شایعه مرگ حمیرا
شایعه مرگ حمیرا و واکنش حمیرا به خبر مرگش در صفحه فیس بوک مربوط به خودش
متاسفانه خبری ناگوار کننده دقایقی پیش در شبکه های اجتماعی از فوت یکی از هنرمندان قدیمی پخش شده است، این خبر که موجب تاسف خیل عظیمی از طرفداران این بانوی هنرمند شده است
اما جای نگرانی نیست …
حمیرا درگذشت شایعه است
اکثر کانال های تلگرامی و اینستاگرامی در جهت کسب فالو و دنبال کننده هر از چند گاهی شایعه فوت یکی از هنرمندان محبوب را رسانه ای میکند، اینبار نیز حمیرا در تیر راس این شایعات قرار داده شده است
با توجه به گستردگی این شایعه تا حالا چندین بار حمیرا شایعه فوت خود را تکذیب کرده است، اصولا درگذشت هر هنرمندی بزرگ نامی خیلی زود در سایت های خبری رسانه ای می شود و مطمئن تلگرام و اینستا و هر شبکه اجتماعی منبع درستی برای پی بردن به اصل داستان نمی باشد
.
تکذیب رسمی
با توجه به چند منبع رسمی خانوم حمیرا او چندین بار این شایعات رو تکذیب کرده است
از ایران تا کالیفرنیا
وی بعد از انقلاب چند ماه در زندان به سر برد و با پرداخت مالیاتی معادل سی هزار دلار آزاد وتا اواسط سال شصت خورشیدی در ایران ماند و بعد از مدتی با همسر و دختر دو ساله اش به نام هنگامه از مرز پاکستان از ایران خارج شد و از آنجا به اسپانیا و بعد از آن به کاستاریکا در آمریکای مرکزی رفت
وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد به صورتی که مدت یک سال تحت درمان روان پزشک بود شوهر وی در این میان همسر و دختر خود را ترک و به امریکا مهاجرت کرد حمیرا با کمک همسر پسر عمویش هما میر افشار به ایالت کالیفرنیا مهاجرت و کار هنری خود را از سر گرفت
تومور عامل نگرانی
در سال هفتاد و هشت خورشیدی به تومور مغزی دچار شد که به صورت معجزه آسایی از اتاق عمل نجات یافت وی همینک در شهر لوس آنجلس زندگی می کند .=
بیوگرافی کوتاه
نام اصلی اش پروانه امیر افشاری متولد اسنفد ۱۳۲۸ در تهران است
وی از خانواده بانفوذ و سرشناس امیرافشاری که اصالتی آذری دارند می باشد پدر ایشان صاحب ۱۵۰ شهر و روستا در منطقه شرق ایران و توابع طالقان بودند
صفحه رسمی حمیرا در فیسبوک شایعه مرگ یا هر گونه بستری شدن این خواننده معروف و بلندآوازه ایرانی را تکذیب کرد و نوشت:عزیزانم به اطلاع می رسانم که با لطف پرورگار در صحت و سلامتی کامل بسر می برم و جای هیچگونه نگرانی نمی باشد . دوستدار همگی شما حمیرا — Homeyra
پروانه امیرافشاری زنجانی (حمیرا )
متولد ۲۶اسفند ۱۳۲۳، تهران،خواننده. او، تنها بانوی آوازهخوان ایرانی است که شش دانگ کامل صدا را داراست و تحریر های آوازی اش کاملاً واضح ، زیبا و پر قدرت ادا میشود.
تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد: در ۲۶ اسفند سال ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد.
مشخصات فردی:
صدایش سوپرانو و شش دانگ است. صدائی زنانه و پر از سوز و گداز که از دل بر می خیزد . خودش میگوید:من به هیچ وجه حسادت ندارم و هیچ وقت دلم نمیخواهد جای کسی باشم. اگر بگویند بزرگترین شخصیتهای دنیا بیایند تا جایت را عوض کنیم، تو را بکنیم ۱۴ ساله، من نمیخواهم. نمیخواهم. من از زندگیم خیلی راضیام. از خودم، از زندگیم، از این محدودیتهایم، از این حصاری که دورم کشیده شده، از این که با خدا میتوانم گفتگو کنم، سرم را با آرامش بلند کنم، ازش بخواهم و باید هم بدهد!
