غلط است، یا اصلا وجود ندارد. زنگ ورزش هنوز در مدارس ما رسمیت ندارد. خانوادهها باید به ورزش اهمیت بدهند.
شقایق: بچگی ما توی زنگ ورزش، ما هر کاری دلمان میخواست میکردیم و کسی کاری به کارمان نداشت. اصلا ورزشی در میان نبود.
بنفشه: من شاگردانی دارم که در ۱۷، ۱۸ سالگی برای اولین بار ورزش میکنند. این سن خیلی دیر است. همین الان هم ورزش در مدارس خیلی اجباری نیست. آموزش و پرورش در برخی مناطق اعلام کرده که اصلا نباید معلم ورزش داشته باشند و خود معلم پایه باید به بچهها ورزش بدهد. در مدارس غیرانتفاعی که خود من الان تدریس میکنم، بچهها گاهی میگویند که شما دستآخر بهمان ۲۰ میدهید و راست هم میگویند؛ مثلا بچههای دوره پیشدانشگاهی خیلی تحت فشارند و ورزش میتواند برای آنها مفید باشد ولی وقت ندارند.
بازیگر برای اینکه بدنی آماده داشته باشد، نیاز به ورزش دارد. اینطور نیست؟
شقایق: درستاش این است که یک بازیگر همیشه روی فرم باشد اما سیستم کار ما در سینما و تلویزیون به نوعی است که لزوم آن خیلی احساس نمیشود. امیدوارم به جایی برسم که مجبور شوم ورزش کنم. از زمانی که پسرم به دنیا آمده، اتفاقا من خیلی پرکارتر شدهام. تقریبا یک سال است که من یکنفس کار میکنم. کارهای ما هم به شکلی است که نیمی از روز را سرکاریم. برای سریال «زنبابا» من روزی ۱۶ ساعت سرکار بودم!
بنفشه: سال گذشته بعد از تولد «نویان»، شقایق و مهرناز، خواهر بزرگترم، را به زور بردم باشگاه ثبتنام کردم اما تنها یک ماه این فعالیت ادامه داشت. مهرناز مدتها حرفهای ورزش میکرد اما الان او هم کمی تنبلی میکند.
شقایق: خب، واقعا کار سختی است؛ یعنی زمانی که اضافه وزن زیادی پیدا کردهای و باید آن را از بین ببری، در عین حال، یک موجود دیگر وجود دارد که تو باید همه حواس و تلاشات برای او باشد. به همین دلیل، خیلی از خانمها نمیتوانند بعد از زایمان به وزن قبلی خود برگردند. غذایی که به بچه میدهی حتما برنج دارد، گوشت دارد، حبوبات دارد و هرچه از غذای بچه میماند، معمولا مادرها میخورند و میگویند حیف است؛ و این وزن به جای کمتر شدن، مدام بیشتر میشود.
بدون ورزش، خستگی ۱۶ ساعت کار را چهطور از بین میبرید؟
شقایق: با خواب! وقتی روزی ۱۶ ساعت سرکار باشید ناخودآگاه ذهنتان درگیر است و خواب راحتی هم نمیتوانید داشته باشید. هنوز ریتم کار در ذهنام وجود دارد. من سعی میکنم قبل از خواب حتما یا فیلم ببینم یا کتاب بخوانم. شاید ۱۰ دقیقه بعد از شروع فیلم خوابام ببرد یا دو صفحه بیشتر کتاب نخوانم اما باعث میشود که از حال و هوای کار و اتفاقات روزمره بیرون بیایم تا راحت بخوابم.
رژیم یک بازیگر چه تفاوتی با رژیم یک ورزشکار حرفهای دارد؟
بنفشه: برای ما که خیلی فرق دارد. من خیلی سختگیرم. روغن جامد از غذای من مدتهاست حذف شده. شقایق گاهی مرا مسخره میکند اما من قاشقهای برنجام را هم میشمارم. نان سفید اصلا نمیخورم. شیرینی نمیخورم. مزه گوشت قرمز را هم دوست ندارم و ۱۰ سال است به آن لب نزدهام. بیشتر مرغ و ماهی میخورم. اما رعایت اینها برای شقایق خیلی سخت است. او عاشق گوشت قرمز است و اسیداوریک شوهرش بالاست اما هیچکدام رعایت نمیکنند.
شقایق: من خیلی وقتها ناهار و شام را سرکار میخورم. اگر حجم کار سنگین نباشد یا حوصله داشته باشم از خانه غذا میبرم اما معمولا این اتفاق نمیافتد. همیشه غذایم پلو خورش است. ما هم دور هم مینشینیم و اصلا حواسمان به حجمی که میخوریم، نیست.
بنفشه: ما هنگامی که سرکار و در اردو هستیم، بیش از پیش حواسمان به خورد و خوراکمان است. تغذیه قبل از مسابقه من برای بعضیها خندهدار است؛ گاهی قهوه میخورم، گاهی بستنی، خیلی مواقع سیبزمینی پخته با لیموترش یا ماکارونی. خودم میدانم چی بخورم که بازده بیشتری داشته باشم. زمانی که درس میخواندیم وضعیت ما خیلی سخت بود. من هم کارشناسی ارشد میخواندم هم در روابطعمومی دانشگاه آزاد کار میکردم و هم عضو تیم ملی بسکتبال بانوان بودم. اساتید به هیچوجه به ما اجازه نمیدادند بهخاطر اردوها غیبت کنیم و محل کارم هم به راحتی مرخصی نمیداد. خب، رشتههای ورزشی در ایران اصلا خانمها را از نظر مالی تامین نمیکند؛ یعنی مثلا با یک سوم قرارداد یک بازیکن بسکتبال آقایان، میتوان یک تیم لیگ برتری دختران را اداره کرد؛ یک تیم ۱۲ نفره با مربی و بدنساز را! هرچند که به نظر من، کار شقایق از کار من سختتر است.
شقایق: نه! فکر میکنم چون بنفشه ازدواج نکرده اینطور فکر میکند. بالاخره بخشی از وظایف و مسوولیتهای من به زندگی خانوادگیام برمیگردد. شرایط من سختتر است، نه کارم. ولی من فکر میکنم هیچ وقت نمیتوانم با بچهها سر و کله بزنم و چیزی به آنها یاد دهم. من کارم را دوست دارم و کار خیلی فشار به من وارد نمیکند. هر کاری سختیهای خاص خودش را دارد اما سختیهای بازیگری مرا آزار نمیدهد.