ضریب هوشی ایرانیان چند است؟ آیا ایرانیان باهوش ترین مردم جهان هستند؟
در این نوشته از دلبرانه قصد دایم به این موضوع که ضریب هوشی ایرانیان چند است بپردازیم.
شاید برای شما هم جالب باشد که این موضوع را بدانید یا اینکه به سوالاتی که در این حوزه دارید پاسخ داده شود.
بذا مجموعه ای از آمار که نشاندهنده این است که ضریب هوشی ایرانیان چند است برای شما جمع آوری کرده ایم.
امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد … تا انتها با ما همراه باشید…
ضریب هوشی ایرانیان چند است؟ آیا ایرانیان باهوش ترین مردم جهان هستند؟
ضریب هوشی IQ یک نسبت است که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضرب در صد به دست میآید.
اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب هوشی صد میشود ولی در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر میشود که این فرد هوشی بیشتر از سایر افراد دارد.
برای به دست آوردن سن عقلی راههای زیادی وجود دارد و معمولا کارشناسان از تستهای خاصی استفاده میکنند که جنبههای مختلفی مانند تشخیص الگوها، قدرت حافظه کوتاهمدت، استفاده فرد از واژهها، سرعت محاسبه فرد، درک روابط یا جبر، اطلاعات عمومی، محاسبات ریاضیات، درک فضایی، منطق و املا را ارزیابی میکند.
اخیرا در مورد صحت نتایج آزمونهای هوش متداول شبهات زیادی وارد شده است. انجمن روانشناسی آمریکا در سال ۱۹۹۵ هوش را به عنوان «توانایی فهم مسایل پیچیده، انطباق موثر با تغییرات محیطی، یادگیری به دنبال تجربیات، استفاده از اشکال مختلف استدلال و فایق آمدن بر مشکلات از طریق تفکر» تعریف کرده است.
این انجمن بر این موضوع تاکید دارد که آزمونهای متداول هوش به هیچ وجه توانایی سنجش چنین سازه انتزاعی پیچیدهای را ندارد.
مطالعات متعدد، ارتباط مثبت و قوی بین ضریب هوشی با موفقیت تحصیلی، میزان درآمد، سطح سلامت، طول عمر و سطح اجتماعی و ارتباط منفی و قوی با بیکاری و ارتکاب جرایم را نشان داده است.
به این ترتیب موضوع ضریب هوشی پایین یا افت ضریب هوشی و در مقابل آن سازوکارهای ارتقای ضریب هوشی به یک مقوله راهبردی اجتماعی و اقتصادی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است.
به این ترتیب دستیابی به میانگین ضریب هوشی بالاتر یکی از ابزار توسعه و به طور همزمان یکی از دستاوردهای مهم توسعه محسوب میگردد.
ضریب هوشی اقوام و ملل
مطالعات فراوانی روی تفاوت متوسط ضریب هوشی در کشورهای مختلف صورت گرفته است:
میانگین ضریب هوشی در آمریکا و انگلستان حدود ۱۰۰ است.
این عدد برای شهروندان ژاپنی، چینی، کرهای، هنگ کنگی و تایوانی ۱۰۵ و برای ترکیه، کشورهای خاورمیانه و جنوب آسیا بین ۷۸ و ۹۰ و برای کشورهای آفریقایی پایین تر از صحرای آفریقا بین ۶۵ تا ۷۵ است.
در این میان کشور ما ایران با ضریب هوشی متوسط ۸۴ رتبه ۹۷ را بین ۱۸۵ کشور جهان دارا میباشد.
هوش یک سازه انتزاعی مولتی فاکتوریال محسوب میشود و هنگامی که صحبت از تفاوت ضریب هوشی بین دو فرد میشود تفاوتهای ژنتیکی، تفاوتهای محیط فیزیکی، تفاوتهای محیط روانی و تفاوتهای آموزشی به خصوص در دوران کودکی میتواند توجیه کننده تفاوت ضریب هوشی باشد، اما هنگامی که با تفاوت میانگین ضریب هوشی میان دو کشور یا دو نژاد مواجه میشویم قایل شدن به تفاوت ژنتیکی، به نوعی به معنای وجود نژاد برتر (ژن برتر) است.
در واقع در توجیه تفاوت ثروت ملل در طول تاریخ توجیهات زیادی آورده شده است.