عادات و علائق شخصی:
شاعر: بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی، رهی معیری، هما میرافشار، لیلی کسری. خواننده: شهرام ناظری،محمدرضا شجریان،علیرضا افتخاری
دوران زندگی:
وی در خانوادهٔ بانفوذ و سرشناس امیرافشاری، که اصالتی آذری دارند، متولد شد. پدرش از زمینداران بزرگ زنجان بود. وی مالک ۱۵۰ شهر و روستا در منطقهٔ شمال غرب ایران بود.
خانه امیرافشاری میزبان هنرمندان
از همان دوران کودکی حمیرا، خانهٔ آنها همیشه به افتخار افراد بانفوذ حکومتی، شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامیِ آن زمان، مانند قمرالملوک وزیری، روحانگیز، بنان، ملوک ضرابی، و بسیاری دیگر بود که همین انگیزهٔ اولیۀ دختر خانواده برای روی آوردن به آواز شد. حمیرا، به دور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن فکر و تازه از آلمان بازگشتهٔ خود، با نامنویسی در آزمون صدا در شورای رادیوی آن زمان، باعث حیرت و تحسین اعضای شورا شد و پس از آن تحت آموزش علی تجویدی و ملوک ضرابی قرار گرفت. وی دو سال بعد در ۱۸سالگی به یک خوانندۀ تمام عیار تبدیل شد.
کمیابی صفحات صدای حمیرا
حمیرا در نوجوانی آوازی را در دستگاه سهگاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از بیژن ترقی به نام «صبرم عطا کن» اجرا کرد که این اثر در کتاب ترانههای ماندگار به ثبت رسیده است. وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت خود را آغاز کرد، اما پدرش صدای دخترش را میشناخت و چون آوازهخوان بودن دخترش را دور از شان خانوادگی خود می دید، همه صفحات موجود در بازار تهران را خریداری کرد و در خانه خود انبار کرد. همین کار، باعث کمیابی صفحات صدای حمیرا در آن زمان شد.پدرش می گفت: آنها بیایند برای تو بخوانند، تو نباید بروی برای کسی بخوانی.
در پی این مخالفت ، طلاق حمیرا را نیز از همسرش گرفت. حمیرا از آن ازدواج صاحب یک دختر(هنگامه) بود. پدر به مدت یک سال دختر را در خانه زندانی کرد. بعد از یک سال ، یک سفر اروپایی برای آقای امیرافشاری اتفاق افتاد، حمیرا هم که از حمایت مادر خود برخوردار بود به کار خود ادامه داد. این بار پدر با آگاهی از اثر جدید دخترش،او را از خانه طرد و از ارث نیز محروم کرد.حمیرا بعد از آن مدتی را در خانه پسرعمویش که همسر وی هما میرافشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با استاد پرویز یاحقی ازدواج کرد.
ازدواج با پرویز یاحقی
حمیرا مدت ۶ سال(یا ۸سال) همسر آهنگساز بنام ایرانی، پرویز یاحقی بود که در این دورۀ زناشویی، آثار ماندگاری با شعرهایی از بیژن ترقی و آهنگهایی از یاحقی، مانند «مرا نفریبی»، «هدیهٔ عشق»، «بهار نورسیده»، «مرا تنها نگذاری»، «پنجرهای به باغ گل»، و… اجرا کرد. وی بعد از چند سال، از پرویز یاحقی جدا شد.
ماجرای طلاق حمیرا و یاحقی :
پس از۶ سال زندگی عاشقانه پروانه و پرویز،لحظه جدایی فرا رسید. طی این ۶ سال زندگی مشترک حرف و حدیث در مورد پروانه و پرویز زیاد بود.مثال عشق شیرین و فرهاد،لیلی و مجنون. حتی پرویز یاحقی که اعتیاد شدیدی داشت به خاطر پروانه اعتیاد را کنار گذاشته بود.
