انشا آزاد | ۱۰ انشا با موضوع آزاد به انتخاب خود دانش آموز

انشا آزاد | ۱۰ انشا با موضوع آزاد به انتخاب خود دانش آموز

در ادامه سری مطالب در خصوص انشا با موضوعات مختلف اینبار مجموعه ۱۰ انشا آزاد یعنی انشا هایی که موضوع و محتوا و قالب سبک انشا به انتخاب خود دانش آموز انجام میشود در خدمت شما عزیزان دلبرانه ای هستیم . امیدوارم این مجموعه انشا و مطالب برای شما مفید و به درد بخور باشد . ان شاالله .

 

موضوع-انشا-ازاد

انشا آزاد

اگر بعد از مطالعه انشا هایی که در این نوشته گرد آوری شده به موضوع انشا مورد نظر خود نرسیدید میتوانید سری هم به لینک زیر بزنید و به ۱۲ انشا با موضوع آزاد که در آن گرد آوری شده است هم نگاهی بیاندازید . بهرحال امیدوارم از مجموعه این انشا ها بتواندی موضوع مورد علاقه خود را پیدا و مورد استفاده قرار دهید.

انشا ازاد | ۱۲ انشا با موضوع آزاد برای پایه های مختلف تحصیلی

موضوع انشا ازاد

انشا آزاد شماره یک 

موضوع انشا آزاد : اهمیت نظم و برنامه ریزی در کارها

قالب انشا : خاطره گویی – داستانی

مقدمه :

انشا ی خود را با این حدیث زیبا از امام علی (ع) آغاز میکنم که در ضمن وصیت نامه ای خطاب به امام حسن (ع) و امام حسین (ع) می فرماید: شما وهمه فرزندانم و هر کس که نامه ام به او رسد را به ترس از خدا و نظم در کارها سفارش می کنم.

موضوع برای انشا آزاد

بنام خدا

شما هرگز نمیتوانید یک فرد موفق را پیدا کنید که برای زندگی ، کارها و اهداف خود برنامه ریزی دقیق و گام به گام نداشته باشد.

چون معمولا موفقیت ریشه در کار و تلاش و فعالیت بالا دارد

حالا اگر بخواهید حجم کارها و فعالیت های خود را به همان روال بی نظم و شلخته سابق انجام دهید

خوب مسلما به آنها نخواهید رسید و هر روز کارهای تلنبار شده بیشتری روی دست شما خواهد ماند

همه این ها باعث خواهد شد علاوه بر شکست و نرسیدن به اهداف ، هر روز بیشتر و بیشتر دچار استرس و نگرانی شوید

و با برنامه ریزی نکردن و نداشتن نظم و مقرارت در کار در واقع آرامش را از خود دریغ میکنید.

اما به برنامه ریزی و نظم و مقررات در کارها ، همه کارها به طور معجزه آسایی درست و به جا و به بهترین نحو انجام میشود

و میتوانید قدم به قدم به اهداف بزرگ خود نزدیک شوید .

نتیجه گیری:

نظم در کارها تنها یک راهکار برای زندگی بهتر نیست بلکه در واقع تنها راه چاره برای زندگی بهتر و موفق تر و با استرس کمتر است.

انشا آزاد (۱۸)

انشا آزاد شماره دو 

موضوع انشا آزاد : انشا در مورد چهار فصل

قالب انشا : توصیفی ادبی

یک انشا با موضوع آزاد بنویسید

مقدمه :

یک سال چهار فصل و دوازده ماه و سیصد و شصت و پنج روز دارد. چهار فصلی که هر روزش یک رنگ و هر ماهش یک اسم و هر لحظه اش یک خاطره ی ثبت شده در ذهن و یاد هر کدام از ما دارد.

بنام خدا

 اولین فصل سال که با نوروز شروع می شود و نوید شروعی دوباره را می دهد، بهار است بهاری که با شگوفه هایش به جهان عطری بکر را نثار می کند و خوشه های میوه اش مزه ی دنیا را شیرین می کند، بهار را بهشت زمین تلقی می کنند، همان بهشتی که نهرها روان است و گل ها خندان، این ها مگر شبیه بهشت نیست!

