بیوگرافی محبوبه ندا ملکی + عکس های شخصی ندا ملکی
بیوگرافی محبوبه ندا ملکی + عکس های شخصی ندا ملکی
ندا ملکی در حال حاضر در برنامه آفتاب شرقی، که هر روز با آیتم‌های متعدد و متنوع در لحظات نورافشان و پرحلاوت اذان ظهر از سیمای خانواده شبکه اول پخش می شود، فعالیت دارد.ندا ملکی سال ۱۳۵۹ در اردبیل- شهرستان کوثر – شهر گیوی در خانواده فرهنگی و متدین به دنیا آمده و کارشناس علوم قرآنی است و حضور در ویژه‌برنامه نوروز ۷۹ شبکه قرآن سیما به عنوان جوان موفق به دلیل کسب رتبه سوم مسابقات قرائت قرآن دانشجویان سراسر کشور سبب‌ساز اجرایش گردیده است؛ اجرایی ۸ ساله که در برنامه‌هایی چون آیین‌زندگی، تا نیایش، اشراق، صبح عالی بخیر، روشنا، اشاره، آفتاب شرقی و … نمود یافته و همچنان ادامه دارد.
مصاحبه خانم ندا ملکی با مجله همشهری:
اصلا به‌کار در رسانه آن هم تلویزیون علاقه‌ای نداشت. برای همین روزی که از صداوسیما تماس گرفتند و پیشنهاد اجرای یک برنامه معارفی را با او در میان گذاشتند، ابتدا نپذیرفت اما اصرار‌ها و دلایل مسئول شبکه قرآن او را قانع کرد وارد رسانه ملی شود. ندا ملکی متولد سال ۱۳۵۹ است.
تحصیلاتش تا مقطع کار‌شناسی ارشد علوم قرآن و حدیث باعث شده از مهارت و توانایی‌های لازم در اداره یک برنامه معارفی برخوردار باشد و بتواند در موضوعات دینی به‌عنوان یک فرد مطلع، کارشناسان برنامه «آفتاب شرقی» را در مباحث و موضوعات دینی همراهی کند. او امسال در جشنواره بین‌المللی جام جم به‌عنوان مجری برتر برنامه‌های معارفی رسانه ملی انتخاب و برگزیده شد.
نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که این مجری جوان توانسته رضایت مخاطبان را جلب کند و حالا بسیاری از علاقه‌مندان برنامه‌های دینی رسانه ملی، «ندا ملکی» را یک مجری توانمند می‌شناسند. اجرای برنامه‌هایی چون «اشاره»، «آئین زندگی»، «تا نیایش»، «اشراق»، «روشنا» و «آفتاب شرقی» از برنامه‌هایی است که تا‌کنون با اجرای او روی آنتن رفته. ملکی در گفتوگو با همشهری «آیه» بیشتر از دغدغه‌هایش در حوزه معارف سخن می‌گوید و البته معتقد است در حوزه تبلیغ و ترویج دین به‌خصوص در میان جوانان آن‌طور که باید و شاید عمل نشده.
*احتمالا مهم‌ترین رویداد سال برای شما، انتخاب شدن به‌عنوان مجری برتر برنامه‌های حوزه معارف بود. درست است؟
این انتخاب قطعا برای من شیرین بوده اما اتفاقات دیگری هم در سال ۹۲ برای من روی داد که رسیدن به آنها برایم مهم بود. البته همه آنها در زمینه کاری نبوده و بخشی از آن به تحولات و اتفاقات درونی مربوط می‌شود که به‌نظرم بیان آنها ضروری نیست.
*فکر می‌کردید به‌عنوان مجری برتر انتخاب شوید؟
در جشنواره امسال بخشی را به برنامه‌های گفت‌وگومحور اختصاص دادند و هر بخش را هم مجزا کردند؛ حوزه اقتصادی، اجتماعی، ورزشی، سیاسی، معارفی و… . در هر بخش چهار نفر نامزد شدند که من هم یکی از کاندیداها در بخش معارف بودم و به‌هر حال اعلام نتیجه برایم مهم بود. البته به‌نظر من هر سه نفر دیگر لیاقت و شایستگی این را داشتند که به‌عنوان مجری برتر انتخاب شوند.
