شعر کوتاه یلدا | تعداد زیاد شعر کوتاه و دوبیتی با موضوع شب یلدا

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم چندین دوبیتی و شعر کوتاه یلدا خدمت شما عزیزان ارائه نماییم.

همانطور که می دانید یلدا فرا رسیده و بازار تبریک گفتن این شب به نزدیکان برای ایرانیان گرم گرم است.

شاید دنبال یک شعر زیبا با این موضوع باشید که هم زیبا و هم مودبانه و رسمی باشد.

به همین دلیل تعداد زیادی شعر کوتاه یلدا برای شما جمع آوری کرده ایم.

امیدواریم کهمورد استقبال شما قرار گیرد …. تا انتها با ما همراه باشید …

شعر کوتاه یلدا | تعداد زیاد شعر کوتاه و دوبیتی با موضوع شب یلدا

شعر کوتاه یلدا

حدیث دلبر جانانه امشب
شراب و خلوت میخانه امشب
به شوق آتش عشقی فسونگر
من دیوانه چون پروانه امشب .

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

شب یلدا است هر تاری ز مویت، وین عجب کاری
که من روزی نمی‌بینم، خود این شب‌های یلدا را
به فردا می‌دهی هر دم، مرا امید و می‌دانم
که در شب‌های سودایت، امیدی نیست فردا را

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

در همان یلدا مرا تا صبح ، دل زد فال عشق
فال آمد خسته ای از این که یارت مانده ام
فال تا آمد مرا گفتی که دیگر ، مرده دل
وز همان جا تا به امشب ، داغدارت مانده ام

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

نظر به روی تو هر بامداد نوروزی ست
شب فراق تو هر شب که هست یلدایی ست
“سعدی”

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

شب یلدای من پاییز دریاست
افق های خیالم تا ثریا ست
نگاهم ، پرتو پر نور پروین …
پگاهم خیس از نمهای غمهاست

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلــــــــدا برای من بی معناست
وقتـــــــی شــــب و روزم بی تو
یلـــــــدایی بی پـــــایان اسـت !
مــن تمام عمر چــله نشین توام

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

بیدارمو هرشب برات ترانه میشه حسم
پاییزم از اینجا بره تموم نمیشه قصه ام
من عاشقت موندم اگه یادت نمونده اسمم
عیبی نداره خوب من یلدات مبارک عشقم

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

ز بوی زلف او من مستم امشب
فراغ از غم،دو گل در دستم امشب
شفق ، مه پاره از در چون در آید !
قدح پر باده ، نم در چشمم امشب

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

ایزد دادار مهر و کین تو گویی
از شب قدر آفرید و از شب یلدا
زان که به مهرت بُوَد تقرب مؤمن
زان که به کینت بُوَد تفاخر ترسا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی معروف شد یلدا
” سنایی “

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

شب یلدای غمم را سحری پیدا نیست
گریه‌های سحرم را اثری پیدا نیست
هست پیدا که به خون ریختنم بسته کمر
گرچه از نازکی او را کمری پیدا نیست

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

شوم از شام یلدا تیره‌تر بی
درد دلم ز بودردا بتر بی
همه دردا رسن آخر بدرمون
درمان درد ما خود بی اثر بی

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

شب یلدای من گیسوی دلدار
همه شب از خیالش دیده بیدار
خدایا ! لطف بی حد تو را شکر
که امشب هر دو یلدایم پدیدار

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

من در دلم هزار شب قطبی است
همره هزارها شب یلدا را
“مهدی اخوان ثالث”

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

چون حلقه ربایند به نیزه تو به نیزه
خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

 

نوش دارو نشأ ی علت نهد در جان ما
در خمار معجز افتد عیسی از درمان ما
آبروی شمع را بیهوده نتوان ریختن
صد شب یلداست در هر گوشه ی زندان ما

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

شوم همراز گیسویش به یلدا
دو دیرینه رقیب ، با هم هویدا
یکی ناز و تنعم زد به گردون
یکی با جان من خوش کرد سودا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

اشک خود بر خویش می ریزم چو شمع
با شب یلدا در آویزم چو شمع
“اقبال”

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

روزهای تیره بر شبها فزود
عمر من شد یک شب یلدای عشق
ای تهی از معرفت زحمت ببر
فیض داند قدر نعمتهای عشق

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

بیدار شو که در شب یلدای نیستی
در پرده است چشم تو را طرفه خوابها
” صائب “

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

پائیز دارد می رود آرام آرام

«آغاز فصل سرد» را آذین ببندید

این شعر «راز فصل ها را» کشف کرده

آن را به زلف خوشه ی پروین ببندید

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

طولانی طولااانی طولااااااانی طو…

لااااااااااااانی تر از پائیزهای توی راهش

یلدا زنی تنهاست توی بغض دی ماه

که برف باریده به موهای سیاهش

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدا منم اما خدایا دخترم را

نگذار مثل مادرش یلدا بماند

بگذار او چون لحظه ی تحویل یک سال

در گوش دنیا «یا مقلب» را بخواند

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدا که باشد قصه ی عشقش دراز است