فصل دوم، تابستان است و خورشید کمی بیشتر خودنمایی می کند، با صدای بلند می خندد و چهره ی طلایی اش را بیشتر از پشت ابرها به نمایش می گذارد. هوا گرم می شود و میوه های تابستانی خنکا را در وجود انسان تزریق می کند

بعد پاییز می شود و برگ ها از یکنواختی رنگ سبز در می آیند و از شرم و خجالت رخت های رنگی مانند قرمز و زرد و نارنجی را بر تن می کنند. رعد و برق صدایش غرش کنان فلک را می لرزاند و زمستان با سرد شدن هوا و فروآمدن الماس های درخشان از ابرهای سیاه جلوه ایی دیگر از زیبایی خداوندی است.

درختان عریان که سوز زمستانی را به صورت های سرخ شده می زنند و در نهایت چرخ فلک باز می چرخد و زمستان خدا جای خود را به بهار می دهد و برای بهاری نو و زیبا خود را آماده می کند. درختان عریان پیله ها را می شکنند و برگ های سبز زمردی از رخت خود بیرون آمده و به بهار سلام می گویند.

موضوع این هفته انشا آزاد

نتیجه گیری:

 در جهانی که این همه زیبایی دارد که هر روزش چیز جدید و زیبای برای رونمایی دارد مگر می شود شکر نگفت و شاد نبود.

انشا آزاد

انشا آزاد شماره سه

موضوع انشا آزاد : انشا درمورد دیدار یار غایب  

قالب انشا : خاطره گویی – داستانی

موضوع انشا آزاد

مقدمه :

انشای خود را این شعر زیبا آغاز میکنم که میگوید

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد     ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

انشا ازاد کلاس

بنام خداوند مهربان

شب دوشنبه است و ذهنم بسیار مشغول . فردا امتحان دینی دارم اصلا تمرکز حواس ندارم ، فقط به فکر فردا هستم چرا که فردا کسی رامیبینم که تقریبا دوماه

است اورا ندیده ام .دو ماه است دلم برای دیدنش پر میزند، دو ماه است که دستان پینه بسته اش را لمس نکرده ام و بهتر بگویم که دو ماه است پدرانه مرا

نوازش نکرده است.

آری او کسی نیست جز پدرم…

انشا در مورد دیدار پدر

راستی امشب چقدرحالم خوب است و چقدر حس دیدار دلم را به ذوق در می آوردو چقدر دلم برای فردا تنگ شده است ای کاش امشب همین الان فردا می شد.

وقتی فهمیدم روز سه شنبه خوابگاه تعطیل میشود اشک در چشمانم حلقه زد نمیدانستم چکار کنم .دلم میخواست پر در بیاورم تا به سه شنبه برسم..

از خوشحالی دوستانم فهمیدم که حس آنها هم از احساس ذوق من دور هم نیست…و من نیز تشنه ی پدر..

آنهم پدران زحمت کش عشایر که در و دشت با گامهایشان آشناست و نگاه شان حکایتی است از رازهای سر به مهر دلواپسی ..دلواپسی من و همه ی فرزندان

عشایری.

موضوع انشا ازاد درمورد دیدار یار غایب  

آری زیباست به پدری بیندیشیم که خود عبادت است..

امشب تصور آنکه فردا پدرم را خواهم دید ، قلبم را بیشتر میتپاند و با خود می اندیشم که چگونه باید دلتنگی های این لحظه های دوری را برایش بازگو کنم ؟

با چشمانم

با زبانم

یا با اشکهایم

اما خودم میدانم نوازش پدرانه اش دلتنگی را از دلم بیرون خواهد کرد‌.

چرا که باید دختر باشی و دلتنگ پدر تا به خوبی حس کنید.

حال و هوای فردای من حکایتیست از شعر شیخ اجل سعدی که میفرماید.

موضوع انشا آزاد (۳)

انشا آزاد شماره چهار

موضوع انشا آزاد : انشا در مورد اخلاق نیک 

قالب انشا : ادبی 

مقدمه :

انشای خود را با این بیت معروف آغاز میکنم که میگوید :

تو نیکی کن و در دجله انداز           که ایزد در بیابانت دهد باز

انشا با موضوع آزاد

بنام خداوند که رحمان و رحیم است 

همه ما انسانها با توجه به خانواده و محیطی که در ان زندگی میکنیم و بزرگ میشویم شخصیت و اخلاق مخصوص خود را داریم. هرکس باتوجه به فرهنگ محیط و اصالت و خانواده اش رفتار و برخورد خواصی دارد. پس عوامل بسیاری از جمله اصالت ، خانواده محیط زندگی و فرهنگ و… میتواند در اخلاق هر فرد تاثیر بسزایی داشته باشد.ولیکن چه بهتر که انسان با رفتار و اخلاق خوب و نیک که هم خدا بپسندد هم بنده خدا با دیگران برخورد کند.