*مرتبط بودن رشته تحصیلی شما با مباحث مطرح شده در برنامه معارفی تا چه حد توانسته در اجرای موفق شما تاثیرگذار باشد؟
تسلط مجری بر موضوع و محتوای برنامه یکی از مولفه‌های مهم برای یک اجرای خوب به‌شمار می‌آید. این مسئله حین اجرا و صحبت با کارشناسان برنامه بروز خطاهای احتمالی را کاهش می‌دهد و باعث می‌شود یک مجری بتواند به شیوه‌ای مطلوب اجرای یک برنامه را برعهده بگیرد. البته آشنا بودن با فن گویندگی، نوع پوشش، نحوه اجرا و همچنین داشتن اطلاعات عمومی و البته تخصصی در برنامه‌ای که اجرای آن را برعهده دارد از مولفه‌های ضروری برای ساخت برنامه به‌شمار می‌آید.
*اصلا چطور شد وارد کار اجرا شدید؟
راستش خیلی اتفاقی! من دوران دانشجویی در مسابقات قرآن رتبه کشوری را کسب کرده بودم و به‌عنوان میهمان به برنامه «عیدانه» شبکه قرآن دعوت شدم. حدود ده پانزده روز بعد از شبکه قرآن- که آن موقع خیلی از افتتاحش نگذشته بود- با من تماس گرفتند و مرا دعوت کردند و به‌صورت حضوری این مسئله را با من در میان گذاشتند. ابتدا امتناع کردم چون به‌کار در رسانه علاقه‌مند نبودم. بیشتر دوست داشتم ادامه تحصیل بدهم اما با اصرار مسئول شبکه قرآن وارد سازمان صداوسیما شدم. اولین برنامه‌ام را در چهارم تیر ۷۹ با برنامه «اشاره» که یک برنامه تخصصی در حوزه علوم و قرآن و حدیث بود شروع کردم.
*پس علاقه به ادامه کار بعد از اولین اجرا در شما به‌وجود آمد؟
اول اصلا علاقه‌مند نبودم. حتی بعد از اولین باری که اجرا داشتم و تا چند برنامه دیگر هنوز علاقه‌مند نشده نبودم. هر‌چه برنامه بیشتر پیش رفت، استقبال مردم مرا به ادامه کار بیشتر تشویق می‌کرد. اینکه پوشش ظاهری من با مجری‌هایی که آن زمان در رسانه بودند متفاوت بود و صحبت‌های من روی آنتن با عقاید مذهبی و رفتار‌هایم در بیرون از سازمان همخوانی داشت مورد توجه مخاطبین قرار گرفت. در هر صورت این علاقه در من به‌تدریج ایجاد شد و احساس کردم نه به‌عنوان مجری بلکه به‌عنوان مبلّغ دین خدا و پیغمبر وظیفه‌ای برای ادامه کار برعهده دارم. گاهی هنوز این تردید همراه من است و از خودم می‌پرسم آیا ورودم به این کار درست بود یا نه؟
*این تردید به میزان تاثیرگذار بودن برنامه مربوط می‌شود یا دلیل دیگری دارد؟
برنامه‌ای که مخاطب دارد حتما تاثیرگذار است. تردید من بیشتر به عدم اهتمام برخی دست‌اندرکاران برنامه‌های معارفی برمی‌گردد که کمترین هزینه را به این‌گونه برنامه‌ها اختصاص می‌دهند. شما می‌بینید در برنامه‌های حوزه ورزش و فوتبال چقدر هزینه می‌شود؛ از دکور برنامه گرفته تا زمان پخش آن که نامحدود است. اما آیا برای برنامه معارفی‌ای مانند «آفتاب شرقی» هم هزینه می‌شود؟ در برنامه‌های معارفی چقدر از جذابیت‌های بصری استفاده می‌کنند و چقدر می‌توان از تنوعاتی که برای یک ساخت برنامه لازم است بهره‌مند شد. همین باعث شده گاهی دچار تردید شوم که اگر جای دیگری بودم کمتر غصه می‌خوردم و اذیت می‌شدم.