منتسکیو (۱۷۴۸) آب و هوای معتدل را مهمترین علت برای ثروت ملل میدانست، آدام اسمیت (۱۷۷۶) مهارتهای انسانی، تخصصگرایی و وجود یک بازار آزاد را عامل اصلی توسعه فرض میکرد، توماس مالتوس در سال ۱۸۱۷ شناسایی عوامل موثر بر فقر و ثروت ملل را مهمترین چالش پژوهشی در حوزه اقتصاد سیاسی میداند.
دیوید لاندز و ساموئلهانتینگتون عوامل فرهنگی (سختکوشی، نظم، آرمانهای بزرگ، همگرایی اجتماعی، احترام به کار، ارزش قایل شدن برای تحصیلات) را مهمترین عامل موفقیت و ثروت ملل میدانند.
در این میان یکی از جنجال برانگیزترین دیدگاهها توسط ریچارد لین (۲۰۰۲) مطرح شده است، ریچارد لین ریشههای ثروت و فقر ملل مختلف را در هوش و استعداد ذاتی آنان میداند و قایل به برتری ژنتیکی بعضی از اقوام و نژادها در مقایسه با سایرین است.
موضوع ژن برتر و نژاد باهوشتر موضوعی است که در طول تاریخ به کرّات از سوی گروهها و رهبران نژادپرست (مانند نازیها و صهیونیستها) اعلام شده است، اما تاکنون هیچ یک از شواهد ارایه شده نتوانسته است برتری هوشی یک قوم یا نژاد نسبت به سایر اقوام را به تفاوتهای ژنتیکی مابین آنان نسبت دهد.
جدای از عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی متعددی روی ضریب هوشی تاثیر میگذارد وضعیت تغذیهای به خصوص در دوران کودکی، استرسها و تروماهای روانی، فقر عاطفی و ارتباطی و کمیت و کیفیت تحصیلات همگی بر ضریب هوشی تاثیر میگذارند. به عنوان مثال، نوزادانی که از شیر مادر محروماند ضریب هوشی کمتری دارند. ضریب هوشی کودکان مبتلا به کمخونی ۵ تا ۱۰ درجه کمتر از حد طبیعی برآورد شده است.
کمبود ید نیز باعث کاهش آموزشپذیری کودکان شده و ضریب هوشی آنها را به میزان ۵ تا ۱۳ ( در موارد کمبود شدید ید تا ۳۰ درجه، فوروارد کننده!) امتیاز کم میکند. به این ترتیب میتوان در نظر گرفت که فقر و ضریب هوشی پایین هر یک دیگری را تشدید میکنند و یک چرخه معیوب را تشکیل میدهند.
این امر بخشی از ضریب هوشی پایین در کشورهای آفریقایی و جنوب آسیا را توجیه میکند.
مهاجرت نخبگان و ضریب هوشی
مهاجرت انتخابی نخبگان اثری مخرب بر توسعه ملل میگذارد. بدیهی است که بار توسعه و پیشرفت جوامع بر دوش هوشمندان و نخبگان هر جامعهای است.
حال وقتی در یک جامعه شرایط به گونهای باشد که نخبگان در گذر زمان آن را ترک میکنند، نه تنها خروج آنها مستقیماً جامعه را متاثر میکند، بلکه در دراز مدت، ذخیره ژنتیکی کشور را نیز فقیرتر میکند و در نسلهای آتی، روند انتقال ضرایب بالای هوشی به «نسلهای آینده» با اختلال مواجه میشود. این امر در مورد کشور اسکاتلند طی بیش از نیم قرن به دقت مطالعه شده است.
از اوایل قرن بیستم، هر ساله تعداد زیادی از افراد تحصیل کرده اسکاتلندی به انگلستان مهاجرت میکنند. درصد متوسط مهاجرت سالانه تحصیل کردگان دانشگاهی از اسکاتلند به انگلستان ۱۷٫۲ درصد و ضریب هوشی متوسط این مهاجران ۱۰۸٫۱ میباشد.
این موضوع سبب شده است که میانگین ضریب هوشی اسکاتلندیها به طور متوسط در هر نسل یک امتیاز نسبت به نسل قبل کاهش پیدا کند و اسکاتلندیها در اواسط قرن بیستم به کمهوشترین ملت اروپایی (با میانگین ضریب هوشی ۹۷) تبدیل شدند.