موضوع انشا ازاد در مورد اخلاق نیک 

ما نباید توقع داشته باشیم که در قبال هر رفتار نیک ما دیگران نیز برخورد خوب و نیک از خودشان نشان دهد.ممکن است اگر زیاد اخلاق خوب و نیک داشته باشیم و به دیگران نیکی بیش از حد کنیم طرف مقابل اشتباه برخورد کرده و به منظور منفی بردارد در اینجاست که سعدی شیرازی می فرماید:((نیکی چو از حد بگذرد نادان خیال بد کند. پس در هر برخورد ی حتی نیکی یاید تعادل را حفظ کرد یعنی نه اینقدر نیک باشیم ک به قول سعدی دبگران خیال بد کنند،نه بد باشیم ک تنها بمانیم و نتوانیم کسی را در کنار خود نگه داریم .

انش با موضوع انتخابی

نتیجه گیری:

نتیجه میگیریم تعادل در هر چیزی حتی برخورد با دیگران خوب است و ما باید در حد امکان رفتار بد دیگران را با اخلاق و برخورد خوب به او نشان دهیم تا طرف مقابل متوجه اشتباه خود شود.

موضوع انشا آزاد (۶)

انشا آزاد شماره پنج

موضوع انشا ازاد : آنشا درمورد خاطره سفر به شمال 

قالب انشا : خاطره گویی – داستانی 

انشا ازاد صفحه ۶۷ نگارش نهم

مقدمه : 

قلم را در دست میگیرم در مورد خاطره سفر زیبای به شمال کشور انشای خود را آغاز میکنم.

انشا ازاد صفحه ۸۴نگارش هشتم

به نام خداوند آفریننده دریا

یادم می آید پارسال که می خواستیم به کلاردشت برویم، سه روز در راه بودیم.درراه کوه ها ودرخت هایی را می دیدم که واقعا زیبا بودند آن قدر که تابحال زیبایی آن ها از یادم نرفته است.در این سفر ما با خانواده دایی ام که بسیار باهم صمیمی هستیم در راه بودیم.

من در پیچ و خم جاده های سرسبز شمال،جاده هایی که از دل جنگل های بزرگ می گذشت با شوق و ذوق نشسته بودم و به زیبایی اطراف نگاه میکردم ،هیچ هم احساس خستگی نمی کردم.در نزدیکی های کلاردشت جایی که جاده از دو سمت به دامنه های سبز و پرگل می رسید ایستادیم تا سرمای عصر آن روز تابستانی را با بلال های داغ شمالی گرما بخشیم و یادم هست که این بلال ها بیشترا ز تمام بلال هایی که تا آن روز خورده بودم چسبید.

موضوع انشا ازاد درمورد خاطره سفر به شمال 

بعد از استراحت یکی دو ساعته مان به سمت کلار دشت راه افتادیم و شب را در ویلایی که شرکت گازدر اختیار دایی ام قرار داده بود گذراندیم. شب بسیار سردی بود وصبح که داشتم از لای پنجره بیرون را تماشا می کردم،دیدم همه جا مه غلیظی پوشانده است.خیسی سبزه های حیاط و نم نم و بوی دود آن روز لذتی داشت که هنوز هم وقتی به یادش می افتم احساسش میکنم.

فردا وپس فردای آن روز ما به جاهای مختلف کلاردشت مثل عباس آباد،نمک آب رود و رود بارک رفتیم .در آن سه روزی که ما در آن ویلا بودیم دوستان و همبازی های خوبی پیدا کرده بودم که یا همسایه ها بودند و یا مثل ما مسافرو… ما آن قدر با هم دوست شدیم که ترک کردنشان بعد از سه روز برایم خاطره ی بدی میان آن همه خاطره های خوب این سفر شمال هست و خواهد بود.