*شاید این اتفاقات به‌دلیل این تصور است که یک برنامه معارفی آن‌طور که باید و شاید مخاطب ندارد.
در مورد میزان مخاطب اصلا این‌طور نیست. اتفاقا برنامه «آفتاب شرقی» پرمخاطب‌ترین برنامه زمان اذان رسانه ملی است. اصولا برنامه‌هایی که مخاطب‌شان عام است بیننده زیادی دارند. تعداد پیامک‌هایی که برای برنامه ارسال می‌شود این موضوع را ثابت می‌کند. در میان مخاطبین هم گروه‌های سنی مختلف وجود دارد. بنابراین این مسئله نمی‌تواند دلیل موجهی برای هزینه نکردن برای برنامه‌های معارفی باشد.
اساس فطرت انسان بر‌مبنای دوستی خدا و رفتن به‌سمت او بنا شده اما اینکه چرا آدمی که دوست دارد به سمت خدا برود، دین‌گریز و دین‌زده می‌شود یک بخش آن برمی‌گردد به اینکه آنهایی که متولیان تبلیغ دین هستند نتوانسته‌اند دین را به‌خوبی معرفی کنند. همین باعث شده دین با وجود جذابیت، برای مخاطبین به‌گونه‌ای دیگر جلوه داده شود. مردم دین را دوست دارند، خدا را دوست دارند، پس چه شده که برخی به‌ظاهر دین‌گریز شده و به احکام دین پایبند نیستند! قطعا اشکال کار در کوتاهی‌هایی است که در عرصه تبلیغ بوده. بخشی از این تبلیغ برعهده رسانه است. ما اگر امکانات لازم برای خوب ارائه دادن یک برنامه دینی را به‌کار نبریم، قطعا در آینده با دین‌گریزی بیشتری مواجه خواهیم شد.
*مخاطبین برنامه بیشتر چه موضوعاتی را درخواست می‌کنند؟
به‌محض اینکه ما بحث چالشی یا موضوعی را که برای مردم شبهه‌ناک است مطرح می‌کنیم، سیل عظیم پیامک‌ها به برنامه سرازیر می‌شود. معتقدم اگر چهره دین را بدون پیرایه و پوشش به مردم نشان دهیم قطعا مردم بیشتر جذب چنین برنامه‌هایی خواهند شد، اما این وسط برنامه هم باید جذابیت‌های رسانه‌ای را داشته باشد. چون ما خودمان می‌گوییم در دوره جنگ رسانه‌ها هستیم اما آیا جنگ رسانه‌ها با دست خالی امکان‌پذیر است؟
*به‌عنوان کسی که دغدغه این‌گونه مسائل را دارید آیا این موضوع را با تهیه‌کننده یا برنامه‌سازان برنامه‌های معارفی مطرح کرده‌اید؟
بار‌ها و بار‌ها! وقتی می‌بینم یک برنامه اجتماعی یا ورزشی هر‌چند وقت تمام دکورش تغییر می‌کند ولی یک برنامه معارفی چند سال با یک دکور روی آنتن می‌رود و به برنامه‌های معارفی آن‌طور که باید توجه نمی‌شود غصه می‌خورم. به‌هر حال حتما مدیران و برنامه‌ریزان برنامه‌های معارفی هم محدودیت‌ها و مشکلاتی دارند که باید از خود آنها علت را جویا شوید اما حرف من این است که ما جوانانی داریم که سوال دارند و باید دست‌شان را گرفت. باور کنید با جواب دادن به سوالات آنها همه برمی‌گردند و معتقد می‌شوند و در چارچوب دین عمل می‌کنند
اما زمانی که ما برای آنها وقت نگذاریم و این موضوع دغدغه ما در امور فرهنگی و رسانه‌ای و حتی دغدغه برخی مبلّغین دینی نباشد، نباید بیش از این انتظار داشت. برنامه «آفتاب شرقی» اتفاقا مخاطبین جوان زیادی دارد و می‌تواند به برنامه‌ای جذاب‌تر و پر‌مخاطب‌تر در حوزه معارف تبدیل شود.