امشب قلندر خواب و ما بیدار هستیم

بگذار تا مابین لب ها خون بیفتد

تا از انار و هندوانه مست مستیم

بیشتر بخوانید >> شعر کودکانه یلدا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

تو در میان جمع خوبان می درخشی

سرخ و سفیدی، بوسه هایت آبدار است

شیرین و ترش و تازه و مرغوب و خوبی

«صد دانه یاقوت» منی، نامت انار است

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

پائیز را بگذار و رو کن به زمستان

امشب شب یلدا و فردا اول دی

خیام امشب مست آب هندوانه ست

هیچ است دوران جهان بی ساقی و می

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

هی می پرم از خواب های کودکی ها

ای کاش این کابوس ها پایان بگیرد

ای کاش لبخندم شبیه یک زمستان

در آخرین دم های آذر جان بگیرد

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یک شب هزاران شب شد اما باز افسوس

فردا فراق است و همان کاسه ست و آش و …

امشب من و یلدا قرار بوسه داریم

خورشید! جان ماه، فردا دیر پاشو

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

ساعت! بچرخان دست هایت را… زمستان

پشت اتاق فصل ها در انتظار است

یلدا زنی گیسو پریشان است و خوشرو

پائیز سرخی در دل فصل بهار است

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدا شبیه دختری گیسو بلند است

قلبش ترک برداشته مثل اناری

چون هندوانه در به روی خویش بسته

خورده ست از چاقوی غم، صد زخم کاری

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

من دوست دارم از ته دل مثل «پسته»

مثل «اناری که ترک خورده» بخندم

گیرم که فردا دور دووور دوووور باشد

من قول دادم چشم هایم را نبندم

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدای من در انزوایی گنگ پوسید

یلدای من آواز پر سوز بنان است

یلدای من هر سال می آید ولی عشق…

با چشم من امسال هم نامهربان است

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

از تن رها کن جامه ی پائیزی ات را

صد رنگ در لب های خونین تو گم شد

کندوی چشمانت عسل می ریزد امشب

یلدا «به تاب جعد مشکین» تو گم شد

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدا منم، یک دختر تنها که گیسش

مثل تمام آرزوهایش بلند است

با پسته ها می خندد و پون هندوانه

قلب پر از خونش همیشه دردمند است

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

باران تو را با قطره هایش می نویسد

یلدا چقدر اسم تو طولانی ست امشب

گیسوی اندوهت سرازیر است گویا

اینسان تمام شهر بارانی ست امشب

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

چیزی شبیه چادر مادربزرگم

که زیر آن دنیای تاریک قشنگی ست

که حافظ اش را باز کرده مثل هر سال

که دامنش غرق خوراکی های رنگی ست

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

با پوستی چون برف و مویی پر کلاغی

بالا بندی فتنه انگیز است و زیباست

این دختر از نسل اصیل آریایی ست

او مادر خورشید فرداهاست، یلداست

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

دستی بزن بالا و اسپندی بچرخان

این آخرین برگ تمام فصل ها نیست

لعنت به چشم شور اسفند بداندیش

یلدا! بمان لختی تحمل، ناله ات چیست؟

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

ابری ترین احساس شاید در نگاهم

حسی شبیه جنگ با تقدیر باشد

یلدا برایم حجمی از نامهربانی ست

شاید شروع بغض دامنگیر باشد

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

باران تمام شهر را از عشق تر کرد

پائیز در آغوش دی آرام خوابید

در بزم یلدا باغ در آغوش کوچه

با «ریتم» تند بادها تا صبح رقصید

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

با مژده های مبهمی از شعر حافظ

از سردی فرداش ترسیدم، شما چه؟

غیر از انار و سرخی یک هندوانه

چیزی من از یلدا نفهمیدم، شما چه؟

بیشتر بخوانید >> عکس پروفایل شب یلدا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

وقتی تو باشی روز و شب فرقی ندارد

دستت اگر با دست من همراه باشد

می ترسم از یلدای سرد بی تو بودن

شب های آغوشت اگر کوتاه باشد

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

از دست فردایی که می آید، که بی توست

دلگیرم و خسته، بگو فردا نیاید

ای کاش فردا یک ضمیر جمع باشد

در ابتدای جمله ها بی «ما» نیاید

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

دلشوره هایی عاشقانه دارم امشب

دلتنگ بی بی و غمم از جنس فرداست

با کرسی و با شعر هم گرما ندارد

این خانه بی تو سال ها چون شام یلداست

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدا به یاد خاطرات با تو بودن

چون دفتری از شعرهای عاشقانه ست

من می نویسم توی تقویم تو امشب

شعری برای چشم تو، یلدا بهانه ست

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

لبهات را مثل اناری که رسیده

رژ می زنی ، آنگونه که دلخواه باشد

اکسیر من هستی، برای زنده ماندن

می نوشمت، شاید همین یک راه باشد

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

این ساعت بیکار را بشکن همین جا

فال و تماشا با تو شعر و شمع با من

میخانه امشب رایگان مِی می فروشد

امشب حساب جام های جمع با من

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

«وقتش رسیده خستگی هاشو بگیره

حالا که کرسی داغه و تازه رسیده

از روزهای تلخ و شیرینی گذشته

یلدا کنار زندگیمون قد کشیده»