انشا ازاد صفحه ۵۵ نگارش هفتم

موضوع انشا آزاد (۷)

انشا آزاد شماره شش

موضوع انشا آزاد : انشا در مورد دوست خوب 

قالب انشا : کوتاه به زبان ساده 

انشای آزاد صفحه ۵۵

مقدمه : 

به جای مقدمه انشای خود را این حدیق زیبا از امیر مومنان آغاز میکنم که در مورد انتخاب دوست می فرمایند:

امیر مومنان علیه سلام می فرماید:

پیش از آنکه کسی را به دوستی برگزینی او را امتحان کن وگرنه پبش از آنکه خودت بدانی،به هم نشینی با بدان گرفتار خواهی شد.

انشای آزاد صفحه ۶۷

به نام خدا

داشتن دوست خوب و ارتباط دوستانه،برای همه انسان ها است.

در انتخاب دوست باید شناخت کامل داشته باشیم.

دوستان خوب،مهربان،خوش اخلاق،همدل و باصداقت هستند

و اگر کسی این خصوصیات را نداشته باشد،برای انتخاب مناسب نیست.

دوست خوب کسی است که وقتی که به کمک نیاز داری اول کسی باشدکه می آید.

موضوع انشا ازاد در مورد دوست خوب 

دوست خوب میتواند درمان هر دردی باشد و همدلی با او به انسان احساس آرامش می دهد،

هرکسی به دوست نیاز دارد و اگر کسی هم دوستی نداشته باشد در زندگی به مشکل بر می خورد،

دوستان خوب همیشه مارا به راه های درست هدایت می کنند و دوستان بد،به راه نادرست.

کسانی که با نماز و با خداهستند و دعا و قرآن میخوانند بهترین دوست های دنیا برای یک انسان هستند،

چون اگر کسی خدارا عبادت نکند از دوست خود می آموزد.

اگر کسی راستگو و مهربان باشد باید با کسی دوست شود که ویژگی های اورا داشته باشد.

در دوستی رازداری و اعتماد هم خیلی مهم است.اگر کسی رازدار نباشد،گفتن راز و اعتماد کردن به او کار درستی نیست.

انشا آزاد صفحه ۹۳

نتیجه گیری:

دوستان خوب مارا در مشکلات یاری میکنند و دلداری می دهند،

هیچ وقت از خوبی‌ها سواستفاده‌ نمیکنند و در همه جا مارا درک میکنند.

دردوستی با دیگران رفتار مناسب داشته باشیم که یه روزی بزرگ شدیم بگوییم یادش بخیر و پشیمان نشویم.

انشا ازاد صفحه ۳۱

boy completing final exam

انشا آزاد شماره هفت

موضوع انشا آزاد : انشا درمورد سلام 

موضوع انشا ازاد

مقدمه :

همه ما از بچگی شنیده ایم که سلام سلامتی می آورد اما من میخوام در این انشا در بیشتر در مورد سلام کردن با شما صحبت کنم .

انشا آزاد خاطره گویی

به نام خدا 

رسول اکرم (ص)،در مورد سلام کردن فرمودند:

هنگام ملاقات با سلام گفتن همدیگر را دیدار کنید .

سلام کمترین احترام و محبتی است که هرکس می تواند نسبت به دیگران ابراز کند

و هر کس این کار را نکند بنابر این قول پیامبر اکرم (ص) ، فردی بخیل است .

پیامبر اکرم (ص) : بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن خودداری کند .

یکی از تأثیرات سلام کردن از بین بردن کبر و غرور در انسان است

که باعث می شود فرد متواضع شود و تکبر را کنار بگذارد

با این کار، فرد خود را همسطح با دیگران می بیند و برای خود شخصیت دروغین و کاذب نمی سازد

و به راحتی با آنها انس می گیرد . سلام کردن باعث می شود دوستی و محبت در میان مردم برقرار شود .

موضوع انشا ازاد درمورد سلام 

از طرفی در سلام کردن باید تساوی را رعایت کرد ،

یعنی انسان ها نباید در سلام کردن به افراد دارا و ثروتمند و فقیر و ندار تفاوت قایل شوند

بلکه باید به همه به یک شیوه سلام کنند.

امام رضا (ع) می فرماید: هر کس با مسلمان فقیر روبرو شود

و به او به گونه ای سلام کند که با سلام کردن با فرد دارا تفاوت داشته باشد ،

روز قیامت هنگامی که به دیدار خدا می رود خدا از او خشمگین است .