*دلیل جذابیت این برنامه را به‌ویژه از سوی مخاطبان جوان در چه می‌دانید؟
مخاطبین این برنامه علاوه بر خانواده‌های مذهبی، جوانانی هستند که اگر ظاهرشان را ببینید فکر می‌کنید هیچ اصول اعتقادی‌ای را قبول ندارند در حالی که عمیقا خدا را دوست دارند، به اهل بیت(علیهم‌السلام) اعتقاد دارند اما به‌دلیل کج‌فهمی، بدرفتاری و بی‌اخلاقی‌هایی که از سوی برخی مدعیان دین به آنها القا شده دین‌زده شده‌اند. در‌واقع با ظاهر و نوع پوششان با این نوع رفتار‌ها مبارزه می‌کنند نه با خود دین. این‌گونه مخاطبین نظرشان این است که به‌دلیل آرامشی که در برنامه «آفتاب شرقی» هست برنامه را می‌بینند و به‌نظرم این دعوتی است از سوی خدا که جوانی که نمی‌تواند درد دل خود و مسائل و مشکلاتش را با خانواده‌اش مطرح کند، به‌سمت این برنامه روی می‌آورد و «آفتاب شرقی» برای او می‌شود یک محرم راز.
*شما به‌عنوان یک خانم جوان چه شد در این مسیر یعنی یادگیری علوم قرآن و حدیث قرار گرفتید؟
چند مولفه در این موضوع تاثیرگذار بود. بخش زیادی از این مسئله به رفتارهای خانواده مربوط می‌شود. اینکه خانواده‌ای بتواند نه با زبان ظاهری، که در عمل به فرزندانش دین را آموزش بدهد خیلی در تربیت فرزند مهم است. یادم نمی‌آید تا حدود نوجوانی خانواده‌ام درباره دین با من حرف زده باشند اما در رفتارشان، نماز خواندن، دروغ نگفتن و خیلی از مسائل دینداری را مشاهده می‌کردم.
پدرم صداقت زیادی داشت و مهربانی و خوش‌خلقی که در مادرم می‌دیدم بی‌نظیر بود. هر دو در عین حالی که نماز می‌خواندند رفتارهای صحیحی داشتند و من از آنها کلام دروغی نشنیدم. کمکم من هم به خواندن نماز علاقه‌مند شدم. از طرفی مادربزرگم سواد قرآنی داشت اما معانی را نمی‌توانست بخواند.
بنابراین می‌خواست ترجمه آیات قرآن و دعا‌ها را برایش بخوانم و من که خیلی او را دوست داشتم با علاقه این کار را برایش انجام می‌دادم و هیچوقت خسته نمی‌شدم. در ضمن همیشه از تشویق‌هایش بهره‌مند می‌شدم. همه اینها باعث انس با قرآن و گرایش من به‌سمت قرآن شد. معتقدم اگر آدم‌های با‌خدایی در کنارت باشند و دست تو را بگیرند قطعا به‌سمت خدا خواهید رفت و مشمول رحمت بی‌انتهای او قرار می‌گیرید. هیچوقت هم این میل و اشتیاق در شما کمرنگ نمی‌شود چون این راه را با درک صحیح و شناخت کافی انتخاب کرده‌اید.
*اهل ورزش و مطالعه کتاب‌های غیر‌دینی هم هستید؟
بله، ورزش والیبال را به‌صورت حرفهای دنبال می‌کردم. به موسیقی اصیل ایرانی هم علاقه‌مندم و علاوه بر مطالعه کتاب‌های دینی به کتاب‌های رمان و اجتماعی علاقه دارم. در دوره ابتدایی و راهنمایی تقریبا هیچ کتابی در کتابخانه مدرسه ما نمانده بود که نخوانده باشم. در آن دوره به‌خصوص به داستان‌های تخیلی ژول ورن بسیار علاقه‌مند شده بودم و برخی آثار او را بار‌ها و بار‌ها می‌خواندم. خواندن شعر و مطالعه آثار ادبی هم برای من جذابیت زیادی داشت و البته گاهی این علاقه به سرودن اشعار منجر می‌شد مورد تشویق معلم‌ها قرار بگیرم.