دختر شوهر سابق پروانه برای تحصیل به سوئیس رفته بود و در آنجا مشغول تدریس بود.پروانه برای دیدار دخترش عازم سوئیس شد.
یاحقی دراین خصوص میگوید:
«من قبل سفر حس می کردم این آخرین باره که پروانه رو می بینم و این خداحافظی و رفتن به سفر مثل همیشه نبود.هر چه خواستم مانع پروانه شوم نتوانستم و او عازم سوئیس شد.
روزهای اول عادی سپری شد، اما بعد از چند روز هیچ خبری از پروانه نشد، به طوری که نگران وی شدم و نتونستم با او ارتباط بر قرار کنم ،فقط از طریق دخترش که در سوئیس بود از احوال او جویا شدم. پس از حدود یک ماه پروانه به سمت ایران آمد. پیشواز او رفتم، اما آن نگاه، نگاه همیشگی نبود.پروانه آن پروانه سابق نبود.دو سه روزی همینجور گذشت و تا اینکه نامه دادگاه واسه طلاق رسید. درخواست از طرف پروانه بود.
همه چیز واسم مثل یه خواب و رویا بود و باور نکردنی.
تا تاریخ احضاریه چند روز وقت داشتم، اما پروانه مایل به دیدن و شنیدن حرفهایم نشد و من هم نتوانستم او را در فرصتی مناسب پیدا کنم. نامه احضاریه طوری تنظیم شده بود که درخواست طلاق به صورت جداگانه تعیین شده بود.پروانه درخواست طلاق و طلاق نامه را امضا کرده بود.و در واقع همه چیز برای او تمام شده بود.بدون اینکه من دلایل کار او را بدانم و یا پی به خطای خود برده باشم.همه چیز به این سادگی با یک سفر برای پروانه تمام شده بود.من که راضی به این جدایی نبودم از حضور در دادگاه امتناع کردم تا اینکه پروانه به دیدارم آمد و در واقع این آخرین دیدار من و پروانه بود .در این دیدار کوتاه پروانه از من خواست که در خواست وی را رد نکنم ،او مرا به عشقی که بین ما بود قسم داد، پروانه در مقابل حرفهایم سکوت کرد و حرفی نزد. فقط گفت پرویز تمام شد، در واقع من مجبور به امضای طلاق نامه شدم. روز دادگاه پروانه در دادگاه حضور نداشت و در واقع او از قبل طلاق نامه را امضا کرده بود. بعدها شنیدم که پروانه موقع امضا طلاق نامه خیلی گریه کرده و با چشمانی خیس طلاق نامه را امضا کرده است».
این که چرا خانم حمیرا پس از بازگشت از سفر از همسرش جدا شد برای همه نا معلوم است.
پس از انقلاب
او پس از انقلاب، چند ماه در زندان به سر برد و با پرداخت مالیاتی معادل سی هزار دلار، آزاد شد. او میتوانست همانند بسیاری دیگر از هنرمندان، در سالهای ۵۶ تا ۵۸ از ایران خارج شود، ولی به دلیل عشق وافری که به ایران داشت، حاضر به رفتن نشد .او حتی با پوشش اسلامی (چادر) در جامعه حضور پیدا میکرد.
مهاجرت
همسر سوم وی، که تاجر کراوات بود، پس از انقلاب عملاً بیکار شد. حمیرا تا اواسط سال ۶۰ خورشیدی در تهران ماند و بعد از سختیهای زندگی در تهران به یکی از شهرهای شمالی نقل مکان کرد، ولی باز از طرف برخی عناصر مورد اذیت و آزار قرار داشت. به همین دلیل به ناچار و بدون اینکه مورد حمایت همسرش قرار گیرد، در اواخر سال ۱۳۶۰ به صورت ناشناس با گریم در قالب یک پیرزن به همراه دختر دو سالهاش هنگامه،از مرز پاکستان از ایران خارج شد، از آنجا به اسپانیا و پس از آن به کاستاریکا در امریکای مرکزی رفت. وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد. به صورتی که مدت یک سال تحت درمان روانپزشک بود. شوهر وی در این میان بدون توجه به همسر و فرزندش مستقیماً به امریکا مهاجرت کرد. حمیرا با کمک همسر پسر عمویش، هما میرافشار، به ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد و با حمایت احمد مسعود کار هنری خود را از سر گرفت.