نکته قابل توجه این است که در فرهنگ اسلامی سلام کردن به چند گروه ممنوع شده است؛

از جمله سلام کردن به کسانی که کارهای ناشایست و نامشروع انجام می دهند

مانند سلام کردن به فرد قمار باز ، شرابخوار و فرد معروف به فسق و کسانی که آشکارادست به گناه و مفسده می زنند .

انشا با موضوع ازاد درمورد سلام 

زیرا سلام کردن به آنها نوعی تأیید و صحه گذاشتن بر اعمال آنها محسوب می شود

و باید در برخورد با آنها با قیافه ای گرفته و نامهربان برخورد کرد ،

ولی اگر بدانیم که با سلام کردن و احوالپرسی کردن صحیح با آنها باعث هدایت آنها خواهیم شد ، اشکالی ندارد .

و از جمله کسانی که نباید به آنها سلام کرد کسانی هستند که اگر به آنها سلام کنید ،

امکان دارد خود به مفسده بیفتید یا تأثیر نامطلوبی بر روحیه معنوی شما بگذارد ؛ مانند سلام کردن به زن جوان.

سلام کردن به غیر مسلمان و سلام کردن به کسانی که در حالتی هستند که جواب دادن برای آنها ایجاد مشکل می کند (نماز گزار ) ممنوع است .

رسول اکرم (ص) می فرمایند : نزدیک ترین مردم به خدا و رسولش ، کسی است که با سلام ، گفتارش را آغاز کند .

انشا ازاد جانشین سازی
موضوع انشا آزاد ، موضوع انشا آزاد ( به انتخاب دانش آموز )

موضوع انشا آزاد (۹)

انشا آزاد شماره هشت

موضوع انشا آزاد :انشا درمورد هوای بارانی  

قالب انشا : داستانی ، ادبی 

ضربه های پی در پی و شلاق مانند باران را بر شیشه ی پنجره شنیدم.ازکودکی هوای بارانی برایم خوشایند بود. حس خوشایندی درتک تک ذرات وجودم تزریق می کرد که مرا به یاد آن بادبادک زردم می انداخت. حس پرواز را به یادم می آورد، حس آرامش، حس عشقی که من به آن دست سازه ی کودکی ام داشتم.

انشا آزاد داستانی

ازخانه بیرون می روم. دوست ندارم این هوای دلپذیر را حتی یک ثانیه هم از دست بدهم.درپیاده رو پسرک بازیگوشی را دیدم که از چشمانش شری وشلوغی می بارید. مادرش به زور مهارش می کرد. می ترسید باز هم بایستد و هوس بازیگوشی و شیطنت به سرش بزند و چادر مشکی او را پراز گل و لای کند.

انشا ازاد ادبی

دروسط خیابان بین ماشین های پشت چراغ قرمز، دخترک فال فروشی را دیدم که نوک بینی اش قرمز شده بود. خیلی خوب احساس می کردم که دستانش برای کوبیدن شیشه و متوجه کردن راننده، هیچ حسی ندارد اما به امید به فروش رفتن فال هایش پنجره ها را می کوبید.

انش با موضوع ازاد در مورد هوای بارانی  

آن قدر می کوبید تا بالاخره دل یکی از آن آدم هایی که هرکدام پشت اتومبیل گران قیمتشان هستند ، به رحم آید.هیچ کدام خبر ازقلب شکسته دخترک نداشتند که چند روزی است که گرسنه است . اکثر آن ها، با بی رحمی تمام، از کناردخترک عبور می کردند، حتی دریغ ازیک نگاه سرسری .

موضوع انشا ازاد نهم

دخترک ماند و فال هایش وخیابان سرد و شلوغ .نگاهم می افتد به شیشه بخار گرفته ی مغازه ها. دلم می خواست داخل بودم و باانگشتانم بر رویشان خطی می کشیدم ، یک خط ممتد به روی تمام شیشه های بخارگرفته .درحال و هوای خودم بودم که یک نفر به من تنه زد. آن قدر عجله داشت برود به یک سرپناه که گویا زیبایی این روز به یادماندنی را نمی دید .