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

برف و کلاغ و کوچه و نارنجی و عصر

پیوند پاییز و زمستان عاشقانه ست

منظور شاعرها فقط بوسیدن توست

این یک دقیقه در شب یلدا بهانه ست

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدای چشمان تو مردی را به هم ریخت

آرامش شب های او را داد بر باد

یک کوزه ی سبز پر از انگور دارم

با مزه ی لب های تو… ای باغت آباد

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

حالا بیا بنشین کمی چون پیشتر باش

«با ظرف ترس این سال را پیمانه کردم»

دستان من آغشته ی خون کسی نیست

تنها انار امشبم را دانه کردم

بیشتر بخوانید >> متن شب یلدا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدا جنون عشق دارد با زمستان

در عمق چشمانش غمی محسوس دارد

یلدای من امشب پر از باران و ابر است

تا در نگاهش روح اقیانوس دارد

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

من حتم دارم انتظارم بی سبب نیست

باید کنارم تا سحر حافظ بخوانی

هی زل نزن، امشب دراز است و تو باید

یلداترین شب را کنار من بمانی

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

بر گونه هایت بوسه ی یلدا نشسته

در دست های تو ترک خورده اناری

شب آفریده یک غزل در کوچه هایت

باید برایم عشق را امشب بباری

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

معشوق شهرآشوب حافظ خوان بی نقص

شاخه نبات شوخ شیرین کار زیبا

گیسو پریشان در پریشان در پریشان

یلدا رسید و اول دی ماست فردا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

می چرخم و چون کودکی در انتظارم

تا تیرگی لختی بمیرد یک دقیقه

امشب نمی خوابم پر از تشویش هستم

تا آفتابی جان بگیرد یک دقیقه

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

اصلن بیا امشب فقط خوشحال باشیم

پیک شرابت را، لبانت را بیاور

با قطره های بوسه و باران برقصیم

با یاس و ایوان، بازوانت را بیاور

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

گم کرده بودم توی جیبم کودکی را

تو رفتی و می خواستی تنها بمانم

مثل اناری بغض کرده، آه… هر سال

مجبور هستم تا شب یلدا بمانم

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

امشب شب یلداست، پس ما می توانیم

یک «لحظه» بیش از پیش خوش باشیم و خندان

خوش باش، مجلس بی ریا و باده ناب است

نقل و نبات و بوسه و قندان و دندان …

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدا! سه تارم کوک دشتی دارد امشب

یلدا! کمک کن تا گلویم را بخوانی

این تازه آغاز من و آواز درد است

تا آخر شب گریه ها باید بمانی

بیشتر بخوانید >> نقاشی شب یلدا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

ای دخترک! کابوس سالی عاشقانه

با کی صدای پسته ها را می شکستی؟

ای دخترک! همواره در افسوس هستم

یلدا بگو حالا کنار کی نشستی؟

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

پای بساط دلخوشی، لبخند، پسته

در موسم احوالپرسی می نشینیم

دلگرم تر از ما کسی در این جهان نیست

وقتی که با هم زیر کرسی می نشینیم

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

آواز سرخ عشق ما با فال حافظ

با دردهای مشترک در شعر یلدا

همرنگ موهای بلند کودکی مان

یلدا شده پر از تمناهای فردا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلداست، می گیرم سراغ خانه ی دوست

امشب شب عشق است و شوق و شور و گرما

بیرون «هوا بس ناجوانمردانه سرد است»

فردا «زنی در آستان فصل سرما»

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

یلدا اناری سرخ و شیرین است با تو

در سفره ی آغاز سرمای زمستان

یلدا شکوه مانده از پاییز زردی ست

که گم شده در کوچه های «باز باران»

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

با کوله بار پر بیا، با شعر، با شمع

راه درازی پیش رو داریم امشب

ای دل! بگو در حلقه ی ما قصه ی کیست؟

با کی قرار گفت و گو داریم امشب؟

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

پهلوی من باش ای لبانت قند پهلو

چای معطر باید از دست تو باشد

شاخه نبات و شعر حافظ را بیاور

تا جمع مان با چای هم مست تو باشد

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

در کاسه، غیر پسته‌ی خندان ندیده اند
بادام تلخ درد یتیمان ندیده اند

گفتند نیست از شب یلدا درازتر
پیداست اینکه؛ شام غریبان ندیده اند

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

الهی عمر تو یلدایی باشه

ولیکن بعدشم،فردایی باشه

غمی هرگزنبینی درزمونه

سراسرعمرتوشیدایی باشه

بیشتر بخوانید >> انشا در مورد شب یلدا

☰☰☰☰☰❋❉❉❉❋☰☰☰☰

شب یلدا و من تنها نشسته

به سوگ ِ خویش با بغضی شکسته

از این یلدا و یلداهای پیشین

دلم جز بار ِ غم طرفی نبسته


ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.