*تسلط به موضوعات ادبی، هنری و ورزشی در کنار داشتن اطلاعات دینی چقدر می‌تواند به مجری برنامه‌های معارفی برای ارتباط بیشتر با مخاطب کمک کند؟
معتقدم در حوزه کار ما مطالعات جانبی به‌غیر از کتاب‌های دینی، جامعیتی به شخصیت ما می‌دهد که بتوانیم در ارتباط با مخاطبین بیشتر موفق باشیم. مخاطبین وقتی پای رسانه می‌نشینند و می‌بینند مجری نمی‌تواند از همین زندگی روزمره مثال و مصادیقی را بیاورد و در آن موضوع مورد بحث دخالت کند و به جوان بگوید تو را می‌فهمم و این مصادیق در زندگی ما هم هست و دین برای همه اینها راهکار دارد چطور انتظار داریم مخاطب پای برنامه بنشیند. شاید یک دلیل دین‌گریزی به این برگردد که مشاهده می‌شود برخی افراد که اهل نماز اول وقت هستند و اهل مسجد و دینداری، تک‌بعدی هستند و نتوانسته‌اند نگاه درستی به موضوعات اطراف خود داشته باشند.
*اما ظاهرا این تک‌بعدی بودن در برنامه «آفتاب شرقی» وجود دارد؟
تا آنجا که به من مجری مربوط می‌شود سعی می‌کنم با موضوعات روز آشنا باشم و دغدغه جوانان و مخاطبین را در گفتوگو با کارشناسان برنامه مطرح کنم. اینکه برنامه‌ای در مجموع با چه رویکرد و چه بخش‌هایی به روی آنتن می‌رود برعهده من نیست. البته طرح‌هایی در ذهن داشته و دارم که با برنامه‌ریزان و تهیه‌کنندگان مطرح کرده‌ام. خیلی دوست دارم برنامه‌ای را با نگاه ویژه به دین بسازم. امیدوارم خدا در این راه کمکم کند.
*چه برنامه‌ای برای سال ۹۳ دارید؟
قصد دارم مطالعات تخصصی‌ام را بیشتر کنم. می‌خواهم برخی مقالات و پروژه‌هایی را که از قبل در ذهن داشته‌ام جمع‌بندی و به پایان برسانم. تمام قصدم این است که ان‌شاءالله جوری برنامه‌ریزی کنم که هم در حوزه کار و ادامه تحصیل و هم در حوزه خانواده فرد موثری باشم و رضایت خدا را هم داشته باشم.
آفتاب شرقی؛ یک برنامه دینی پرمخاطب
از مهم‌ترین سیاست‌های سازمان صداوسیما تهیه برنامه‌های معارفی است که برای پاسخگویی به نیاز مخاطبان و اطلاع‌رسانی مباحث دینی در شبکه‌های مختلف روی آنتن می‌رود. برنامه «آفتاب شرقی» یکی از همین برنامه‌هاست که خیلی از مخاطبین شبکه یک سیما را هر روز قبل از اذان ظهر پای جعبه جادو می‌آورد تا درباره مسائل دینی و عقیدتی اطلاعات بیشتری کسب کنند.
در بخشی از برنامه یک‌ساعته «آفتاب شرقی» گفتوگو با کارشناسان مذهبی پخش می‌شود که به‌دلیل طرح موضوعات دینی و مباحث مورد نیاز مخاطبین از بخش‌های پربیننده به‌شمار می‌آید. ندا ملکی درباره کارشناسان این برنامه می‌گوید: «به‌دلیل اهمیت انتقال مفاهیم دینی و ارتباط مستقیم با مخاطبین سعی شده از کارشناسان مطلع با علوم قرآن و حدیث و اساتید حوزه و دانشگاه برای حضور در برنامه دعوت شود. مسائل نیز با توجه به موضوعات مطرح شده توسط مخاطبین و مسائل روز و ایام مذهبی انتخاب می‌شوند تا کاربردی‌تر شوند».