موضوع انشا ازاد درمورد هوای بارانی  

عابران پیاده هرکدام چیزی را بالای سرخود گرفته بودند تا قطرات باران آنها را خیس نکند یکی کیفش را، یکی کتابش را.درآن طرف خیابان خانواده چهار نفره خندانی را دیدم که سوار بر موتورند و با خنده وشوخی به باران اجازه ی فرود می دهند. به آنها لبخند می زنم، شاید درمیان آن همه افراد مختلف فقط آنها هستند که از باران لذت می برند

موضوع انشا ازاد کلاس هشتم

.سرم را بالا می گیرم ، آسمان تیره و درحال غرش را مشاهده می کنم. دستانم را باز می کنم و قطرات باران را درآغوش می گیرم و این روز را از اعماق وجود در دفترچه ی خاطرات ذهنم ثبت می کنم.

موضوع انشا آزاد (۱۰)

انشا آزاد شماره نه

موضوع انشا آزاد :انشا درمورد راه رسیدن به خوشبختی  

انشای آزاد به زبان ساده

مقدمه :

شاید تا به حال این کلمه را زیاد از دهان این و آن شنیده باشید دعایی که مخصوصا برای جوان ها میکنند و می گویند انشا الله خوشبخت شوید به راستی خوشبختی انسان در چیست ؟ انشای این بار من در مورد جواب این سوال است .

انشا موضوع ازاد کوتاه

بسم الله الرحمن الرحیم 

هر شخصی در این مورد دیدگاه متفاوتی دارد .

به طور مثال بعضی ها خوشبختی را در پولدار شدن میبینند .

بعضی ها در تحصیلات عالی و بعضی ها خوشبختی را در این میبینند

که بچه هایشان را به نحو احسنت به مدرسه یا دانشگاه بفرستند و امکانات زندگی برایشان فراهم کنند .

اما راه خوشبختی از نظر یک نوجوان میتواند متفاوت تر از این ها باشد .

موضوع انشا ازاد درمورد راه رسیدن به خوشبختی  

با خودم فکر کردم مثلا اگر من یک اتاق لوکس با یک دکوراسیون کامل

و وسایلی مثل لب تاپ ، موبایل یا لباسهای و کفشهای خیلی شیک داشته باشم

و البته درسم هم خوب باشد و هر کلاسی بخواهم بتوانم بروم خوشبخت هستم ؟

آیا واقعا این خوشیختی است ؟

کمی دقیق تر به موضوع نگاه کردم با خودفکر کردم یک نوجوان دارای همه ی این امکانات هست اما یک مشکل جسمی یا روحی دارد .

همه ی این امکانات به چه درد او می خورد ؟

انشای آزاد توصیفی

پس خوشبختی فقط در این چیزها نیست برای همین فکر کردم ببینم خدا چه نعمت هایی در اختیار من قرار داده .

من یک خانواده خیلی خوب دارم پدری که به خاطر خانواده اش از صبح تا شب زحمت می کشد

مادری که دلسوزانه در خانه برای ما زحمت می کشد .

خانه ای زیبا که در آن زندگی می کنم ،

دوستان خوب ، معلمان بسیار خوب و مهم تر از همه نعمت سلامتی که خدا به من داده و نعمت های بسیار دیگر .

اما با این همه نعمت ، حالا راه خوشبختی چیست ؟

به نظر من هر انسانی باید در زندگی قبل از هر چیز شکر گزار خدا باشد و مسیر درست را انتخاب کند .

مسیری که خدا از طریق پیامبران ما را به آن راهنمایی کرده.

از کجی ها و ناراستی ها دوری کنیم با کار و تلاش به اهداف خود برسیم .

انشا با موضوع ازاد در مورد خوشبختی  

ما نوجوانان با درس خواندن و رسیدن به مقاطع بالای علمی بتوانیم خدمتی به مردم بکنیم

سعی کنیم با پیروی از دستورات پیامبران و بزرگان دین در راه خوشبختی قرار بگیریم .

یک انسان هیچوقت یک پزشک ، یک هنرمند یا یک خلافکار به دنیا نمی آید

و این خود انسان است که در مسیری قرار میگیرد که مثلا یک پزشک میشود یا یک خلافکار .

