همسر حمید گودرزی نامه طلاقش را ارسال کرد
نامه همسر حمید گودرزی از آمریکا درباره طلاقش
عصر خبر : همسر حمید گودرزی که اکنون در آمریکا به سر می برد، به خبر طلاقشان که در سایت عصرخبر و سایر رسانه ها منتشر شده واکنش نشان داد.
ماندانا دانشور در نامه ای که برای عصرخبر ارسال کرده است در خصوص اتفاقات میان وی و حمید گودرزی نوشت: بعنوان دفاع از شراف زن ایران باید اعلام کنم، زندگی من و حمید گودرزی مدت ها پیش به پایان رسیده بود ولی از آن جایی که من زن اصیل ایرانی هستم با سیلی صورتم را سرخ نگه می داشتم و برای حفظ زندگی خود می جنگیدم اما متاسفانه با سواستفاده هایی که از من شد تصمیم به ترک ایران گرفتم، که دوری از وطنم برایم سخت ترین چیز ممکن است.
در حال حاضر به دلیل عدم تعادل همسرم صلاح را در این دیدم تا مدتی در راه دور باشم که خبر طلاق خود را در رسانه ها خواندم در صورتی که هنوز طلاق ما حتی به دادخواست اولیه نرسیده که این خود یکی از بی احترامی های بزرگ وی به من بوده که از همین جا اعلام می کنم طلاق خود را پیگیری می کنم و بزودی خبر درست را به گوش شما می رسانم.
اما بدانید هیچ زن یا مادر ایرانی در شرایط حتی سخت، زندگی خودر ا رها نمی کند. بدانید به من و روح من چه کذشته که اگر بخواهم بگویم خود یک جلد کتاب ۵۰۰ برگی می شود در جایی که مورد تهمت قرار گرفتم و از غیرت مرد ایرانی خبری نبود! از همه چیز خود گذشتم و تنها با یک چمدان از زندگی که خود آن را ساخته بودم آمدم بیرون.
گفتنی است، چندی پیش عصرخبر خبر طلاق حمید گودرزی و همسرش را منتشر و اعلام کرد که خانم دانشور در خارج به سر می برد.
حمید گودرزی: وقتی که من عاشق شدم…
با حمید گودرزی سه بار مواجه شده ام. بار اول آن حدود ۱۰ سال پیش بود و در آن گفتگویی داشتم با او به همراه مادرش و عکس آنها در کنار هم روی جلد یک مجله خانوادگی نقش بست. بار دوم آن بگذریم که خاطره خوشی نیست و بار سوم آن همین است که می خوانید. همانطوری که می بینید بار اول و سوم این دیدار یا مصاحبه ها فضا و عنوان خانوادگی دارند.
نقطه عطف زندگی ام همسرم بود
شما نقطه عطف زندگی تان را کی و کجا می دانید؟
– نقطه عطف به چه معنا؟
جایی که مسیر زندگی تان را با یک تصمیم گیری عوض کردید؟
– اگر بخواهم خیلی کلی و درست بگویم، نقطه عطف زندگی ام همسرم بود چون هم در مسیر زندگی و هم در مسیر کاری خیلی به من کمک کرد. او چه در زمانی که کار دارم و چه در زمانی که بیکار هستم همیشه کنارم بوده. یعنی غیر از زحمات پدر و مادر که برای ما کشیدند تا به ثمر برسیم و بعد برویم سراغ زندگی خودمان، نقطه عطف پررنگ زندگی من همسرم است.
شما در اوج شهرت و جوانی و در دوره ای که شاید خیلی ها می گفتند زود است برای ازدواج تان، ازدواج کردید. دلیل این اقدام چه بود؟ آیا به این خاطر نسبتا زود ازدواج کردید که آن زوج ایده آل که می تواند شریک زندگی تان باشد را پیدا کرده بودید؟
– بله. همسرم از نظر من از همه لحاظ برایم ایده آل بود و بنابراین دلیلی نداشت که ازدواجم را به تاخیر بیندازیم. اطرافیانم هم می گفتند که ایده آل ترین کسی که تو می توانی با او ازدواج کنی اوست و آن اطرافیان الان هم که مدت ها از ازدواج مان گذشته همین را شهادت می دهند.
پارامترهایی که شما برای یک همسر خوب در نظر داشتید چه بود که همسر شما در نظرتان ایده آل آمد؟
– مهمترین شرط آن عشق و علاقه ای است که از درون و از ته دل باشد. علاقه ای که از وجود آدم باشد؛ نه به خاطر شهرت یا پول یا هر چیز دیگر. این پارامتری است که مربوط به همه است و مختص بازیگران نیست. این اولین پارامتر است و بعد از آن هم موضوع درک است. همسر آدم، چه مرد و چه زن، باید در خوبی ها و بدی های زندگی کنار آدم باشد. اینکه همسر آدم در همه حال زندگی جا نزند ایده آل است.
نمی دانم تخصص و کار همسرتان چیست؛ آیا شناخت یا تخصصی هم در زمینه سینما دارند؟
– ایشان الان خانه دار است و شناخت خوبی هم از هنر دارد و معتقد است که من هنوز فیلمی که باید بازی کنم را بازی نکرده ام.
خیلی از همسران بازیگران می گویند زندگی با یک هنرمند سخت است. آیا ایشان بعد از ازدواج تان این سختی را به زبان نیاورد؟
– فکر می کنم درستش این است که این را از خودشان بپرسید. اگر من بخواهم توضیح بدهم باید بگویم بستگی به آدمش دارد. شاید زندگی با پزشکان هم سخت است، مخصوصا اگر جراح زنان باشد. شاید زندگی با یک استاد دانشگاه هم یک وقت هایی سخت باشد و بنابراین خیلی نمی شود شغل را ملاک قرار داد.
این سختی در خیلی از مشاغل هست، در حرفه ما هم هست و نمی شود کتمان کرد اما اینکه با صاحب این حرفه زندگی کنی و با سختی مواجه شوی برمی گردد به خود آن طرف و ربطی به شغلش ندارد. باید این اعتماد وجود داشته باشد. خیلی ها هستند که ماه اول، شش ماه اول، سال اول با مشکل مواجه می شوند و بنابراین مشخص می شد که زندگی با این آدم سخت بوده اما در ارتباط با من و خیلی های دیگر خدا را شکر این اتفاق نیفتاده و دلیلش هم دوری من و بسیاری از دوستان از حاشیه ها است.
بنابراین همانطوری که گفتم اینکه زندگی با من سخت است یا نه را باید از خود ایشان بپرسید. خودم فکر می کنم که زندگی با من سخت نیست برای اینکه من شکل و مدل خاص زندگی خودم را دارم و همان مدل که داشتم را تا الان ادامه دادم و از حاشیه ها دوری می کنم مخصوصا بعد از آن که متاهل شده ام.