بیوگرافی فلامک جنیدی + عکس های شخصی فلامک جنیدی
بیوگرافی فلامک جنیدی + عکس های شخصی فلامک جنیدی
اولین باری که مردم با چهره او آشنا شدند ایفای نقش در «جنگ ۷۷» بود و پس از آن ببخشید شما، جایزه بزرگ، بدون شرح، شب های برره و… او کار خود را با بازی در سریالهای مهران مدیری آغاز کرد. فلامک جنیدی هم طی سالهای اخیر یک پای ثابت مجموعههای طنز بوده است. وی با فیلم اینجا چراغی روشن است به کارگردانی رضا میرکریمی بازی در سینما را تجربه کرد.شبانه روز ، پسر تهرونی و ورود آقایان ممنوع از جمله کارهای سینمایی وی بود که در آنها به خوبی درخشید.
عکس فلامک جنیدی
نخستین کتاب فلامک جنیدی با عنوان «جایی به نام تاماساکو» توسط نشر چشمه در سال ۱۳۹۰ به چاپ رسید و همان سال کاندید بهترین کتاب سال جایزهٔ گلشیری شد. این مجموعه ۷ داستان کوتاه را در بر میگیرد. این کتاب قرار است به زودی در مجموعه «جهان تازه داستان» منتشر شود. عنوان داستانهای این کتاب عبارتاند از: «جایی به نام تاماساکو»، «گوشوارههایی با نگین فیروزه»، «جای خوش قابعکسهای روی دیوار»، «مراقبت از خود در برابر چیزهای آسیبرسان»، «چیزی از قلم نیافتاده؟»، «گربههای شهر من هر روز زیادتر میشوند» و «همهشان هستند، جومپالاهیری، سام شپارد، رضا قاسمی و بقیه». این کتاب قرار است به زودی در ۸۵ صفحه و با شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه از سوی نشر چشمه منتشر شود.
۱۳۸۹ – فیلم سینمایی ورود آقایان ممنوع – کارگردان رامبد جوان
۱۳۸۷ – پسر تهرونی – کارگردان کاظم راست گفتار
۱۳۸۷ – شبانه روز – کارگردان امید بنکدار
۱۳۸۵ – بی وفا – کارگردان اصغر نعیمی
۱۳۸۱ – اینجا چراغی روشن است – کارگردان رضا میرکریمی
۱۳۷۷ – سریال جنگ ۷۷ – کارگردان مهران مدیری
۱۳۷۸ – ببخشید شما؟ – کارگردان مهران مدیری
۱۳۷۸ – این چند نفر – کارگردان مهران غفوریان
۱۳۷۹ – داستانهای نوروز – کارگردان مرضیه برومند
۱۳۸۲ – او مثبت – کارگردان علی شاهحاتمی
۱۳۸۳ – جایزه بزرگ – کارگردان مهران مدیری
۱۳۸۴ – بدون شرح – کارگردان مهدی مظلومی
۱۳۸۴ – شب های برره – کارگردان مهران مدیری
۱۳۸۶ – چارخونه – کارگردان سروش صحت
۱۳۸۷ – مرد هزارچهره – کارگردان مهران مدیری
۱۳۸۸ – مرد دوهزار چهره – کارگردان مهران مدیری
۱۳۸۹ – قهوه تلخ – کارگردان مهران مدیری
۱۳۹۰ – فراموشی – کارگردان سعید سلطانی
۱۳۹۰ – چمدان – کارگردان خسرو ملکان
۱۳۹۲ – شوخی کردم – کارگردان مهران مدیری
۱۳۹۳ – در حاشیه – کارگردان مهران مدیری
۱۳۹۴ – یادداشت های یک زن خانهدار – کارگردان مسعود کرامتی
۱۳۹۴ – دست به نقد – کارگردان شهاب عباسی
مخاطب، شما را همزمان در دو سریال در حاشیه و شهر من شیراز میبیند که یکی طنز است و دیگری جدی. معمولا بازیگران دوست ندارند همزمان دو کارشان از دو شبکه مختلف پخش شود. شما چه نظری دارید؟ آیا این اتفاق برایتان خوشایند است یا نه؟
همزمانی پخش این دو سریال خیلی اتفاقی پیش آمد. زمان پخش سریال شهر من شیراز را میدانستم، اما فکر میکردم کار آقای مدیری دیرتر پخش شود. راستش این همزمانی را نمیپسندم.