پس سعی میکنیم همیشه از خانواده ، مربیان و معلمان راهنمایی بگیریم

 درس بخوانیم ، با خدا باشیم و یادمان باشد که خوشبختی فقط در پولدار بودن با تحصیلات عالی نیست

موضوع انشاء آزاد

نتیجه گیری:

به نظر من یک انسان وقتی به خوشبختی نزدیک میشود که بفهمد خدا در این دنیا او را بیهوده نیا فریده . سپس در را ه پوچ قرار نگیرد با اعتقاد به قلبی به خدا و وظایف دینی خود عمل کند . به حقوق سه گانه حق الله – حق النفس –و حق الناس عمل کند و با کار و تلاش زندگی مرفحی را برای خانواده خود فراهم کند ، اما از تجملات و ریخت و پاش ها ی اضافی دوری کند و اگر خیلی پولدار شد ، زکات و خمس و انفاق با دیگران را فراموش نکند و سعی کند با اخلاق بسیار خوب و رفتار نیکو خود را به خوشبختی نزدیک کند

موضوع انشا آزاد (۱۱)

انشا آزاد شماره ده

موضوع انشا آزاد :انشا درمورد امید  

قالب انشا : ادبی 

بهترین موضوع انشا آزاد

مقدمه :

وقتی چشمم به روزنه ی کوچکی در دل تاریکی افتاد که از آن باریکه ای نور فضای تاریک محیط را دگرگون می کرد، امیدها در دلم زنده شد. دیگر می توانم زنده بمانم، چون نوری هست. باید تلاشم را مضاعف کنم.» این قسمتی از داستانی است که فردی در داخل معدنی فروریخته گرفتار شده بود.

امید و امیدواری واژه های آشنایی هستند برای همه ی ماها. همه ی ماهایی که دائماً در برابر مشکلات کوچک و بزرگ از خود ضعف نشان می دهیم و گاهی دیگر حتی نا امید.

موضوع انشا ازاد 

بنام خداوندی که نور امید را در دل های روشن نگه میدارد

ما دائماً در حال استفاده کردن از واژه امید هستیم

اما شاید حتی معنی آنها را نیز درست درک نکرده باشیم.

وقتی که دیگر از روزمرگی ها و آشفتگی های دور و برمان خسته می شویم،

آهی از سر حسرت و ناچاری می کشیم که همین نشان دهنده ی نا امیدی در ماست

و می تواند تاثیراتی بیش از آنچه که فکر می کنیم برما بگذارد، زیرا از پس هر آهی، آهی دیگر می آید.

ما نباید خود را آنگونه که نیستیم بدانیم ولی نباید از آنچه که هستیم هم غافل شویم.

موضوع انشا ازاد درمورد امید  

امید و امید داشتن به آینده یکی از اصولیست که می تواند اهداف بلند مدت ما را تحقق بخشد،

زیرا امید تنها وسیله ایست که می توان با آن بر خستگی ها، دلزدگی ها و تکرار ها چیره شد.

در دین مبین اسلام، به امید و امیدواری اهمیت زیادی داده اند تا آنجا که علی بن ابیطالب

می فرمایند:« بزرگترین گناه ناامیدی است.»

انشا با موضوع ازاد در مورد امید  

امروزه افرادی که دچار ناامیدی و دلخستگی می شوند را به روان پزشکان معرفی می کنند

ولی به نظر من تنها راه غلبه بر ناامیدی فقط و تنها فقط توکل است. زیرا با توکل بر خدا تمامی گرفتاری ها آسان گشته.

گاهی انسانها از برای مشغله های فکری و روحی دچار سردرگمی هایی می شوند که خود را

نمی توانند از آن ها رها سازند. شاید توکل همان باریکه ی نوری باشد که از روزنه ای کوچک فضای تاریک اطرافمان را، می تواند روشن کند.

موضوع انشا آزاد طنز

نتیجه گیری:

با توجه به گفته های فوق امید و امیدواری در هر کار و عملی یا هر رفتاری لازم و ضروری است. نمی توان بدون داشتن امید کاری را به نحو احسن انجام داد.

  • منبع انشا های این نوشته : انشا باز  enshabaz.ir ، تحقیقستان www.tahghighestan.ir و دلبرانه delbaraneh.com است .