صدای حمیرا
نوع صدای او سوپرانو است. او، تنها بانوی آوازهخوان ایرانی است که شش دانگ کامل صدا را داراست.تحریر های آوازی وی کاملاً واضح و زیبا و پر قدرت ادا میشود. با تکیه بر نظر استادان فن، حمیرا توانست با ارائۀ تنها یک اثر به نام «صبرم عطا کن»، سبک تازهای را در موسیقی سنتی ایران که بعدها توسط استادان موسیقی اصیل به نام «حمیراییسم» مشهور شد، در موسیقی کلاسیک رو به افول دهۀ ۴۰ خورشیدی پایهگذاری کند و طراوت و تازگی خاصی به موسیقی سنتی ایران ببخشد.
سبک آواز
ترانه های حمیرا تا سال ۱۳۵۷ بیشتر در مایه موسیقی دستگاهی و موسیقی سنتی بود، وی بعد از انقلاب در کنار خواندن آواز های اصیل ایرانی به موسیقی تلفیقی(پاپ سنتی) هم روی آورد.
در سبک خواندن وی ویژگی های مکتب آوازی اصفهان(گلپا،ایرج،هایده،علیرضا افتخاری،محمودی خوانساری،روح انگیز و…) بیشتر از مکتب آوازی تهران(محمدرضا شجریان،پریسا،غلامحسین بنان و…) غلبه دارد. مهمتر از آن،حمیرا توانست در طول دوره ی فعالیت هنری اش، همیشه در اوج بماند و جزء چند ستارهٔ مطرح موسیقی ایران باشد.
آهنگسازان آثار
بعضی از آهنگسازان نامی که با وی همکاری کردهاند عبارتند از: علی تجویدی، پرویز یاحقی، اسدالله ملک، کامل علیپور، محمد حیدری، محمد جلیل عندلیبی، حسن شماعیزاده، بابک رادمنش، کاظم رزازان،صادق نوجوکی، فضلالله توکل، و انوشیروان روحانی.
آهنگسازی
گاهی سه تار می نوازد. گاهی هم قطعات ادبی مینویسد. کلام را هم بعضی وقتها برای شاعرها دستکاری و عوض میکند، او اغلب آهنگهایی با نام مستعار می سازد. خودش میگوید: من احساسی میشوم و آهنگ میسازم. من دوتا آهنگ ساخته بودم و پرویز یاحقی تنظیمش کرده بود و دلش هم نمیخواست این کار را بکند، بعد آقای پازوکی به پرویز گفته بود پرویز تو خوب آهنگ میسازی میدهی به خانمت. در صورتی که اینچنین نبود.
ترانهسرایان و شاعران آثار
حافظ، مولوی، بابا طاهر، رهی معیری، بیژن ترقی، هما میرافشار، لیلا کسری (هدیه)، جلیلی بیدار، عماد خراسانی، کمال خجندی، احمد گلچین معانی، و معینی کرمانشاهی.
بیماری
حمیرا در سال ۱۳۷۸ خورشیدی به تومور مغزی دچار شد که به صورت معجزهآسایی از اتاق عمل نجات یافت. وی در شهر لس آنجلس زندگی میکند.