دلم نمیخواهد تماشاگر هر کانال را که میزند من را ببیند و بعد با خودش بگوید که این بازیگر در همه شبکهها هست. همزمانی پخش دو سریال از یک بازیگر باعث دلزدگی مخاطب میشود.
بازی در سریال شهر من شیراز چه ویژگیهایی داشت که آن را پذیرفتید؟
من از این که در یک کار با آقای رامین ناصرنصیر همبازی باشم استقبال میکنم و همکارانم میدانند وقتی میخواهند من را برای بازی وسوسه کنند، میگویند بازیگر نقش مقابلم رامین ناصرنصیر است. زمانی که متوجه شدم او در سریال شهر من شیراز بازی میکند، پذیرفتم. واقعا برایم سخت است در کاری ناصرنصیر باشد و من نه بگویم. معتقدم او بازیگر خیلی خوبی است و بده و بستان خوبی با بازیگر نقش مقابلش دارد. به همین دلیل حیف بود این فرصت را از دست بدهم.
معمولا نقشهای پر سر و صدا و با هیجان را بازی میکنید، اما در سریال در حاشیه نقش یک پرستار آرام و بیخیال را به عهده دارید. بازی در این سریال چگونه تجربهای برای شما بود؟
تجربه جدیدی بود و معمولا مخاطبان تلویزیون من را در نقشهای بسیار پر هیجان دیدهاند، اما در سریال در حاشیه یک پرستار بیخیال و آرام هستم. وقتی تضاد شکل بگیرد، مسلما نگاه تماشاگر هم به نقش و بازیگر بیشتر جلب میشود. فکر میکنم این اتفاق در سریال در حاشیه افتاده است.
اما نقشتان در این سریال در مقایسه با دیگر کارهایی که با مهران مدیری داشتید، کمرنگ است؟
بله، شاید در ابتدا کمرنگ به نظر برسد، اما به اندازهای که نیاز باشد به این نقش توجه شده است. امکان دارد من به عنوان بازیگر نتوانم خیلی شاخ و برگ به نقش بدهم، اما ذات ماجرا این است که برخی قصهها شخصیتمحور نیست، بلکه قرار گرفتن انبوهی از شخصیتها در کنار هم باعث میشود تا هر یک از آنها معنا پیدا کنند.اتفاقات سریال در حاشیه در بیمارستان میافتد و هر فردی که در بیمارستان کار میکند، ویژگی خودش را دارد. آنچه اهمیت دارد این است که ایده ماجرا درست در بیاید تا اینکه شخصیتها را بیشتر پرورش بدهیم تا ایده کلی کمرنگ شود.
آیا با مدیری در رابطه با پررنگ شدن نقشتان صحبت کردید؟
نه، چون ایده کلی قصه در بیمارستانی اتفاق میاقتد که هیچ چیز سر جایش نبود. من هم یکی از مهرههای آن بیمارستان هستم. دلم نمیخواهد به این قیمت که بیشتر دیده شوم، نقشم تغییر کند.