انشا ازاد (۳)

مطالب مرتبط :

انشا رودخانه | ۸ انشا در مورد گذر رودخانه + رودخانه از زبان خودش + توصیف رودخانه

انشا تابستان | ۷ انشا در مورد فصل تابستان + تابستان خودرا چگونه گذراندید

انشا درباره بهار | ۷ انشا توصیفی و ادبی در مورد فصل بهار و زیبایی ها

انشا عید نوروز | ۷ انشا و تحقیق درباره تعطیلات عید نوروز و سال نو

انشا در مورد پاییز | ۷ انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز 

انشا در مورد زمستان | ۱۲ انشا درباره فصل زمستان 

انشا در مورد روز بارانی |۵ انشا درباره توصیف باران

انشا روز برفی | ۵ انشا درمورد توصیف روز برفی


ممکن است شما دوست داشته باشید
14 نظرات
  1. هلنا می گوید

    زندگی به لهجه عشق

    درسینه هرسنگ دلی درتپش است

    ازاین همه دل چه سوداگرعشق نبود

    همه ماانسان هابرای زندگی متولد شدیم، متولد شدیم تازندگی کنیم. درتمام

    زندگی هایک عنصرمشترکی وجوددارد،به نوعی دگراساس زندگی عشق

    است:عامل زندگی،شاه احساسات ،قلمه زدن زدن زندگی همه این ها رموزعشق

    است.عشق حس عجیبی است،حسی که بین شهدگل وزنبورعسل وجوددارد،حس

    بین مادروفرزندش،حس بین یک زن ومرد.رابطه اب وماهی ،هواوادم یااحساسی که

    سهراب نسبت به اشعارش دارداینکه زندگی بدون عشق مانندلبی بی خنده

    است.توجه داشته باشیم اگرهمین عشق نبودغمی هم وجودنداشت ،غمی که

    رابطه راعکس عمل میکند.درست است که همه مادلی داریم که می تپد،اماتپش دل

    بی عشق بی سودترازکوبیدن اب درهاون است.عشق ازابتدابامابودیعنی حسی

    نبودکه بدست انسان شکوفاشودبلکه انسان وسیله ای بودبرای شکوفاشدن

    عشق،عشق انگیزه ای بودبرای فرهاد،مرگی بودبرای مجنون لیلی ،رابطه ای است

    بین عابدومعبودوعاشق ومعشوق،کوچی است برای مرغان مهاجر،حس ناامیدی ای

    است که امیدوارکننده است. مرحوم یدالهی چه خوش گفت:

    کافراگرعاشق شودبی پرده مومن می شود

    چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن میشود

    بیاییدبه همه چیز عشق بورزیم:به خومان،به امروزمان،به فردایمان،به اینکه نفس

    میکشیم،به اینکه درگرماچای داغ می نوشیم،به دعوای تام وجری ،به اخلاق خوب

    مادر شوهرویاحتی به اینکه عمه ایم

    کاری ندارم به اینکه کجای ؟چه میکنی؟

    بی عشق سرمکن که دلت پیرمی شود

    1. saeed می گوید

      like
      : )

  2. حسین می گوید

    فوق العاده عالی بود خیلی به درد من خورد از نویسنده که وقت گذاشته و این هارا نوشته تشکر ویژه میکنم

    1. saeed می گوید

      سپاس از نظر لطف شما

  3. مهدش می گوید

    مفید بود

    1. saeed می گوید

      سپاس

  4. محمد مهدی می گوید

    خیلی خیلی مفید بود خدم که ازش خیلی چیزا اموختم واقاً ممنون بابت داستان اول با دسپاس

  5. Khatete می گوید

    سلام و درود…
    به نظر من انشاهای شما در سطح متوسط عالی و قابل در هستند اما آریه زیادی در متون ندیدم. هرچند که میتوانستید بهتر و عالی تر بنویسید اماااا… ممنون از زحماتتان به درد ابتدایی ها می‌خورد.

    1. saeed می گوید

      نظر لطف شماست
      اگر بفرمایید چه موضاعاتی بیشتر مد نظر شماست ما اضافه میکنیم .

  6. امیر حسین می گوید

    سلام من از مدیریت محترم سایت کمال تشکر را به عمل می آورم.
    زیرا با فکری متفاوت و ذهنی روشن و پرایده این انشا هارا خود نوشته ودر اختیار ما قرار داده و هر انشارا توضیحی کامل داده است.ممنونم.

  7. بهار می گوید

    خیلی خوبه

  8. ستاره می گوید

    عالی

  9. سامان می گوید

    عالی بود ممنون از طراح انشا

  10. عالی بود می گوید

    عالی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.