کنسرتها و اجراهای حمیرا
او در سال ۱۳۵۳ آهنگ معروف خود دریاکنار را در تلویزیون ملی ایران (IRTV) در روز نوروز اجرا کرد.همچنین در تئاتر دوپاری پاریس کنسرتی را اجرا کرد. در دبی نیز معین و حمیرا کنسرت مشترکی را اجرا کردند. وی همچنین ترانۀ «همزبونم باش» را دو بار اجرا کرد که از تلویزیون ملی ایران پخش شد. رادیو و تلویزیون ملی ایران، قبل از انقلاب، شاهد اجراهای تلویزیونی زیادی از حمیرا همانند اجرای ترانههای: همزبونم باش، نگو از گذشته، دریاکنار، وقتی که مردم، دنیا دنیا (این آهنگ نیز به دلیل استقبال زیاد، دو بار اجرا شد) ، وقتی که تو رفتی، با دلم مهربان شو، باختن ، محاله، شرم و شکایت، قاصدک، قناری، و… بوده است. وی از سال ۱۳۸۸ به بعد، در فروردین ماه کنسرتهای نوروزی خود را اجرا میکند و در این کنسرتها به بازخوانی آهنگهای پرویز یاحقی و علی تجویدی می پردازد.
مهتاب عشق
آلبوم مهتاب عشق او در سال ۱۳۸۳ منتشر شد.این آلبوم، تلفیقی از موسیقی پاپ و موسیقی سنتی و بر اساس گام های ایرانی از جمله نوا و شوشتری می باشد.
چهل ترانۀ طلایی
در سال ۱۳۸۹ مجموعهای از بهترین آهنگهایش را در آلبومی به نام «چهل ترانۀ طلایی» منتشر کرد. براساس گفتۀ وی، ۴ آهنگ از استاد علی تجویدی دارد که اجرا نکرده است، و استاد تجویدی هم تا زمان درگذشتش این ۴ آهنگ را به خوانندهٔ دیگری نداده است. استاد تجویدی تأکید داشته که این ۴ آهنگ فقط با صدای حمیرا اجرا شود، و حمیرا هم در سال ۸۷ گفته بود که در آلبوم بعدیاش این ۴ آهنگ را منتشر خواهد کرد.
اعتقاد حمیرا درخصوص شعر،آهنگ و صدای خواننده
حمیرا معتقد است اول این شعر است که روی شما تأثیر میگذارد، بعد آهنگ و بقیه مسائل. باید هر سه باهم جفت باشند. نگینی که شما روی پایهی زیبایی میگذارید، اگر آن نگین قشنگ جا نیفتاد، میافتد. من شنیدم گاهی اوقات شعرها و آهنگهایی را دیگران میخوانند که واقعاً میگویم حیف از این آهنگ و شعر که او میخواند. متوجه هستید! آن بیانی که باید بکند، احساسی که باید نشان دهد، در آن خواننده من نمیبینم. به این دلیل هم اول معتقد هستم شعر و آهنگ را باید کسی بخواند که به او بخورد. متأسفانه، متأسفانه آهنگسازهایی ما اینجا داریم، که نمی دانم به چه منظوری این کار را انجام می دهند. البته در ایران هم همین طور بوده. مسائل مادی یا مسائل دوستیست، من نمیدانم، اما شعرها را کسانی میخوانند که مثل این که لباسی را تن یک چوب کنند. میدانید، اصلاً نمیخورد. نه به شخصیتش، نه به صدایش، نه به آن حالت و رفتارش. به عقیدهی من شاعر وظیفه دارد شعرهایی بسازد که به شخصیت آن خواننده بیاید. اگر شما مثلاً به کسی که همه به عنوان یک آدم شلوغ می شناسندش و در اجتماع کارهای ناپسندی کرده باشد، یک شعر معصومانه را بدهید که بخواند، واقعاً مسخره است. من کمتر کسی را دیدهام که به این موضوع فکر کند. یک فرم دیگر هم وجود دارد. اغلب شعرهایی که به درد یک مرد میخورد، مثلاً اظهار عشق یک مرد است به یک زن، به دست زن داده میشود و یا برعکس. من هیچ کدام از ترانههایم این طوری نبوده. ممکن است اگر هم خوانده باشم، زن هم میتوانسته به مرد بگوید. یعنی دوتایی میتوانستند. بعضی وقتها آهنگساز برای من آهنگ میسازد یا شاعر شعر میگوید، من ایراد میگیرم. میگویم این مردانه است. این خشن است، به صدای مرد میآید. این آهنگ با صدای من جور نیست. هرچه اصرار میکند، میگویم این نمیخورد به صدای من.