در واقع، یک نخبه علمی یا اقتصادی که از کشور خارج میشود، تنها دانش و استعداد فردی یا مقداری ثروت مادی از کشور خارج نمیکند، بلکه ژنهای نخبگی و کارآمدی را نیز با خود میبرد تا نسلهای بعدی او در خارج از کشور مادری از آن بهره مند شوند و جوامع میزبانشان را از آن بهرهمند سازند وضعیت کشور ما ایران در میان کشورهای در حال توسعه مشابه وضعیت اسکاتلند در میان کشورهای توسعه یافته است.
بر اساس آمار صندوق بین المللی پول، ایران با ضریب مهاجرت ۱۵ درصد، رتبه اول را در میان ۶۱ کشور توسعه نیافته و در حال توسعه دارا میباشد و میتوان تخمین زد که در طی سه دهه اخیر حداقل سه واحد از ضریب هوشی متوسط ایرانیها صرفا به سبب مهاجرت کاهش پیدا کرده است.
مهاجرت نخبگان تنها سبب کاهش میانگین ضریب هوشی ملل نمیشود، بلکه این کشورها را از نوابغ تهی میسازد.
با نگاهی به فهرست اسامی افرادی مانند لئوناردو داوینچی (ضریب هوشی۲۲۰)، گوته (۲۱۰)، پاسکال (۱۹۵)، نیوتن (۱۹۰)، لاپلاس (۱۹۰)، ولتر (۱۹۰)، دکارت (۱۸۵)، گالیله (۱۸۵)، کانت (۱۷۵)، داروین (۱۶۵)، موزارت (۱۶۵)، بیل گیتس (۱۶۰)، کوپرنیک (۱۶۰) و اینشتین (۱۶۰) بهسادگی درمییابیم که توسعه دانش بشر در طول تاریخ بیش از هر چیز مرهون افراد نابغه میباشد.
نوابغ همان کسانی هستند که توان حل پیچیدهترین مشکلات یک کشور را دارا میباشند و مسوولیت راهبری کشور را در وضعیتهای بحرانی بر عهده دارند.
تاثیر نوابغ روی توسعه جوامع به حدی است که میتوان عبارت معروف «ملتی که قهرمان ندارد هیچ چیز ندارد» را با جمله «ملتی که نوابغ را در راس مدیریت خود ندارد، به هیچ جا نخواهد رسید» جایگزین کرد.
کنترل موالید و ضریب هوشی
بررسیهای متعدد ارتباط بین هوش و تحصیلات و همچنین ارتباط میان تحصیلات و تبعیت از سیاستهای کنترل موالید را به اثبات رسانده است.
ضریب هوشی متوسط ۲۰ درصد پرهوش جامعه حدود ۱۱۵ و ضریب هوشی متوسط ۲۰ درصد کمهوش جامعه حدود ۸۵ میباشد.
اگر فرض کنیم که میزان زاد و ولد در گروه کمهوش جامعه تنها ۳۰ درصد بیش از میانگین جامعه و میزان زاد و ولد در گروه پر هوش جامعه ۳۰ درصد کمتر از میانگین جامعه باشد، میانگین ضریب هوشی نسل دوم از محاسبه زیر به دست میآید:
(۰٫۲×۱٫۳×۸۵) + (۰٫۶x۱x۱۰۰) + (۰.۲×۰.۷×۱۱۵) = ۹۸.۸
به این ترتیب میتوان انتظار داشت که میانگین ضریب هوشی هر نسل ۱٫۲ امتیاز از میانگین ضریب هوشی نسل قبل کمتر شود.
تحلیل فوق به خوبی میتواند آمار توصیفی ارایه شده از سوی نهادهای بینالمللی را توجیه نماید، اما اصلاح این وضعیت نیازمند اتخاذ رویکردی مداخلهای و همهجانبه است.
اتخاذ تمهیدات و سیاستهای علمی برای فقرزدایی و مقابله با شکاف رو به فزونی طبقاتی، توجه به مدیریت عوامل خطرزای سلامت و عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، حمایت و مدیریت علمی نخبگان و تلاش برای متوقف و معکوس نمودن سیر مهاجرت نخبگان و بازنگری علمی سیاستهای کنترل جمعیت تنها بخشی از رژیمدرمانی ملتی است که به تدریج هوش خود را از دست میدهد
محاسبه متوسط ضریب هوشی یک جامعه است.