بازتاب مردم در ارتباط با نقشتان چطور بود؟ آیا شما را در این نقش پذیرفتند؟
راستش نکته خندهداری وجود دارد و اینکه ما هر وقت بازی میکنیم، تعدادی ما را دوست دارند و عدهای هم ایراد میگیرند و نسبت به کار انتقاد میکنند که چرا دائم نقشهای شبیه به هم را بازی میکنم. وقتی نقش دیگری هم خلاف همیشه بازی میکنم، آن وقت است که میگویند پس چرا مثل نقشهای همیشگی را بازی نمیکنی؟!در مجموع من حتی اگر نقشی بازی کنم که شبیه کارهای قبلیام باشد، حتما در ذهنم مولفههای دیگری برایش تعریف میکنم که تفاوتهایی نسبت به نقش قبلی داشته باشد. اما عدهای عادت دارند نیمه خالی لیوان را ببینند و تعدادی دیگر نیمه پر. بنابراین برخی مردم نقشم را در سریال در حاشیه دوست دارند و بعضی هم آن را نمیپسندند.
در این سریال نقش یک پرستار بیخیال را بازی میکنید. نگران اعتراضات پرستاران به چنین نقشی نبودید؟
نه، نگران نبودم. راستش وقتی اعتراض برخی از پزشکان را نسبت به این سریال دیدم، تعجب کردم. اصلا انتظار نداشتم که این طور برخورد کنند. پزشکان جزو افراد تحصیلکرده جامعه محسوب میشوند. بنابراین باید فرق سریال جدی با طنز را بدانند.زمانی که ما نگاه طنز به یک موضوع داریم، یعنی قرار است برخی از متخلفان را به مردم معرفی کنیم. آیا ما واقعا پرستاری نداریم که بیحوصله باشد؟ مسلما داریم و در کنارش هم پرستارانی داریم که جانشان را برای کار میگذارند و با علاقه به بیماران رسیدگی میکنند.اگر قرار باشد ما فقط به واقعیات بپردازیم که باید برویم مستند بسازیم. باید تفاوتی بین یک اثر مستند با یک کار نمایشی جدی یا طنز وجود داشته باشد. گاهی هم در برخی فیلمها هنرمندان را آدمهای هوسباز، پولدوست و کلاهبردار نشان دادهاند. پس هنرمندان هم باید اعتراض کنند که ما این طور نیستیم. به نظرم گاهی واکنشهای ما نسبت به آثار طنز خیلی تند است. در حالی که ذات طنز ایجاد موقعیتهای کمیک است، چون با قرار دادن تضاد در موقعیتهای طنز میتوان یک اثر تماشایی برای بینندگان تولید کرد.
چرا بیشتر در کارهای مهران مدیری بازی میکنید و مردم هم بیشتر شما را با سریالهای او میشناسند؟
من غیر از سریالهای مهران مدیری با کارگردانان دیگر هم کار کردهام، اما از آنجا که کارهای آقای مدیری بیشتر دیده میشود، مردم بیشتر من را با کارهای ایشان به یاد میآورند. اگر دو کار همزمان پیشنهاد شود که یکی از آنها برای آقای مدیری باشد، مسلما کار او را انتخاب میکنم، زیرا کار کردن با مدیری محاسن زیادی دارد و از کار کردن با او لذت میبرم، بیشتر هم دیده میشوم و در ذهن مردم باقی میمانم، اما تا به امروز در سریالهای دیگر هم بازی کردم که حتی نام آن هم در ذهن بینندگان باقی نمانده است.
یعنی انتخاب شما برای بازی در یک اثر صرفا دیده شدن از سوی مردم است؟
نه، عوامل دیگری هم در انتخابم موثر است، ولی مردم من را بیشتر با سریالهای مدیری میشناسند. به هیچ وجه فقط دیده شدن برایم مهم نیست. به هر حال هر بازیگری دوست دارد با کارگردان حرفهای کار کند.
نقش مورد علاقهتان باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
دوست ندارم نقشم تیپ باشد. گرچه تیپ بازی کردن سختیهای خودش را دارد، اما زود بازیگر را خسته میکند. البته بازیگر برای خلق یک تیپ خاص زحمت زیادی میکشد، اما خیلی زود تمام میشود و به قول معروف بیات میشود، بویژه در کارهای نود شبی این اتفاق میافتد. علاقهمندم نقشم بُعدهای مختلف داشته و جای کار داشته باشد.