فهرست آثار کلاسیک ماندگار
صبرم عطا کن (گام سهگاه)، آهنگساز علی تجویدی
سرگردان (گام مینور)، آهنگساز علی تجویدی
پشیمانم (گام همایون)، آهنگساز علی تجویدی
با دلم مهربان شو (گام ابوعطا فرود به افشاری)، آهنگساز پرویز یاحقی
دنبال دل (گام شور)، آهنگساز علی تجویدی (این ترانه توسط علیرضا افتخاری بازخوانی شده است)
دیگر چه خواهی (گام شور)، آهنگساز علی تجویدی
شهنشاها (گام ماهور)، آهنگساز علی تجویدی
وقتی که عشق میاد (گام دشتی)، آهنگساز علی تجویدی
بازم آفتابی میشه (گام سه گاه)، آهنگساز علی تجویدی
به یاد روحانگیز تکنوازی در گام دشتی ترانه در گام چهارگاه، تکنوازی از پرویز یاحقی، آهنگ ترانه از اسماعیل مهرتاش
بگو چه بگویم (گام سهگاه)، آهنگساز بابک رادمنش
مرا نفریبی (گام سهگاه)، آهنگساز پرویز یاحقی
هدیۀ عشق، آهنگساز بابک رادمنش
بهار نورسیده بهار عشق من، آهنگساز پرویز یاحقی
محبت (گام شور)، آهنگساز پرویز یاحقی
ساز خاموش (گام همایون) از اسدالله ملک
دل خونه (گام نوا)، آهنگساز محمدجلیل عندلیبی (این ترانه توسط علیرضا افتخاری در البوم “تازهبهتازه” بازخوانی شده است)
محمد (ص)(گام دشتی)، آهنگساز محمدجلیل عندلیبی
درویشان حضرت علی، (گام اصفهان) آهنگساز کامل علیپور
بیوفایی (گام اصفهان)، آهنگساز اسدالله ملک
الهی بمیری (گام شوشتری)، آهنگساز اسدالله ملک(این ترانه توسط علیرضا افتخاری بازخوانی شده است)
بهخاطر تو (گام دشتی)، آهنگساز پرویز یاحقی (این ترانه توسط عبدالحسین مختاباد با نام شبانگاهان بازخوانی شده است)
می عاشقانه (گام بیات تُرک)، آهنگساز پرویز یاحقی
گلهای تازه، شمارۀ ۱۴۵، با همخوانی محمودی خوانساری (گام سهگاه) پنجرهای به باغ گل (گام ابوعطا) آهنگساز پرویز یاحقی
از دست عشق (گام نوا) آهنگساز محمدجلیل عندلیبی (این ترانه توسط علیرضا افتخاری در آلبوم “تازهبهتازه” بازخوانی شده است)
لحظهای نگشته رها خاطرم ز خاطرهها (گام شور و دشتی) آهنگساز محمدجلیل عندلیبی (این ترانه توسط علیرضا افتخاری در آلبوم “تازهبهتازه” بازخوانی شده است)
ترسم فراموشم کنی (گام شور) آهنگساز فضلالله توکل
وای نگو نگو نگو (گام شوشتری) آهنگساز فضلالله توکل
خواهم که رسوا بشی (گام شوشتری) آهنگساز فضلالله توکل
یادم نمیره (گام شوشتری) آهنگساز فضلالله توکل
صدای خندههات (گام سهگاه) آهنگساز فضلالله توکل
سرنوشت (گام دشتی) آهنگساز محمدجلیل عندلیبی
مده باده ز جام غم خودم غم دارم (آهنگساز محمدجلیل عندلیبی) (این ترانه توسط علیرضا افتخاری در آلبوم “امان از جدایی” بازخوانی شدها ست)
آلبومها
نام آلبوم
مهتاب عشق (اهنگساز بابک راد منش)
همزبونم باش (آهنگسازان اسدالله ملک، انوشیروان روحانی)