برای به دست آوردن مقدار جامعه باید از روش های آماری استفاده کرد. نمونه کوچکی از جامعه را انتخاب می کنند که تا حد ممکن به جامعه اصلی نزدیک باشد،یعنی اکثریت آنگونه باشند
البته ممکن است مقدار عددی که افراد و موسسات مختلف برای متوسط هوش یک جامعه به دست می آورند، در حد چند واحد با هم اختلاف داشته باشد.
یکی از موضوعات بسیار مهم و بحث برانگیز، ارتباط نژاد و هوش است. روان شناسان در این زمینه چه نظری دارند؟
«ریچارد لین»، روان شناس و استاد دانشگاه اولستر بریتانیا، در کتابی که در سال ۲۰۰۶ منتشر کرد، نتایج تحقیقات خود را دراین باره منتشر کرد.
وی که متخصص بررسی تاثیر دو متغیر «نژاد» و «هوش» روی یکدیگر است، در کتاب خود، وضعیت هوشی مردم جهان را با توجه به نژاد بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است مردم شرق آسیا (چین، کره شمالی و جنوبی و ژاپن) با ضریب هوشی ۱۰۵ و بالاتر، باهوش ترین مردم جهان هستند. در رده میانی، کشورهای اروپایی، روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز و حتی مغولستان قرار می گیرند که متوسط ضریب هوشی آنها ۹۰ تا صد است.
ایرانیان به همراه همه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، هند، پاکستان و کشورهای آسیای جنوبی و نیز در آمریکای شمالی و جنوبی، با ضریب هوشی ۸۵ تا ۹۰ در رده بعدی قرار دارند.
جایگاه چهارم از آنِ کشورهای آفریقایی است که ضریب هوشی آنها ۷۰ تا ۸۰ است و مردم اقیانوسیه و کشور آفریقایی بوتسوآنا، با دارابودن کمترین میزان ضریب هوشی، یعنی ضریب هوشی ۶۰ تا ۷۰، در آخرین رده قرار می گیرند.
متوسط هوش مردم جهان همیشه عدد ثابتی نیست،،ازدواج ها ومهاجرت ها،مشکلات اقتصادی،بحران های اجتماعی درشکل دهی جامع مدخلیت دارند.
جدیدترین آمار ارائه شده به شرح ذیل است:
ضریب هوشی ایرانیان چند است؟
ایران با میانگین ضریب هوشی ۹۲ در رتبهی ۲۰۵ جهان ایستاده است.
شاید این آمار برای شما عجیب به نظر برسد و فکر کنید ۹۲ نمرهی کمی برای میانگین ضریب هوشی است اما اینطور نیست.
همانطور که در مقالهی ضریب هوشی اشاره کردیم اگر میانگین ضریب هوشی تمامی افرادی که تا به حال تست هوش دادهاند را ۱۰۰ در نظر بگیریم، ضریب هوشی نزدیک به ۷۰ درصد افراد دنیا بین ۸۵ تا ۱۱۵ است.
پس با این حساب نمرهی ۹۲ اصلا نمرهی کمی محسوب نمیشود بلکه نمرهی خوبی هم است.
چرا ضریب هوشی ایرانیان از برخی کشورها پایینتر است؟
یکی از دلایل قرار گرفتن ایران در رتبهی پایین در این جدول میتواند میزان کم مطالعه در کشورمان باشد. مطالعهی زیاد و تحصیلات تاثیر مثبتی بر میزان ضریب هوشی میگذارد.
در صورتی که سرانه مطالعه در ایران ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه در هفته است. مسلما برای افزایش میانگین ضریب هوشی تغییراتی در زمینه آموزش لازم است.
سخن پایانی
ضریب هوشی تنها عامل نشان دهندهی هوش و موفقیت در زندگی نیست.
کشورهای پیشرفتهی زیادی مثل آمریکا و انگلیس و خیلی از کشورهای اروپایی جزو ۱۰ کشور اول لیست میانگین ضریب هوشی نیستند ولی جزو موفقترین کشورها محسوب میشوند.
پس باهوش بودن یک کشور ضامن موفقیت آن نیست ولی همچنان تاثیر زیادی بر موفقیت و رشد یک جامعه دارد.
آمار از arealme.com