کارشناسان برنامه ما
وقتی از مجری برتر برنامه‌های معارفی جشنواره بین‌المللی جام جم که یکی از موثر‌ترین افراد برای انتخاب کارشناسان برنامه است درباره ویژگی‌های فردی کارشناسان می‌پرسیم ابتدا به‌خودش اجازه نمی‌دهد درباره آنها اظهار نظر کند اما وقتی اصرار می‌کنیم فقط چند جمله درباره هر یک از آنها حرف می‌زند.
دکتر حاج‌عبدالباقی
حافظ کل قرآن و عضو هیات علمی دانشگاه است. کلام او از نورانیت و معنویت ویژه‌ای برخوردار است که بر دل مخاطب می‌نشیند. حضور او در برنامه «آفتاب شرقی» مورد توجه مخاطبین زیادی قرار گرفته و فکر می‌کنم حالا دیگر در میان بسیاری از مخاطبین به‌ویژه خانم‌ها طرفدار دارد. خلوص نیت و صفای باطن او بیننده را با پای دل به‌سمت رسانه سوق می‌دهد. تسلط دکتر عبدالباقی به آیات قرآن و تفسیر و تبیین آنها به بیننده اطمینان می‌دهد که اطلاعات درستی دریافت می‌کند.
دکتر عظیم‌زاده اردبیلی
معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) را برعهده دارد و تحقیقات زیادی در زمینه مسائل دینی انجام داده. به‌نظرم او هر حرفی که می‌زند مستند است و مبتنی بر علوم روز. دکتر عظیم‌زاده در مباحث مطرح شده از همه علوم استفاده می‌کند تا عموم مخاطبین بتوانند از کلامش بهره ببرند. او از همه فنون سخنوری بهره‌مند است. علاوه بر این سال‌هاست در حوزه حقوق زنان و خانواده به‌صورت مستمر فعالیت دارد و چندین بار به‌عنوان پژوهشگر برتر کشور از او تقدیر شده. بالغ بر ۸۰ مقاله علمی، پژوهشی و چندین جلد کتاب تالیف شده و در حال تالیف دارد.
دخترم از من الگو می‌گیرد
فاطمه حورا گودرزی دختر ۷ ساله ندا ملکی است. او به‌شدت از مادرش الگوبرداری می‌کند و به برنامه‌های «آفتاب شرقی» توجه خاصی دارد؛ به‌خصوص زمانی که اجرای برنامه برعهده مادر اوست. آنقدر که گاهی به‌گفته‌های مادرش در برنامه استناد می‌کند و به‌دنبال اثبات حرفهای مادر خود است. نمونه عینی آن هم در میهمانی‌های جمعی اتفاق می‌افتد.
ندا ملکی در این زمینه می‌گوید: «گاهی که به میهمانی می‌رویم کافی است به ما بگویند اول ناهار یا شام بخوریم بعد نماز بخوانیم. آنجاست که با اعتراض فاطمه حورا مواجه می‌شوند. او به همه می‌گوید مامان من در برنامه «آفتاب شرقی» همه را به نماز اول وقت سفارش می‌کند. پس از او نخواهید نمازش را برای خوردن غذا کنار بگذارد. در حجاب هم بدون اینکه من به او بگویم الگوبرداری می‌کند. دقت فاطمه حورا در صحبت‌هایی که من مقابل دوربین می‌گویم سبب شده بیشتر مراقب حرف‌هایم باشم. به‌نظر من یکی از مشکلات مادران شاغل کم وقت گذاشتن برای فرزندانشان است در حالی که دوران کودکی مهم‌ترین دوره زندگی است.
سعی می‌کنم برنامه‌ام را طوری تنظیم کنم که قبل از رفتن به مدرسه و هنگام برگشت فاطمه حورا از مدرسه حتما در منزل باشم و وقت بیشتری برای بودن در کنار دخترم بگذارم».
بیوگرافی محبوبه قاضی میرسعید + عکس های شخصی محبوبه قاضی میرسعید
سلام، خانم ملکی هم صورت نورانی دارد و هم کلامش نورانی و آرامش بخش است
سلام، خانم ملکی هم صورت نورانی دارد و هم کلامش نورانی و آرامش بخش است.
سلام … همینطوره