سرنوشت (آهنگساز محمدجلیل عندلیبی)
قناری (آهنگساز صادق نوجوکی، فضلالله توکل، و حسن شماعیزاده)
بی قرار
انتظار
با دلم مهربان شو (آهنگساز پرویز یاحقی)
محبت (آهنگساز پرویز یاحقی)
گلبرگ
خواب و خیال (آهنگساز بابک رادمنش)
اون دیار
بهار عشق من (آهنگسازان حسن شماعیزاده، فضلالله توکل)
عشق و عرفان (آهنگساز محمدجلیل عندلیبی)
گلهای رنگارنگ ابرکوه
منتظر به راه
هدیه (آهنگساز بابک رادمنش)
درویشان حضرت علی (ع) (آهنگساز کامل علیپور)
شرم و شکایت
ترانهها، شنیدنیها ۱
بهار عشق
گذشته (آهنگساز اسدالله ملک، حبیبالله بدیعی)
بهار زندگی (آهنگساز اسدالله ملک)
بهار بهاره (آهنگساز منوچهر چشمآذر، فرهنگ شریف) وقتی که عشق میاد (آهنگساز علی تجویدی)
پشیمانم (آهنگساز علی تجویدی)
صبرم عطا کن (آهنگساز علی تجویدی)
شاهنشاه (آهنگساز علی تجویدی، حبیبالله بدیعی)
پنجرهای به باغ گل (ساختۀ فضلالله توکل و پرویز یاحقی)
گلبرگ شماره۲ (آهنگساز اسدالله ملک)
گلبرگ شماره ۳ (آهنگساز بیژن مرتضوی)
دل شکنی گناه (آهنگسازان پرویز یاحقی، فضلالله توکل)
به یاد روحانگیز (تکنوازی ویولن پرویز یاحقی)
گلهای غربت (آهنگساز پرویز یاحقی)
مجموعۀ آلبومهای گلهای رنگارنگ
فهرست آثار ماندگار تلفیقی
دریاکنار، پیرت بسوزه عاشقی، سرگردان (گام مینور ملودیک ساختۀ استاد علی تجویدی)، ده بهار، دیدار عزیزان، بی قرار، خاطرات شمال (در گام عربی اجرا شده است، ساختۀ بابک رادمنش)، کوچ، شبهای کردستان، دوره روره، مهتاب عشق ( با نام «شاه و گدا» هم شناخته میشود)، امید، اینه دنیا، عالم عشق، همزبونم باش، مسافر غریبه، ای داد بیداد، دنیا دنیا (در گام بیات تُرک اجرا شده است، ساختۀ انوشیروان روحانی)، چوبکاری، در جستجو(گام عربی)، بهار بهاره (ساختۀ منوچهر چشمآذر).
نقل قول و خاطرات:
حمیرا:
من اصولاً در ایران هم که بودم، فعالیت هنری زیادی نداشتم. برای این که برای دل خودم میخواندم. برای این که خواندن را عاشقانه دوست داشتم و عاشق موسیقی بودم. من خیلی کم در محافل، در جایی یا در تلویزیونها و در رادیو ظاهر میشدم. اصولاً در محافل عمومی کمتر شرکت میکردم. در آمریکا کمتر هم شده است. گاهی در کنسرتهایم مردم را میبینم. فقط هم به خاطر این است که انرژی بگیرم و ببینمشان.
عاشقانه ایرانیها را دوستشان دارم، به امید آنها هستم و واقعاً اگر آنها نبودند، من الان وجود نداشتم. چون اصولاً یک هنرمند، یک هنرمند واقعی، باید یک انگیزه داشته باشد. اگر انگیزه نداشته باشد، از بین میرود. واقعیت این است .
بر اساس گفته های بزرگان موسیقی از جمله زنده یاد علی تجویدی و فضل الله توکل و علی اکبر گلپایگانی (گلپا) ،حمیرا برترین خواننده زن در موسیقی سنتی ایران می باشد.